🔴 منشا این همه خشونت، کجاست؟!!
#خشونت عجیب و رفتارهای وحشیانه بعضی آشوبگران هر بیننده ای را به تعجب وا میدارد. کشتن بیرحمانه حافظان #امنیت یا افراد دارای چهره مذهبی، با چاقو و قمه، پنجه بوکس یا اسلحه، تکه تکه کردن و حتی سوزاندن افراد این سوال را به ذهن می آورد که منشا این حد از خشونت و توحش کجاست؟! چگونه جامعه ایران که به مهربانی و خونگرمی، به نجابت و مدارا شناخته میشود، چنین افرادی را از بطن خود بیرون می ریزد؟! که تا این حد نسبت به یک «انسان» میتوانند شقاوت و قساوت به خرج دهند. (نمونه اش قتل وحشیانه شهید آرمان علی وردی)
اندیشمندان علوم اجتماعی و تحلیلگران سیاسی دلایل زیادی برمی شمرند: از اخبار عصبانی کننده و نفرت پراکنی شبکه های ماهواره ای تا بازی های خشن رایانه ای. هرچه هست ریشه خشونت و نفرت در «رسانه» است. خوب است به نقش رسانه دیگری نیز بپردازیم: #سینما و فیلم.
این برخی از معروفترین و پرفروش ترین فیلم های سینمایی ده سال گذشته ایران است: به موضوع و محتوای آنها دقت کنید:
🔺- مغزهای کوچک زنگ زده: داستان یک خانواده معتاد و قاچاقچی که 3 پسرش قاچاقچی و معتاد و آدمکش و باند مواد مخدر دارند. در فیلم حمله مسلحانه باند شکور به پلیس و دستگیری مظلومانه آنها! نشان داده میشود.
🔺- متری 6 و نیم: قهرمان فیلم، قاچاقی ای است (نوید محمدزاده) که با پول قاچاق، میخواهد خانواده و اقوامش را خوشبخت کند! در سرتاسر فیلم، پلیس به صورت نیرویی عصبی، فحاش، و ظالم تصویرپردازی میشود. (تمام لوکیشن فیلم در «زندان» است)
🔺- ابد و یک روز: داستان خانواده ای که پسر معتاد آنها (نویدمحمدزاده) بخاطر خرده فروشی کل خانواده را درگیر میکند. پسر باهوش خانواده، پلیس را فریب میدهد، مادر مواد پسرش را مخفی میکند و خواهر (پریناز ایزدیار) برای پرداخت قرض برادر بزرگش، خانواده ای افغان را وعده ازدواج میدهد. دو خواهر دیگر (مطلقه و شوهرمرده). خانواده ایرانی فروپاشیده و تلخ و سیاه بخت.
🔺- فروشنده: زنی که با شوهرش خانه سابق یک فاحشه را اجاره میکنند و مورد تعرض یکی از مشتریان زن فاحشه قرار میگیرد! زن و شوهر هیچکدام به دستگاه قضایی مراجعه و اعتماد نمیکنند و تلاش میکنند خودشان متجاوز را پیدا و مجازات کنند.
🔺- دارکوب: داستان زنی معتاد که بدنبال شوهر سابق و فرزندش است. دوربین در سرتاسر فیلم در خانه زنان معتاد و محل های مصرف و پخش مواد مخدر میچرخد. سکانسهای چندش آور مصرف مواد مخدر به راحتی جلو چشم بیننده پخش میشود. حمله پلیس به لانه معتادان حمله ای ظالمانه و بی فایده تصویر میشود.
🔺- سرخپوست: پلیس به دنبال مردی بیگناه ولی فراری است. پلیس عاشق (زمان پهلوی) به خاطر عشق به دختر امدادگر زندان (که هرگز در دوره پهلوی چنین موضوعی وجود نداشته) سرانجام پس از یافتن فراری او را رها میکند. تمام فیلم در «زندان» میگذرد.
🔺- نهنگ عنبر: (کمدی مثلا) دختری عاشق آمریکا که بی هیچ دلیلی شیفته «مهاجرت» به امریکاست تا جاییکه عشق دوران کودکیش را رها میکند و سالها به امریکا مهاجرت میکند!
🔺- جدایی نادر از سیمین: زنی که بخاطر «مهاجرت» تصمیم به طلاق دارد.
🔺- میلیونر میامی: چهار نفر به دنبال «جسد سوخته» ای میگردند که او را بجای خود جا بزنند و از بیمه پول هنگفتی به جیب بزنند. در سکانس های متعدد فیلم، سوخته یک انسان عادی سازی میشود و با لذت و ولع و خنده و خوشحالی از خودکشی یا انسان سوخته و جزغاله شده یاد میشود.
🔺- خوک: تم اصلی این فیلم هم «قتل» است. قاتلی در شهر کارگردان های مهم سینما را میکشد و روی پیشانی آنها مینویسد «خوک». یکی از کارگردانها منتظر قاتل نمیماند و خود او را به دام میندازد و کشتن با اسلحه. قهرمان فیلم هم زن دارد هم معشوقه (لیلاحاتمی). معشوقه ای که گویا معشوقه دیگر کارگردانها هم میشود. و فیلم به سادگی از این روابط نامشروع میگذرد.
🔺- ژن خوک: پسری برای رسیدن به معشوقش با همراهی زندانی دیگری از «زندان» فرار میکند. یکی از آنها به شکل مظلومانه ای! توسط #پلیس ظالم و بیرحم! کشته میشود ولی نهایتا دو عاشق فراری فرار میکنند. این تم حتی در دوره پهلوی قفل بوده و فرار از دست قانون از جمله خط قرمزهای سینما بوده است.
ادامه در 👇👇
http://fna.ir/1sg6wf
#محمد_عبدالهی
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
✅ «اسکار» بنگاه الگوسازی و معرفی افسران جنگ نرم آمریکا
1️⃣ الگوهایی که توسط «مدیریت فرهنگی» ایالات متحده آمریکا تولید میشوند، پس از سالها #سربازی و فعالیت مستمر و منطبق بر اهداف تعیینشده، به کسوت #افسری درآمده و توسط ساختاری با عنوان #اسکار به دنیا معرفی شده و در قامت #افسران_جنگ_نرم در معرض نمایش قرار میگیرند.
2️⃣ موجودیت مهم و اعتباربخشی همچون «اسکار» را نباید صرفاً یک تلاش سینمایی و برآمده از ذوق و یا میل به دور هم باشی تعدادی سینماگر تلقی نمود، بلکه اصل تأسیس مجموعهای همچون «آکادمی علوم و هنرهای سینما» (AMPAS) را میبایست در راستای همان #مهندسی_فرهنگی تعریف کرد که فعالیت خود را معطوف به بالا بردن سطح #قدرت_نرم آمریکا ساخته است.
3️⃣ نهادی که در سال ۱۹۲۷م با ظاهری غیردولتی تأسیس و فعالیت گستردهٔ خود را تحت حمایت و اشراف مستقیم جامعهٔ #یهودیان_آمریکا و با ریاست فردی یهودیالاصل بهنام «لوئیس بی. مایر» آغاز نمود. شخصیّتی که در جایگاه بنیانگذار یکی از عظیمترین کمپانیهای #یهودی فیلمسازی در آن زمان، یعنی کمپانی #مترو_گلدوین_مایر، بهسرعت توانست مقبولیّت لازم را برای این مجموعه ایجاد نماید.
4️⃣ اساس تأسیس «آکادمی علوم و هنرهای سینما» و حرکت #هالیوود بر مدار ترسیمشده توسط «مدیریت فرهنگی» ایالات متحده آمریکا را بیش از هر چیز میبایست محصول دوران گذار نظام بینالملل از «جنگ جهانی اول» به «جنگ جهانی دوم» تلقّی نمود. دورانی که میزان اثرگذاری جدّی رسانههای نوین و بهویژه #سینما بر وقایع جاری معلوم شد.
5️⃣ #اسکار (Oscars) یک پدیدهٔ ویژه در «تاریخ سینمای جهان» است. محفلی که در سالهای پایانی دههٔ ۱۹۲۰ تأسیس گردید و گرچه بهنوعی محصول هژمونی و شرایط حاکم بر نظام بینالملل در دوران پس از «جنگ جهانی اول» قلمداد میشد؛ اما بهخوبی توانست مبدع گردهماییهای «اهالی سینما» شود.
6️⃣ تندیس «شوالیه اسکار» معتبرترین جایزهٔ «صنعت سینما» است که «شمشیر مبارزان جنگهای صلیبی» را در دست دارد. شوالیهای برنزی که از روکشی مُطَلّا برخوردار است و بهخوبی #شوالیه_جنگ_نرم را تداعی میکند. مجسمهای ساخته شده در سبک «هنر تزیینی» یا «آرت دکو» (Art Deco) که بر روی پایهٔ فلزی سیاهرنگی به شکل یک حلقه فیلم پنج شبکهای ایستاده و پنج بخش اصلی در فرایند تولید یک اثر سینمایی را نشان میدهد؛ پنج بخشی که در قالب «نویسندگی»، «کارگردانی»، «تهیهکنندگی»، «بازیگری» و «عوامل فنی» هرکدام نشانگر بخشهای اصلی «اسکار» میباشند.
#تهاجم_فرهنگی
#اندلس
منبع/مطالعات امنیت ملی و جنگ نرم
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
✅ «اسکار» بنگاه الگوسازی و معرفی افسران جنگ نرم آمریکا
1️⃣ الگوهایی که توسط «مدیریت فرهنگی» ایالات متحده آمریکا تولید میشوند، پس از سالها #سربازی و فعالیت مستمر و منطبق بر اهداف تعیینشده، به کسوت #افسری درآمده و توسط ساختاری با عنوان #اسکار به دنیا معرفی شده و در قامت #افسران_جنگ_نرم در معرض نمایش قرار میگیرند.
2️⃣ موجودیت مهم و اعتباربخشی همچون «اسکار» را نباید صرفاً یک تلاش سینمایی و برآمده از ذوق و یا میل به دور هم باشی تعدادی سینماگر تلقی نمود، بلکه اصل تأسیس مجموعهای همچون «آکادمی علوم و هنرهای سینما» (AMPAS) را میبایست در راستای همان #مهندسی_فرهنگی تعریف کرد که فعالیت خود را معطوف به بالا بردن سطح #قدرت_نرم آمریکا ساخته است.
3️⃣ نهادی که در سال ۱۹۲۷م با ظاهری غیردولتی تأسیس و فعالیت گستردهٔ خود را تحت حمایت و اشراف مستقیم جامعهٔ #یهودیان_آمریکا و با ریاست فردی یهودیالاصل بهنام «لوئیس بی. مایر» آغاز نمود. شخصیّتی که در جایگاه بنیانگذار یکی از عظیمترین کمپانیهای #یهودی فیلمسازی در آن زمان، یعنی کمپانی #مترو_گلدوین_مایر، بهسرعت توانست مقبولیّت لازم را برای این مجموعه ایجاد نماید.
4️⃣ اساس تأسیس «آکادمی علوم و هنرهای سینما» و حرکت #هالیوود بر مدار ترسیمشده توسط «مدیریت فرهنگی» ایالات متحده آمریکا را بیش از هر چیز میبایست محصول دوران گذار نظام بینالملل از «جنگ جهانی اول» به «جنگ جهانی دوم» تلقّی نمود. دورانی که میزان اثرگذاری جدّی رسانههای نوین و بهویژه #سینما بر وقایع جاری معلوم شد.
5️⃣ #اسکار (Oscars) یک پدیدهٔ ویژه در «تاریخ سینمای جهان» است. محفلی که در سالهای پایانی دههٔ ۱۹۲۰ تأسیس گردید و گرچه بهنوعی محصول هژمونی و شرایط حاکم بر نظام بینالملل در دوران پس از «جنگ جهانی اول» قلمداد میشد؛ اما بهخوبی توانست مبدع گردهماییهای «اهالی سینما» شود.
6️⃣ تندیس «شوالیه اسکار» معتبرترین جایزهٔ «صنعت سینما» است که «شمشیر مبارزان جنگهای صلیبی» را در دست دارد. شوالیهای برنزی که از روکشی مُطَلّا برخوردار است و بهخوبی #شوالیه_جنگ_نرم را تداعی میکند. مجسمهای ساخته شده در سبک «هنر تزیینی» یا «آرت دکو» (Art Deco) که بر روی پایهٔ فلزی سیاهرنگی به شکل یک حلقه فیلم پنج شبکهای ایستاده و پنج بخش اصلی در فرایند تولید یک اثر سینمایی را نشان میدهد؛ پنج بخشی که در قالب «نویسندگی»، «کارگردانی»، «تهیهکنندگی»، «بازیگری» و «عوامل فنی» هرکدام نشانگر بخشهای اصلی «اسکار» میباشند.
#تهاجم_فرهنگی
#اندلس
منبع/مطالعات امنیت ملی و جنگ نرم
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi