چه بسیارند عبرت ها و چه کم اند عبرت گیرنده ها. . #شهید_مدافع_حرم _بی بی _زینب(س).. . #شهید_مصطفی_صدرزاده . #سید_ابراهیم . #شهید_تاسوعا_سال۹۴ #کلنا_فداک_یا_زینب_سلام_الله_علیها . #لبیک_یا_حسین (ع). #لبیک _یا_زینب(س) اینجـا کانال شهـداست✌️👇 @shohadaymazlum 🌹🍃

🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹 . #شهید #محسن_درودی . چشماش مجروح شد و منتقلش کردند #تهران محسن بعد از معاینه از دکتر پرسید: «آقای دکتر، مجرای اشک چشمم سالمه؟ میتونم دوباره با این چشم گریه کنم؟» دکتر پرسید: «برای چی این سوال رو میپرسی پسر جون؟» محسن گفت: «چشمی که برای #امام_حسین علیه السلام گریه نکنه به درد من نمیخوره...» هدیه به ارواح مطهر شهدا صلوات . . . #یا_زهرا #لبیک_یا_حسین #لبیک_یا_زینب #یا_صاحب_الزمان #شهدای_مدافع_حرم #شهید_گمنام #Khamenei_ir #شهید_ابراهیم_هادی #محسن_حججی #ایران #فاطمیون #چهارشنبه_های_سفید #شهید_ابراهیم_هادی #راهیان_نور 🌹کانال شهدای مظلوم مدافع حرم👇 @shohadaymazlum

🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹 . #شهید #کمیل_صفری_تبار شب آخر که قرار بود کمیل بره محل کارش. به من گفت بابا منو میبری ترمینال؟ گفتم چرا که نه، آره پسرم. کمیل خودش رانندگی میکرد عجله داشت، موتورو تند میبرد تو راه به من گفت بابا ازم راضی هستی؟ یه بوسه به صورتش زدم گفتم من ازت راضیم خدا ازت راضی باشه. بعد گفت بابا حلالم کن وقتی رسیدیم ترمینال باهم خداحافظی کردیم. کمیل گفت بابا تو برو واسه رفتنم صبر نکن اتوبوس طول میکشه حرکت کنه. کمیل سوار اتوبوس شد. بعد از چند ثانیه از اتوبوس پیاده شد. دوباره منو بوسید چشماش پر از اشک بود و بغض کرده بود دوباره بهم گفت بابا تو برو من دل ندارم برام صبر کنی همونجا فهمیدم کمیل رفتنیه . به نقل از #پدر_شهید #یا_زهرا #لبیک_یا_حسین #لبیک_یا_زینب #یا_صاحب_الزمان #شهدا_شرمنده_ایم #شهدا # #مفقودالاثر #امام_زمان_عج #اللهم_عجل_لوليك_الفرج #شهدای_مدافع_حرم #شهید_گمنام #Khamenei_ir #شهید_ابراهیم_هادی #محسن_حججی #ایران #فاطمیون #چهارشنبه_های_سفید 🌹کانال شهدای مظلوم مدافع حرم👇 @shohadaymazlum