دیگران هرچه که گفتند بگویند، بیا
خودمان شعر بخوانیم برای خودمان
@shokoohsher✨
#مهدی_فرجی☘️
✨شکوهِ شعر✨
دیگران هرچه که گفتند بگویند، بیا خودمان شعر بخوانیم برای خودمان @shokoohsher✨ #مهدی_فرجی☘️
خوب و بد هر چه نوشتند به پای خودمان
انتخابی است که کردیم برای خودمان
این و آن هیچ مهم نیست چه فکری بکنند
غم نداریم ، بزرگ است خدای خودمان
بگذاریم که با فلسفه شان خوش باشند
خودمان آینه هستیم برای خودمان
ما دو رودیم که حالا سر دریا داریم
دو مسافر یله در آب و هوای خودمان
احتیاجی به در و دشت نداریم اگر
رو به هم باز شود پنجره های خودمان
من و تو با همه ی شهر تفاوت داریم
دیگران را نگذاریم به جای خودمان
دیگران هر چه که گفتند بگویند ، بیا
خودمان شعر بخوانیم برای خودمان
@shokoohsher✨
#مهدی_فرجی☘️
در لباس آبی از من بیشتر دل میبری
آسمان وقتی که میپوشی، کبوتر میشوم...
@shokoohsher✨
#مهدی_فرجی🍃
✨شکوهِ شعر✨
در لباس آبی از من بیشتر دل میبری آسمان وقتی که میپوشی، کبوتر میشوم... @shokoohsher✨ #مهدی_فرجی🍃
حال من خوب است اما با تو بهتر میشوم
آخ... تا میبینمت یک جور دیگر میشوم
با تو حس شعر در من بیشتر گل میکند
یاسم و باران که میبارد معطر میشوم
در لباس آبی از من بیشتر دل میبری
آسمان وقتی که میپوشی کبوتر میشوم
آنقَدَرها مرد هستم تا بمانم پای تو
میتوانم مایهی ـ گهگاهـ دلگرمی شوم
میل،میل توست امّا بی تو باور کن که من
در هجوم بادهای سخت، پرپر میشوم
@shokoohsher✨
#مهدی_فرجی🌱
فکرش نباش مال کسی جز تو نیستم
دیگر به فکر هم نفسی جز تو نیستم...
@shokoohsher✨
#مهدی_فرجی🌱
نمِ باران نشسته روی شعرم... دفترم یعنی!
نمیبینم تو را ابریست در چشم تَرم یعنی
سرم داغ است و یک کوره تبم، انگار خورشیدم
فقط یکریز میگردد جهان دورِ سرم یعنی
تو را از من جدا کردند و پشت میلهها ماندم
تمام هستیام نابود شد، بال و پرم یعنی
نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم
اذان گفتند و من کاری نکردم... کافرم یعنی؟
اگر ده سال بر میگشتم از امروز میدیدی
که من هم شور دارم عاشقی را از بَرَم یعنی
تنِ تو موطِن من بوده پس در سینه پنهان کن
پس از من آنچه میماند به جا؛ خاکسترم یعنی
نشستم چای خوردم، شعر گفتم، شاملو خواندم
اگر منظورت اینها بود، خوبم... بهترم یعنی!
@shokoohsher✨
#مهدی_فرجی🌱