Shebhe Payambar.mp3
5.87M
🏴 شبیه پیامبر
🎧 مداحی و سخنرانی (شهادت حضرت علی اکبر (ع))
🔘 ضرر کرده ایم تمامی عالم را،
اگر پس از اشک بر حسین علیه السلام، نخواسته باشیم فرج آلِ محمّد را
🗓 شب هشتم محرم
🏷 #امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#عاشورا
👌یاران اربعینی 🕌
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
🔘 شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام
🏷 قسمت اول:
▫️ حضرت علی اکبر علیه السلام مرکب به سوی میدان راند.
✨ با رسیدن او به میدان رزم، لشکر ستمگر دشمن، گویا جمال محمد صلی الله علیه وآله، جلال علی علیه السلام، عصمت فاطمه علیها السلام، کرامت حسن علیه السلام و شجاعت حسین علیه السلام را در برابر خود جلوه گر دید. این جوان رعنا که به گروه دشمن میتازد، آیا علی اکبر علیه السلام است، یا جدّش امیر مؤمنان علیه السلام یا چنگال توانمند مرگ که به جان آنان فرو میرود، یا صاعقه برق که آنان را میسوزاند؟! گروهی از شجاعتش مدهوش و میخ کوب. فریاد تکبیر و تبارک اللَّه بلند بود. به هر سو که میتاخت، دشمن میگریخت و هیچ کس توان رویارویی با او را نداشت.
⚔ در میدان نبرد آرام نداشت؛ گاه رجز میخواند و خود را معرفی میکرد، گاه هدفش را میگفت و از دلاوریش سخن میگفت. (۱) گاه به خیمه حمله میکرد و سپاه متجاوز را به میسره میکشاند و گاه به قلب دشمن میتاخت. هیچ دلاوری با او روبرو نمیشد، مگر آنکه دونیمش میکرد. هیچ شجاعی پیش نمیآمد مگر آنکه کشته میشد، تا آنکه یک صد و بیست پهلوان را از دم تیغ گذراند. از انبوه لشکر بیم نداشت و در اوج نبرد، نشانههای اجداد طاهرینش از او میدرخشید.
🩸 امّا افسوس! کثرت زخم و خونریزی فراوان و شدّت تشنگی توانی برایش نگذاشت تا با آن ددمنشان، پیکار را ادامه دهد. در اینجا بود که شوق لقای پروردگارش در او شدّت یافت. خواست از حیات پدر توشه ای برگیرد و با او وداعی دیگر داشته باشد. از میدان نزد پدر آمد و زبان به شکایت گشود، ضربات تیر و شمشیر، گرما و تشنگی تاب و توانش را کاسته بود، عرضه داشت:
🔹 سنگینی آهن توانم را برده، آیا آبی هست تا علیه دشمنان نیرو گیرم؟!
▫️ شاید برآورده کردن درخواست حضرت علی اکبر علیه السلام، از ناحیه پدرش حضرت سید الشهداء علیه السلام از طریقی چون معجزه ممکن و میسر بوده؛ امّا حضرت از این کار امتناع ورزید تا بلکه فرزندش به مقام بالاتری دست یابد و در روز رستاخیز نزد خداوندِ جلیل، به خاطر شهادت مظلومانه اش پاداش بیشتری داشته باشد. پس او را بشارت داد که به زودی به دریای بی کران رحمت خداوندی وارد میشود و جدّ بزرگوارش آن منجی بزرگ صلی الله علیه وآله او را با جامی سیراب خواهد کرد که هرگز تشنه نخواهد شد، آن گاه انگشترِ خود را به او داد تا در دهان گذارد.
🌟 حضرت علی اکبر علیه السلام در حالی به میدان رفت که آن بشارت صادقه، سر تا پای او را غرق نشاط و سرور کرده بود؛ دیگر نمیدانست دشمن سر یا سینه او را نشانه میرود یا به منتهای آرزویش نزدیک میشود، تا آن که تعداد کشته گان را به دویست نفر رساند.
🏴 انتظارش سرآمد و شهادت بر فراز سر مطهّر او به پرواز درآمد. شمشیر مرّه بن منقذ عبدی سر آن بزرگوار را نشانه رفت و سپس ضربت نیزه بر پشت وی، بی تاب و توان، گردن اسب را با دستان گرفت، اسب او را میان لشکر برد، دشمنان اهل بیت علیهم السلام پیکرش را قطعه قطعه کردند.
⬅️ بدرقه جان: سیری در زندگانی حضرت علی اکبر علیه السلام صفحه ۷۷
🏷 #امام_حسین_علیه_السلام #حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام #عاشورا
👌یاران اربعینی 🕌
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
هدایت شده از میعادگاه شهدا | روشنگری ☫
🔘 شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام
🏷 قسمت اول:
▫️ حضرت علی اکبر علیه السلام مرکب به سوی میدان راند.
✨ با رسیدن او به میدان رزم، لشکر ستمگر دشمن، گویا جمال محمد صلی الله علیه وآله، جلال علی علیه السلام، عصمت فاطمه علیها السلام، کرامت حسن علیه السلام و شجاعت حسین علیه السلام را در برابر خود جلوه گر دید. این جوان رعنا که به گروه دشمن میتازد، آیا علی اکبر علیه السلام است، یا جدّش امیر مؤمنان علیه السلام یا چنگال توانمند مرگ که به جان آنان فرو میرود، یا صاعقه برق که آنان را میسوزاند؟! گروهی از شجاعتش مدهوش و میخ کوب. فریاد تکبیر و تبارک اللَّه بلند بود. به هر سو که میتاخت، دشمن میگریخت و هیچ کس توان رویارویی با او را نداشت.
⚔ در میدان نبرد آرام نداشت؛ گاه رجز میخواند و خود را معرفی میکرد، گاه هدفش را میگفت و از دلاوریش سخن میگفت. (۱) گاه به خیمه حمله میکرد و سپاه متجاوز را به میسره میکشاند و گاه به قلب دشمن میتاخت. هیچ دلاوری با او روبرو نمیشد، مگر آنکه دونیمش میکرد. هیچ شجاعی پیش نمیآمد مگر آنکه کشته میشد، تا آنکه یک صد و بیست پهلوان را از دم تیغ گذراند. از انبوه لشکر بیم نداشت و در اوج نبرد، نشانههای اجداد طاهرینش از او میدرخشید.
🩸 امّا افسوس! کثرت زخم و خونریزی فراوان و شدّت تشنگی توانی برایش نگذاشت تا با آن ددمنشان، پیکار را ادامه دهد. در اینجا بود که شوق لقای پروردگارش در او شدّت یافت. خواست از حیات پدر توشه ای برگیرد و با او وداعی دیگر داشته باشد. از میدان نزد پدر آمد و زبان به شکایت گشود، ضربات تیر و شمشیر، گرما و تشنگی تاب و توانش را کاسته بود، عرضه داشت:
🔹 سنگینی آهن توانم را برده، آیا آبی هست تا علیه دشمنان نیرو گیرم؟!
▫️ شاید برآورده کردن درخواست حضرت علی اکبر علیه السلام، از ناحیه پدرش حضرت سید الشهداء علیه السلام از طریقی چون معجزه ممکن و میسر بوده؛ امّا حضرت از این کار امتناع ورزید تا بلکه فرزندش به مقام بالاتری دست یابد و در روز رستاخیز نزد خداوندِ جلیل، به خاطر شهادت مظلومانه اش پاداش بیشتری داشته باشد. پس او را بشارت داد که به زودی به دریای بی کران رحمت خداوندی وارد میشود و جدّ بزرگوارش آن منجی بزرگ صلی الله علیه وآله او را با جامی سیراب خواهد کرد که هرگز تشنه نخواهد شد، آن گاه انگشترِ خود را به او داد تا در دهان گذارد.
🌟 حضرت علی اکبر علیه السلام در حالی به میدان رفت که آن بشارت صادقه، سر تا پای او را غرق نشاط و سرور کرده بود؛ دیگر نمیدانست دشمن سر یا سینه او را نشانه میرود یا به منتهای آرزویش نزدیک میشود، تا آن که تعداد کشته گان را به دویست نفر رساند.
🏴 انتظارش سرآمد و شهادت بر فراز سر مطهّر او به پرواز درآمد. شمشیر مرّه بن منقذ عبدی سر آن بزرگوار را نشانه رفت و سپس ضربت نیزه بر پشت وی، بی تاب و توان، گردن اسب را با دستان گرفت، اسب او را میان لشکر برد، دشمنان اهل بیت علیهم السلام پیکرش را قطعه قطعه کردند.
⬅️ بدرقه جان: سیری در زندگانی حضرت علی اکبر علیه السلام صفحه ۷۷
🏷 #امام_حسین_علیه_السلام #حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام #عاشورا
👌یاران اربعینی 🕌
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi