eitaa logo
شوخ طبعي‌ها و حكايات طلبگي
323 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
70 فایل
عضو انجمن معتادان گمنام (هههخخ) فی الواقع خداوند اِندلطافت اِند بخشش اند بی‌خیال شدن اند چشم‌پوشی و اِند رفاقت است
مشاهده در ایتا
دانلود
الان این حکایت به مناسبتی تو ذهنم جرقه زد نتونستم نگم حیفس(به قول اصفهانی های شیرین زبون) در کلاس مکالمه عربی به شکل فوق برنامه و خود جوش شرکت می کردیم. طلبه ای بود که استاد ما بود و پیر پسر شده بود. اهل فضل، کمال و خوش تیپ بود و به زبان عربی محاوره ای تسلط خوبی داشت. به دوستم گفتم رفتی تو نخ استاد یا نه ؟ گفت: که چی؟ گفتم ناقلا سفت و سخت دنبال انتخاب همسره. دوستم گفت: یعنی چه؟ چطور؟ گفتم خوب دقت کن او وقتی می خواهد درس قبل را مرور کند از چندتا بچه های تبریزی سئوال های ریزتری می پرسه ظاهراً شنیده دختران کد بانو هستند. کلاس که شروع شد، رفتم تو کار استاد! استاد: سلام علیکم، قبل الشروع لنراجع الدروس الماضیه ( قبل از شروع درس دیروز را مرور کنیم) استاد نگاهی به یکی از افراد کلاس کرد و تو دلش گفت خودشه امروز وقت شکاره _ الاخ.....انت. اجب لی، من أین انت؟ (برادر....تو به من جواب بده. اهل کجایی؟) _ کم لک اخ؟ (برادر داری؟) _ و کم لک اخت؟ (چندتا خواهر داری؟) _ هل اختکم الکبیره متزوجه ام لا؟ قل بسرعه ( بدون مکث بگو آیا خواهر بزرگت کرده یانه؟) _ هل لها مدارج فی العلم ام لا ؟ قل بسرعه (زود جواب بده وقت نداریم خواهرت تحصیل کرده است یانه؟) سئوالات جزیی سبب من و دوستم شد به گونه ای که استاد نتوانست ادامه دهد و من که نتوانستم خودم را کنترل کنم با سرعت از کلاس دویدم بیرون. 😜😜😁😁😂😂😉 ✍️منبع: شوخ طبعي هاي طلبگي، نشر جمال
به نام آنکه گل را آموخت وبر جان شقایق آتش افروخت به نام آن که جان را زندگی داد طبیعت را به جان پایندگی داد 🌸
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شوخی استاد دانشمند با زن و مرد اصفهانی در مراسم حج😁 حلال 🌺🍀💐🌷🍀🌺 @moshavernoormalayer
چو بید بر سرِ ایمانِ خویش می‌لرزم 🍃: امام حسین (ع) فرمودند اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ ..؛ دینداری خیلی ها مثل آدامس است تا وقتی به مذاقشان شیرین و خوش آید دیندارند وقت امتحان دینداری واقعی کم اند. 🧮هر روز و هر لحظه باید تصمیم بگیریم با حسین (ع) باشیم یا یزید. 🍃ریاکار: انرژی بسیار زیاد در جمع و خمودی در خلوت، 💝همسرگزینی و توجه به معیارهای درون سو و صفات پایدار ✍️خودسنجی: عبادت و دینی(تقوا) در جمع و خلوتمان چقدر فرقشه؟ ⛔️اگر در اجتماع مخالف استبداد و مدافع (democracy) باشیم ولی در جمع خانواده خودرأی باشیم، خود را درمان 🩺💊کنیم چون گرفتار (hypocrisy) هستیم. 👨‍👩‍👧‍👧در اختلاف فرزند و همسرش چطور برخورد می کنیم؟ در برخورد با فرزند خود و همسرش چطور؟ امام حسین (ع) به پیرمردی فرمود شنیدم سبب فرزند و عروست شدی؟ گفت بله. امام فرمود کار تو از مُثله و تکه تکه کردن آنها بدتر است. (نک: عروس کشون: هنر ارتباط با عروس، نشر مهرستان) 🍃اگر با ترفند و زور و گِروکشی فرزند کاری کنیم همسر مهریه اش نخواهد حالمان وخیم است از نظر شرعا و اخلاقی. 🕌 از نظر قرآن منافق مردد و است و مؤمن واقعی .(نساء/134- زمر/29- انعام/ 82) 🔬📐بحث مکانیزمهای دفاعی در روانشناسی یکی از ابزارهای ناب برای خودشناسی است. سُبحه بر کف، توبه بر لب، دل پر از ذوق گناه معـصیـــت را می‌آیـــد ز استـــغفار مــــا 🍃 به کویِ میکده و سرفِکنده رَوَم چرا که شرم همی‌آیدم ز حاصلِ خویش😔
2.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وقتی استاد قرائتی در مجلس خواستگاری، پیچ و مهره‌های پدر زن رو باز میکنه😄 - 🤣 😂 🤣😆😍😜
من خودم باطل السحرم آیت الله ناطق نوری در خاطره ای در باره درخواست فرزند یکی از علما از امام نقل می کند: در جریان ملاقات هایی که با امام می شد شخصی به نام آقای شاهرودی ، پسر امام جماعت مسجد عباسی که چهره مقدس و مذهبی داشت خیلی نگران و مضطرب به دنبال من می گشت و به همه می گفت که آقای ناطق کجاست؟ بالاخره مرا پیدا کرد دیدم خیلی نگران است. گفتم: چرا اینقدر مضطرب هستید؟ گفت: من کمی آشنا به علوم غریبه هستم و خبردار شدم که آقای خمینی را سحر کرده اند و ایشان همین روزها مثل شمع آب خواهند شد من می خواهم سحر را باطل کنم و یک دستور العملی و دعایی به امام بدهم.علی رغم اینکه بنده خودم قائل به اینطور چیز ها نیستم چون محتمل قوی است اگر یک در میلیون هم احتمال داشته باشد که این درست باشد خوب امام است و انقلاب، لذا اگر امام آسیبی ببیند همه چیز به هم می ریزد. بلند شدم و نزد امام رفتم و گفتم :حاج آقا، پسر آقای شاهرودی آمده و می گوید علیه شما سحر و جادو کرده اند و این روزها بیمار می شوید و مثل شمع آب می شوید و اظهار می کند باطل سحر آورده ام. حضرت امام با جواب جالبی فرمودند: به آنها بگویید من خودم باطل سحر هستم. بنده آمدم به ایشان گفتم: امام این چیزها را قبول ندارد و گفته من خودم باطل السحر هستم؛ دنبال کارتان بروید. خاطرات ناطق نوری ،مرکز اسناد انقلاب اسلامی ص 168
خواب دیدم دیشب در عالم خواب داشتم از و شادی روده بر می شدم حیف شد بیدارم کردند خواب می دیدم حقوق بگیر شدم و در سازمان بزرگی مشغول هستم. ده پانزده روز در سال مرخصی دارم. مرخصی استعلاجی هم جداگانه دارم و بین التعطیلین هم تعطیل هستم. ده پانزده روز هم به دلیل آلودگی هوا و .... تعطیل هستم و پنج شنبه ها هم اضافه کار می ایستم. صبح ها هشت می رسم اداره تا سیستم رایانه را روشن کنم میشه ساعت نه. ساعت یازده و ربع جوراب ها را می کنم و دمپایی می پوشم می روم برای وضو. دوازده آماده نماز شده ام. بعد از نماز تعقیباتش را بجا می آورم یک ساعتی می روم سجده شکر. بعد از نماز هم ی سری به اتاق دوستان می زنم و آماده می شویم برای برگشت به خونه. خواب دیدم کتاب کرونا و خوشی ایام تعطیلی ام زیر چاپه. حیف شد حیف شد که بیدارم کردند و نذاشتن در این عیش بمیرم از خنده. والا. 😂😁😉 شب بعد خواب دیدم پول دار شدم و رفتم یک خونه لاکچری خریدم. تو وان حمام ریلکس کرده بودم که داد زدند آتش سوزی فرار کنید. فرصت نکردم حوله بپیچم به خودم. خدا شکر مردم همه مشغول خودشون بودند کسی متوجه نشد لباسی ندارم. تازه فهمیده يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ ... یعنی چی! حالت خواب بودم که دم در نگهبان زوری بیدارم کرد. با تعجب گفتم من اینجا چه کار می کنم نیمه شبی؟! نگهبان گفت: از زن و بچه ات بپرس این قدر با سرعت دویدی که آنها نتونستن به گردت برسن تماس گرفتن که در رو ببندم و نذارم از در بری بیرون!! ✍️