که کیمیای سعادت سکوت بود، سکوت...
چه زخمها که نخوردم من از زبان خودم
@shokoohsher✨
#سجاد_رشیدیپور🌱
زیبا !
زیبا تمام حرف دلم این است
من عشق را به نام تو آغاز کرده ام
در هر کجای عشق که هستی
آغاز کن مرا...
@shokoohsher✨
#محمدرضا_عبدالملکیان🍃
مثلِ حسِ خوبِ افتادنِ پتو با دستانِ مادر
موقعِ خواب!
ناگهانى؛
دلچسب،
دوستت دارم...!
@shokoohsher✨
#سید_طه_صداقت☘️
آن یار طلب کن که تو را باشد و بس
معشوقهی صدهزارکس را چه کنی؟!
@shokoohsher✨
#ابوسعید_ابوالخیر🪴
تو در قلبَم پايدارى؛
وقتى كه جهان اراده كرد
همهچيز را
چون سيل با خود ببرد...
@shokoohsher✨
#محمود_درويش🌱
قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاهگاهی که کنارت بنشینم کافیست...
@shokoohsher✨
#محمدعلی_بهمنی ☘️
دلخوشم با غزلی تازه، همینم کافیست
تو مرا باز رساندی به یقینم، کافیست
قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاهگاهی که کنارت بنشینم کافیست
گلهای نیست، من و فاصلهها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست
آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن
من همینقدر که گرم است زمینم کافیست
من همینقدر که با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچهی شعر بچینم کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز
که همین شوق مرا، خوبترینم کافیست
@shokoohsher✨
#محمدعلی_بهمنی☘️
#ذکر_شب
اگر به دامن وصل تو دست ما نرسد
کشیدهایم در آغوش، آرزوی تو را ...
@shokoohsher✨
#حزین_لاهیجی🌱
گفتی نباید دل به این دنیا ببندم
تا ساکِ رفتن را خودم تنها ببندم
من ماهیام! آخر چگونه میتوانم
یکباره چشم از پهنهی دریا ببندم؟
معنی آزادی نخواهد داد هرگز
وقتی نخی بر بادبادکها ببندم
هم صحبت گلها شده انگار پاییز
باید دهان دکمههایم را ببندم
ای کاش مثل پنجره فهمیده بودم
آغوش خود را موقع سرما ببندم
کِی چشم بازم خالی از کابوس بوده
تا به امید دیدن رویا ببندم؟!
@shokoohsher✨
#فرزانه_قربانی🍀
معنی آزادی نخواهد داد هرگز
وقتی نخی بر بادبادکها ببندم...
@shokoohsher✨
#فرزانه_قربانی🪴
نمِ باران نشسته روی شعرم... دفترم یعنی!
نمیبینم تو را ابریست در چشم تَرم یعنی
سرم داغ است و یک کوره تبم، انگار خورشیدم
فقط یکریز میگردد جهان دورِ سرم یعنی
تو را از من جدا کردند و پشت میلهها ماندم
تمام هستیام نابود شد، بال و پرم یعنی
نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم
اذان گفتند و من کاری نکردم... کافرم یعنی؟
اگر ده سال بر میگشتم از امروز میدیدی
که من هم شور دارم عاشقی را از بَرَم یعنی
تنِ تو موطِن من بوده پس در سینه پنهان کن
پس از من آنچه میماند به جا؛ خاکسترم یعنی
نشستم چای خوردم، شعر گفتم، شاملو خواندم
اگر منظورت اینها بود، خوبم... بهترم یعنی!
@shokoohsher✨
#مهدی_فرجی🌱