eitaa logo
سبک شوهر داری
9.3هزار دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
10 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم مرکز خرید و فروش کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/223674416C035f1536ee اینجا میتونی کانالتو بفروشی یا کانال مناسب بخری👆 تبلیغات انبوه در بهترین کانال های ایتا 👇 https://eitaa.com/joinchat/926285930Ceb15f0c363
مشاهده در ایتا
دانلود
یه موضوع خیلی که هست 👈حتما موقع خرید کردن لباس یا هرچیز دیگه اینطور نباشه که بهترین چیز رو برا بچه بخریم بعد پول برای خودمون خرید کنیم 🌀اینطوری تو اذهان دیگران علی الخصوص آقای همسر ناخودآگاه بچه اصل و شما قرار میگیرید 👈بلکه بهتره که رعایت بشه، مثلا اگر همیشه پول برای خرید آنچنانی نیست حداقل گاهی که میدونیم وضع مادی الان خوبه لباس شیک و گرون بخریم ``````````````````````````````` ارسالِ پیشنهادات برای اصلاح سبک زندگی مشترک با آقایی ارسالِ پیشنهادات عالی برای جذب آقایی ارسالِ سوژه های جذاب از خاطرات با آقایی 👇 @jasbinia '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' ' سبک زندگی شیک،🛍 سبک و لذت بخش😋👌 @shohardarim
یه موضوع خیلی که هست 👈حتما موقع خرید کردن لباس یا هرچیز دیگه اینطور نباشه که بهترین چیز رو برا بچه بخریم بعد پول برای خودمون خرید کنیم 🌀اینطوری تو اذهان دیگران علی الخصوص آقای همسر ناخودآگاه بچه اصل و شما قرار میگیرید 👈بلکه بهتره که رعایت بشه، مثلا اگر همیشه پول برای خرید آنچنانی نیست حداقل گاهی که میدونیم وضع مادی الان خوبه لباس شیک و گرون بخریم ``````````````````````````````` ارسالِ پیشنهادات برای اصلاح سبک زندگی مشترک با آقایی ارسالِ پیشنهادات عالی برای جذب آقایی ارسالِ سوژه های جذاب از خاطرات با آقایی 👇 @jasbinia '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' ' سبک زندگی شیک،🛍 سبک و لذت بخش😋👌 @shohardarim
یه موضوع خیلی که هست 👈حتما موقع خرید کردن لباس یا هرچیز دیگه اینطور نباشه که بهترین چیز رو برا بچه بخریم بعد پول برای خودمون خرید کنیم 🌀اینطوری تو اذهان دیگران علی الخصوص آقای همسر ناخودآگاه بچه اصل و شما قرار میگیرید 👈بلکه بهتره که رعایت بشه، مثلا اگر همیشه پول برای خرید آنچنانی نیست حداقل گاهی که میدونیم وضع مادی الان خوبه لباس شیک و گرون بخریم ‌‌‎‎‎ ` شما چطور با شوهرتان رفتار میکنید برامون بفرستید 👇 @jasbinia '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' ' سبک زندگی شیک،🛍 سَبُک و لذت بخش😋👌 @shohardarim
یه موضوع خیلی که هست 👈حتما موقع خرید کردن لباس یا هرچیز دیگه اینطور نباشه که بهترین چیز رو برا بچه بخریم بعد پول برای خودمون خرید کنیم 🌀اینطوری تو اذهان دیگران علی الخصوص آقای همسر ناخودآگاه بچه اصل و شما قرار میگیرید 👈بلکه بهتره که رعایت بشه، مثلا اگر همیشه پول برای خرید آنچنانی نیست حداقل گاهی که میدونیم وضع مادی الان خوبه لباس شیک و گرون بخریم ‌‌‎‎‎ ` شما چطور با شوهرتان رفتار میکنید برامون بفرستید 👇 @jasbinia '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' '' ' سبک زندگی شیک،🛍 سَبُک و لذت بخش😋👌 @shohardarim
🔴 💠 همسرم آمد. سریع خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز کردم سبزی‌ها را دیدم. یک کیلو و نیم نبود از این بسته‌های کوچک آماده سوپری بود که من را جواب نمی‌داد. جا خوردم! بعد با خودم حرف زدم که بی‌خیال کمتر می‌ذارم سر سفره. سلفونش را باز کردم بوی سبزی آمد. از دستش عصبانی شدم یک لحظه خواستم به شوهرم زنگ بزنم و یک دعوا راه بیاندازم. ولی بی‌خیال شدم. گفتم شب که آمد یک تذکر درست وحسابی بهش میدم. بعد با خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدم! شب که آمد نرم‌تر می‌کنم. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق نیفتاده و ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. حالا! مگر چه شده؟! 💠 نتیجه‌ی صبرم این شد که دم غروب، به شوهرم آرام گفتم: راستی سبزی‌ها پلاسیده بود، فکرکنم داشتی حواست نبوده! همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم می‌خواستم از سبزی فروشی بخرم، گفتم تو امروز خیلی کار داری و میشی، دیگه نخوای سبزی پاک کنی. آن شب سر سفره، سبزی نگذاشتم و هیچ اتفاق و غریبی هم نیفتاد. اگر اون موقع زنگ می‌زدم امکان داشت روز قشنگم تبدیل به یک هفته شود. 💠 مکث کردن و را تمرین کنیم. گاهی زندگی سخت است اما با بی‌صبری، می‌کنیم. گاهی آرامش داریم، ولی با دست خودمان ناآرامی را وارد زندگی می‌کنیم. 🆔
🔴 💠 همسرم آمد. سریع خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز کردم سبزی‌ها را دیدم. یک کیلو و نیم نبود از این بسته‌های کوچک آماده سوپری بود که من را جواب نمی‌داد. جا خوردم! بعد با خودم حرف زدم که بی‌خیال کمتر می‌ذارم سر سفره. سلفونش را باز کردم بوی سبزی آمد. از دستش عصبانی شدم یک لحظه خواستم به شوهرم زنگ بزنم و یک دعوا راه بیاندازم. ولی بی‌خیال شدم. گفتم شب که آمد یک تذکر درست وحسابی بهش میدم. بعد با خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدم! شب که آمد نرم‌تر می‌کنم. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق نیفتاده و ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. حالا! مگر چه شده؟! 💠 نتیجه‌ی صبرم این شد که دم غروب، به شوهرم آرام گفتم: راستی سبزی‌ها پلاسیده بود، فکرکنم داشتی حواست نبوده! همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم می‌خواستم از سبزی فروشی بخرم، گفتم تو امروز خیلی کار داری و میشی، دیگه نخوای سبزی پاک کنی. آن شب سر سفره، سبزی نگذاشتم و هیچ اتفاق و غریبی هم نیفتاد. اگر اون موقع زنگ می‌زدم امکان داشت روز قشنگم تبدیل به یک هفته شود. 💠 مکث کردن و را تمرین کنیم. گاهی زندگی سخت است اما با بی‌صبری، می‌کنیم. گاهی آرامش داریم، ولی با دست خودمان ناآرامی را وارد زندگی می‌کنیم. .
🔴 💠 همسرم آمد. سریع خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز کردم سبزی‌ها را دیدم. یک کیلو و نیم نبود از این بسته‌های کوچک آماده سوپری بود که من را جواب نمی‌داد. جا خوردم! بعد با خودم حرف زدم که بی‌خیال کمتر می‌ذارم سر سفره. سلفونش را باز کردم بوی سبزی آمد. از دستش عصبانی شدم یک لحظه خواستم به شوهرم زنگ بزنم و یک دعوا راه بیاندازم. ولی بی‌خیال شدم. گفتم شب که آمد یک تذکر درست وحسابی بهش میدم. بعد با خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدم! شب که آمد نرم‌تر می‌کنم. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق نیفتاده و ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. حالا! مگر چه شده؟! 💠 نتیجه‌ی صبرم این شد که دم غروب، به شوهرم آرام گفتم: راستی سبزی‌ها پلاسیده بود، فکرکنم داشتی حواست نبوده! همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم می‌خواستم از سبزی فروشی بخرم، گفتم تو امروز خیلی کار داری و میشی، دیگه نخوای سبزی پاک کنی. آن شب سر سفره، سبزی نگذاشتم و هیچ اتفاق و غریبی هم نیفتاد. اگر اون موقع زنگ می‌زدم امکان داشت روز قشنگم تبدیل به یک هفته شود. 💠 مکث کردن و را تمرین کنیم. گاهی زندگی سخت است اما با بی‌صبری، می‌کنیم. گاهی آرامش داریم، ولی با دست خودمان ناآرامی را وارد زندگی می‌کنیم. .
🔴 💠 همسرم آمد. سریع خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز کردم سبزی‌ها را دیدم. یک کیلو و نیم نبود از این بسته‌های کوچک آماده سوپری بود که من را جواب نمی‌داد. جا خوردم! بعد با خودم حرف زدم که بی‌خیال کمتر می‌ذارم سر سفره. سلفونش را باز کردم بوی سبزی آمد. از دستش عصبانی شدم یک لحظه خواستم به شوهرم زنگ بزنم و یک دعوا راه بیاندازم. ولی بی‌خیال شدم. گفتم شب که آمد یک تذکر درست وحسابی بهش میدم. بعد با خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدم! شب که آمد نرم‌تر می‌کنم. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق نیفتاده و ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. حالا! مگر چه شده؟! 💠 نتیجه‌ی صبرم این شد که دم غروب، به شوهرم آرام گفتم: راستی سبزی‌ها پلاسیده بود، فکرکنم داشتی حواست نبوده! همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم می‌خواستم از سبزی فروشی بخرم، گفتم تو امروز خیلی کار داری و میشی، دیگه نخوای سبزی پاک کنی. ┅═•💋زنـاشـویـے 💍•═┅ 💞