eitaa logo
|⛅️ شمـالِ‌ایتـا 🥀🌱'🌧🌱|
692 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
6 فایل
صمیمۍ، باصداقت، ساده هستم✨ جماعت ! من شمالےزادھ هستم🌸! ‌ ‌‌گوشۍ دستمہ! الو؟📞.. - https://abzarek.ir/service-p/msg/970539 ‌ ‌حیف نیست از بوۍ بارون بگذرۍ؟🌧(: بمون هم‌وطن❤!
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 پيرى در روستايى هر روز براى نماز صبح از منزل خارج وبه مسجد مى رفت . دريك روز بارانى پير ، صبح براى نماز از خانه بيرون آمد ،چند قدمى كه رفت در چاله ای افتاد، خيس وگلى شد. به خانه بازگشت لباس راعوض كرد ودوباره برگشت ، پس از مسافتى براى بار دوم خيس و گلى شد برگشت لباس راعوض كرد ازخانه براى نماز خارج شد. ديد در جلوى در، جوانى چراغ به دست ايستاده است سلام كرد و راهی مسجد شدند، هنگام ورود به مسجد ديد جوان وارد مسجد نشد پرسيد اى جوان براى نماز وارد مسجد نمى شوى؟ جوان گفت نه ،اى پير ،من شيطان هستم براى بار اول كه بازگشتى خدا به فرشتگان گفت تمام گناهان او را بخشيدم براى بار دوم كه بازگشتى خدا به فرشتگان گفت تمام گناهان اهل خانه او را بخشيدم ترسيدم اگر براى بار سوم در چاله بيفتى خداوند به فرشتگان بگويد تمام گناهان اهل روستا را بخشيدم كه من اين همه تلاش براى گمراهى آنان داشتم براى همين آمدم چراغ گرفتم تا به سلامت به مسجد برسى!!! 🌱گر تو آن پیر خرابات باشی 🌱فارغ ز بد و بنده ی الله باشی 🌱شیطان به رهت همچو چراغی بشود 🌱تا در محضر دوست همیشه حاضر
🔳 گردانِ نماز شب خوان‌ها صدام، پس از آنکه فاو را از دست داد، بار دیگر شهر مهران را اشغال کرد تا اثر روانی شکست در عملیات فاو را کم کند. فرماندهان، با طراحی عملیات کربلای یک تصمیم گرفتند مناطق اشغال شده را پس بگیرند. در این عملیات، ارتفاع قلاویزان، اهمیت ویژه ای داشت. ارتش بعث از روی قلاویزان بر روی شهر مهران تسلط کامل داشت و آن را به دژی مستحکم و نفوذناپذیر تبدیل کرده بود. فرمانده قرارگاه کربلا، توی جمع فرماندهان می‌گوید «چه کسی برای گرفتن ارتفاع قلاویزان نیرو می گذارد؟». قاسم سلیمانی بلند می شود و می گوید «ما دو گردان داریم که نیروهایش خوب اشک می ریزند؛ همه نماز شب می خوانند و رابطه شان با خدا قوی ست؛ آنها می توانند قلاویزان را آزاد کنند.»! آن دو گردان از لشکر ثارالله، همراه نیروهای دیگر لشکرها، در نبردی سنگین که ده روز طول کشید، با تصرف ارتفاعات قلاویزان، و در نهایت، با پیروزی کامل، شهر مهران را برای همیشه آزاد کردند. شهید حجت الاسلام عبدالله میثمی - نماینده حضرت امام در قرارگاه خاتم الانبیاء - وقتی شنید حاج قاسم چنین حرفی زده، به لشکر آمد ببیند رمز روحیه ی این گردان ها چیست. دید توی هر گردانی، ده طلبه ی رزمنده هست! حاج قاسم سلیمانی توجه داشت که برتری، با ایمان، اخلاص، نماز شب و اشک و ارتباط با خدا اتفاق می افتد. منبع: حاج قاسمی که من می‌شناسم، علی شیرازی، صفحه ۹۵
🍃🌸🍃 داستانک 🔸عنایت حضرت علیه السلام در دور نگهداشتن دوستانشان از گناه 🌱🌱مرحوم کربلایی احمد طهرانی می فرماید: در همان مدتی که در کربلا زندگی می کردم، چندین موقعیت گناه برایم فراهم شد؛ ولی من از آنها سر باز زدم؛ زیرا مطمئن بودم که اینها امتحان و فتنه های الهی است و هر گونه لغزشی در آنها کار آدم را می سازد. در یکی از آن روزها چند بار شرایط معصیت فراهم شد؛ ولی هر بار از آنها رو بر گرداندم. دیگر از خود بی خود شده بودم، به حرم قمر بنی هاشم علیه السلام پناه بردم. در آنجا به حضرت عرض کردم: بنده به خاطر تقرب به شما، از لذت معصیت چشم پوشی کردم. حضرت در جواب فرمودند: گمان نکن که تو با دست خود کاری انجام داده ای! ما تو را نگه داشته ایم و به تو اراده دوری از گناه را داده ایم؛ و گرنه تو به خودی خود، هیچ نیستی. ایشان در تکمیل این موضوع فرمود: دست ولایت است که ورشکسته هایی مثل ما را نگه داشته است. اگر ما را به خودمان واگذارند، عاقبت، همه ما طلحه و زبیر از کار در می آییم. 📚طوبای کربلا
✨﷽✨ 💠ارزش تا آخر خوندن و داره... ✍پادشاهي تصمیم گرفت پسرش را جای خود بر تخت بنشاند، اما بر اساس قوانین کشور پادشاه می بایست متاهل باشد. پدر دستور داد یکصد دختر زیبا جمع کنند تا برای پسرش همسری انتخاب کند. آنگاه همه دخترها را در سالنی جمع کرد و به هر کدام از آنها بذر کوچکی داد و گفت: طی سه ماه آینده که بهار است، هر کس با این بذر زیباترین گل را پرورش دهد عروس من خواهد شد. دختران از روز بعد دست به کار شدند و در میان آنها دختر فقیری بود که در روستا زندگی می کرد. او با مشورت کشاورزان روستایش بذر را در گلدان کاشت، اما در پایان 90 روز هیچ گلی سبز نشد. خیلی ها گفتند که دیگر به جلسه نهایی نرو، اما او گفت: نمی خواهم که هم ناموفق محسوب شوم و هم ترسو! روز موعود پادشاه دید که 99 دختر هر کدام با گلهایی زیبا آمدند، سپس از دختر روستایی دلیل را پرسید و جواب را عیناً شنید. آنگاه رو به همه گفت عروس من این دختر روستایی است! قصد من این بود که صادق ترین دختر بيابم! تمام بذر گل هایی که به شما داده بودم عقیم و نابارور بود، اما همه شما نیرنگ زدید و گلهایی دیگر آوردید، جز این دختر که حقیقت را آورد. زیباترین منش انسان راستگویی است!
🔺یڪۍ از مدافعان حرم بہ حاج قاسم گفتہ بود: جنگ سوریہ تموم شد و ما شهید نشدیم! جواب حاج قاسم این بود: در آینده‌اۍ نزدیڪ فتنه هایۍ پیش رو دارید ڪہ ڪل شہدا آرزوۍ حضور بہ جاۍ شما رو داشتہ باشن! اون روز من نیستم اما شما پشت آقا رو خالی نکنید...
❌ عواقب قضاشدن نماز صبح 🔺مرحوم آیت الله حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (معروف به نخودکی) در وصیت خود به فرزندش می گوید: اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش (نابود) خواهد شد. فرزندم تو را سفارش می کنم که نمازت را اول وقت بخوان و از نماز شب تا آن جا که می توانی غفلت نکن. 🔺از امام صادق(ع) پرسیدند که چرا کسانی که در آخر زمان زندگی می کنند رزق و روزیشان تنگ است؟ فرمودند :به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا است. ⭕️ 🌺❤️🌼 خدایا کمکمان کن نمازهایمان، بخصوص، نماز صبحمان قضا نشود.
🔆 📚 حکایتهای پند آموز ✍ صدقه دهید چون کفن بدون جیب است 🔹مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می‌آورد تا آن را برای روز عید، قربانی کند. 🔸گوسفند از دست مرد جدا شد و فرار کرد. مرد شروع کرد به دنبال‌کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد. 🔹عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می‌ایستاد و منتظر می‌ماند تا کسی غذا و صدقه‌ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه‌ها هم به آن عادت کرده بودند. 🔸هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد، مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد. ناگهان همسایه‌شان ابومحمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده. 🔹زن گفت: ابومحمد! خداوند صدقه‌ات را قبول کند. 🔸او خیال کرد که مرد گوسفند را به‌عنوان صدقه برای یتیمان آورده. 🔹مرد هم نتوانست چیزی بگوید، جز اینکه گفت: خدا قبول کند، خواهرم! مرا به‌خاطر کم‌کاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش. 🔸بعد مرد رو به قبله کرد و گفت: خدایا ازم قبول کن. 🔹روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. 🔸کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده. گوسفندی چاق و چنبه‌تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. 🔹فروشنده گفت: بگیر و قبول کن و دیگر باهم منازعه نکنیم. 🔸مرد گوسفند را برد و سوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند. 🔹فروشنده گفت: این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه‌گوسفندان زیادی به من ارزانی کرد. نذر کردم اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم، هدیه باشد. پس این نصیب توست. ⭕️ 🌼❤️🌺