اگر باد هم خاکم را ببرد و هیچ بشوم،
باز هم دوستت دارم...
@shokoohsher✨
#فروغ_فرخزاد🪴
دیگر گره خورده وجودم با وجودش
محکم شده با ریشههایم تار و پودش
روی تمام فرشهای دست بافم
جا مانده رد پای رویای کبودش
سلولهایم را شبیه مشتی اسفند
پاشیده ام در آتش از بدو ورودش
باید به این آتش بسوزم یا بسازم؟
وقتی به چشمم می رود هر روز دودش
آیینه ام با شمعدانها عهد بسته
حتی ترک هم بر ندارد در نبودش
از نارونهای سر کوچه شنیدم:
«می آید او، فرقی ندارد دیر و زودش»
دل بر نخواهم داشت از این عشق معصوم
چون اصفهان از پاکی زاینده رودش
@shokoohsher✨
#حسنا_محمدزاده ☘️
با این همه تفاوت
احساس میکنم که کمی بی تفاوتی
بد نیست...
@shokoohsher✨
#قیصر_امینپور 🍀
آه از آن نگاه!
واژه میشوم
مرا مرور میکند
سنگ میشوم
مرا بلور میکند
شیشه میشوم
ز من عبور میکند
تا که پشت میکنم به آفتاب
مثل سایه رو به روی من ظهور میکند
آه از آن نگاه!
عاقبت تمام هستی مرا
ذرّه ذرّه نور میکند...
@shokoohsher✨
#عبدالجبار_کاکایی☘️
#روزنگار ۱۵ شهریور #زادروز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آه از آن نگاه!
عاقبت تمام هستی مرا
ذرّه ذرّه نور میکند...
@shokoohsher✨
📝#عبدالجبار_کاکایی☘️
🎙 #امین_تارخ🍃
━━━━━━◉──────
↻ㅤ ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ ⇆
#شعربهروایتآواز #شعربهروایتشاعر
#امامالرئوف
#امام_رضا علیه السلام
به لطف آتش عشقت هنوز شعله ورم
چه آتشی که مهارش نکرد چشم ترم
سلام ای که از احوال من خبر داری !
از اینکه خستهتر از قبل و بی پناه ترم
مرا پناه بده مهربان! اگر ندهی،
شبیه خانه به دوشان همیشه در به درم
به رقص آمده چادر سفید من در باد ..
منم کبوتر تو! چادر است بال و پرم
تمام راه دلم خواست پابرهنه شوم
به یاد خاطرههای جوانی پدرم
برای اینکه بیندازمش درون ضریح
سپرده نامه به من خواهر بزرگترم
و مادرم که اگر چه شگون نداشت ولی
به جای کاسهی آب اشک ریخت پشت سرم
سلامی از طرف خانوادهام به شما
و هر کسی که دلش پر کشیده سوی حرم
خدا کند که خودت حاجت مرا بدهی
ولی خدا نکند باشد آخرین سفرم
#فاطمه_معصومه_شریف☘️
@masoome_sharif
@shokoohsher✨
بین هجوم این همه تصویر رنگ رنگ
تنها نگاهِ توست که در قاب میزنم...
@shokoohsher✨
#حسین_منزوی🪴
صبحی مبارکست، نظر بر جمال دوست
برخوردن از درخت امید وصال دوست
از دل برون شو، ای غم دنیا و آخرت
درخانه جای رخت بود، یا مجال دوست
بختم نخفته بود، که از خواب بامداد
برخاستم، به طالع فرخنده فال دوست
مِن بَعد، بیخ صحبت اغیار برکَنم
در باغ دل، رها نکنم جز نهال دوست
تشریف داد و رفت ندانم ز بیخودی
کان دوست بود درنظرم یا خیال دوست
هوشم نماند و عقل برفت و زبان ببست
مقبل کسی که محو شود در کمال دوست
سعدی حجاب نیست، تو آیینه پاک دار
زنگار خورده، خود ننماید جمال دوست
@shokoohsher✨
#سعدی🍀
که کیمیای سعادت سکوت بود، سکوت...
چه زخمها که نخوردم من از زبان خودم
@shokoohsher✨
#سجاد_رشیدیپور🌱
زیبا !
زیبا تمام حرف دلم این است
من عشق را به نام تو آغاز کرده ام
در هر کجای عشق که هستی
آغاز کن مرا...
@shokoohsher✨
#محمدرضا_عبدالملکیان🍃