تورم و خانواده شوخ #تورم از کلمه ورم زایده شده است. نوازد تورم هم از مادرش (ورم) پر بادتر و بزرگتر است از جهت حروف. انگاری ناف تورم را با بدقلقی و شیطنت بریده اند. تورم مثل داعش است اصلا نسبت به شهریه لاغر و نحیف طلبگی رحم سرش نمی شود. حقوق اداره کاری آن قدر جان و گره دارند تا سینه خیز هم شده خود را به خاکریز پانزدهم ماه برسانند. ولی #شهریه_طلبگی روز پنجم ماه در قربانگاه گرانی جان می دهد. در منزل در جواب زن و فرزند، آنقدر نمی شود چیزهای دیگر در اولویت داریم گفتم که اهل خانه ،صغیر و کبیر، شاکی شدند. بالاخره تصمیم گرفته شد از اول ماه، شهریه طلبگی، این موجود لاغر مردنی، را به عیال بدهم و ایشان شهردار و مدیر اقتصادی شوند. بچه ها خوشحال بودند که رونقی خواهد شد و دیگر کلمه بعدا بعدا را نمی شنوند. اما زمستان گرانی به بهار ارزانی مبدل نشد. بالاخره ائتلاف تشکیل شد؛ بچه ها و خودم در یک جبهه قرار گرفتیم و شاکی شدیم که مدیریت اقتصادی خانم ضعیف است. قرار شد در صحن علنی منزل استیضاح شود. روز #استیضاح فرا رسید. ایشان در دفاع از خود یک جمله گفتند: من دارم خرابی ها و وام ها و بدهی های #دولت_سابق را صاف می کنم. از من چه انتظاری دارید؟ عصای موسی ندارم و مائده عیسی. بله جانم، خانواده شوخ در ناملائمتی های روزگار و سختی هایی همچون تورم، قدرت سازگاری و انعطاف پذیری بالایی دارد. وقتی اعضای خانه به شوخ طبعی سازنده مجهز باشند. با این هنر و مهارت، زخم های عاطفی را که در روابط عمدا یا سهوا به هم زده ایم التیام می بخشند. لبتان خندان! 😂😉 😁 📚 نیز ر.ک: شوخ طبعی های طلبگی، (دانلود از سایت کتابخانه قائمیه ✍️