✅ حکایت عاشقی
داستان های کوتاه از شهدای ارتش
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🟡واکنش سریع
♦️ساعت ۲ بعدازظهر ۳۱ شهریورماه بود که صدای چند انفجار در پایگاه به گوش رسید. کسی دقیقاً نمی دانست چه اتفاقی افتاده است. یک عده این طرف و آن طرف می دویدند و یک عده ایستاده بودند و با هم بحث می کردند. کسی درک درستی از ماجرا نداشت. یک نفر می گفت امریکا حمله کرده است. دیگری می گفت؛ کودتایی رخ داد و هرکسی حرفی می زد.
♦️نتوانستم طاقت بیاورم و خودم را به گردان پروازی رساندم. وقتی به پایگاه رسیدم دیدم تعدادی از خلبان ها کف اتاقی در گردان نشسته اند و مشغول بررسی نقشه برای عملیات هستند. پرسیدم چه خبر شده است. شهید یاسینی گفت: "عراقی ها حمله کرده اند. آماده باش اعلام شده باید جواب گستاخی شان را بدهیم"
♦️ همان روز طرح #عملیات_انتقام به سرعت ریخته شد. عراقی ها خیال شان راحت بود که فرودگاه ها و پایگاه های هوایی ما را زده اند و نمی توانیم علیه شان کاری انجام بدهیم. در حالی که ما تنها چند ساعت بعد از حمله جنگنده های آنها، عملیات را آغاز کردیم. بعد بدون آنکه حتی یک گلوله به طرفمان شلیک شود برگشتیم و همگی سالم در پایگاه فرود آمدیم. اولین روز جنگ، تنها چند ساعت بعد از حمله دشمن، ضرب شست خوبی به او نشان دادیم.
🔶 امیر مسعود اقدام از خلبانهای جنگنده f. ۴ در دفاع مقدس
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔷اولین و تنها کانال معرفی #شهدای_ارتش_جمهوری_اسلامی_ایران
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┅┅
🚩کانال شهدایی #شور_شیدایی
✅ https://eitaa.com/joinchat/1741095207C27c8db9def