eitaa logo
شوخ طبعي‌ها و حكايات طلبگي
307 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
935 ویدیو
66 فایل
فی الواقع خداوند اِند لطافت اِند بخشش اند بی خیال شدن اند چشم پوشی و اِند رفاقت است قنبر امام علی (ع) غم‌‌بر است لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ؛ یعنی خدا دائم آنلاین است نوبت نمی خواد، پول زیر میزی نمی خواد و... @ghadiri313
مشاهده در ایتا
دانلود
معرفي كتاب: حاج آخوند نويسنده سيدعطاءالله مهاجراني در داستان «بوی عطر راستة عطّارا» به نقل از حاج آخوند می‌خوانیم: «هر کسی در دنیا برای خودش کاری انتخاب می‌کند تا امرش بگذرد. یکی کشاورزی می‌کند، یکی معلم می‌شود، یکی قصاب، یکی راننده. باید ببینی شغلت چه بویی می‌دهد. یادته آن پارچه‌فروش اولی چه جور کرباس را دم دید گذاشته بود؟ او منتظر بود که مشتری بیاید. بوی بازار عطارا هم دعوت می‌کرد که مشتری بیاید. پس می‌شود که کار آدم بوی مرگ بدهد یا بوی زندگی…آدما بوی شغل‌شان را می‌دهند!» هر فردی ناگزیر به شغل خود و ملزومات آن خو می‌کند و مطابق این تمثیل بوی آن را می‌گیرد. بعضی سیاست و مناصب دولتی را از جمله بدترین موارد و شاید بدبوترین آن‌ها می‌خوانند اما آيا تمامی اهل سیاست این‌گونه‌اند؟ پاسخ منفی است. نخست‌وزیر بود، اما در زمان سخن‌ گفتن، همچنان بو و خوی معلمی را حفظ کرده بود. در سفری به مشهد، رجایی به من گفت: ما مهمان آموزش‌و‌پرورش هستیم. به ایشان گفتم: شما نخست‌وزیر هستید و لااقل باید مهمان استانداری باشید. پاسخ منفی داد و گفت: ما مهمان آموزش‌و‌پرورش هستیم و شب هم در خوابگاه دانش‌سرا می‌مانیم. پس از فرود هواپیما، رجایی از پنجره گارد احترام و ستاد استقبال را دید و گفت: نباید این‌طور تدارک می‌دیدند و با اکراه هواپیما را ترک کرد. او سپس از ایستادن بر جایگاه ویژه‌ای که تدارک دیده بودند خودداری کرد و بالای یک چهارپایه ساده رفت و گفت: آقایان! الان ساعت ۱۰ صبح است؛ می‌دانید اگر کسی به اداره شما مراجعه کند، پشت میزتان نیستید؟! کار مردم واجب‌تر است یا استقبال از نخست‌وزیر؟ سپس گفت: هر کس رجایی را دوست دارد، سر کار خود برود. شاید براساس پروتکل‌ها، رفتار رجایی توجیه‌ناپذیر به‌نظر برسد اما او در لباس سیاست و منصب دولتی، معلمی را کنار نگذاشت و به کارمندان و همراهان و مردم درس اخلاق داد. حضرت امیر می‌فرماید، «کسی که در برخورد با مردم از در الفت و محبت وارد شود، مردم دوستدار وی خواهند شد»؛ رجایی به‌راستی چنین مرتبه‌ای داشت؛ روزها بعد از نماز ظهر و وقت ناهار، با ایشان قرار داشتم. یک روز به‌جای آنکه به اتاق خودش برویم، گفت به اتاق مجاور –که تعدادی از کارمندان مشغول صرف ناهار بودند- برویم. آنجا گفت، تو را به اینجا آوردم تا ببینی ناهار ما با این‌ها فرق می‌کند. این رویه و زاویه نگاه، برخلاف بعضی که خود را رجایی دوم خواندند از سر ریا نبود و در وجود آن مرحوم ملکه بود. و یا در نمونه دیگر به‌خاطر دارم هنگام بازدید از شهر مشهد، مسئولین آستان قدس عکس‌های شهید رجایی را رنگی چاپ کردند و به تهران فرستادند. عکس‌ها صبح شنبه روی میز ایشان بود و وی پس از مشاهده گفت، این کارها به انسان خصلت شاهانه می‌دهد. به همین جهت، به‌همراه یادداشتی آلبوم عکس‌های بازدید از حرم را به‌رغم مخالفت دوستان، به مشهد بازگرداند. او نوشت، اگر این عکس‌ها از هزینه شخصی تهیه شده است و اگر با هزینه آستان قدس بوده . 🌺✍️ تصوير جلد👇 https://eitaa.com/shokhi_talabegi/433