eitaa logo
فروشگاه صریر
90 دنبال‌کننده
157 عکس
1 ویدیو
0 فایل
عرضه کننده انواع کتب دفاع مقدس آدرس : تهران - خیابان انقلاب - بین دوازده فروردین و فخر رازی پلاک ۱۲۶۶ تلفن : ۶۶۹۵۴۱۰۸ ارتباط با ما‌ @defaae_moghaddas 🌐خرید اینترنتی sarirpub.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فروشگاه صریر
🔺️جا مانده در سهیل ✍ نوشته‌ی کبری خدابخش دهقی 📚 انتشارات حماسه یاران 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sa
، قصه‌ی صبر است. قصه‌ی و قصه‌ی . در این کتاب زنی را می بینید که پا په پای دل شریکش از به می رسد. بار زندگی را در غربت و تنهایی به دوش می کشد. فرزندانش را می پرواند و با نبودن های همسرش می سازد تا او یار و یاور جبهه های جنگ باشد و همراه و مراد ها. 🔹️گزیده ای از کتاب منتظر بهانه بودم تا مدام روزهایی که با او گذراندم را پیش خودم مرور کنم.هر گوشه ای از خانه که نگاه می کردم، خاطره ای از او در ذهنم مرور می‌شد. بدترین اجبار عالم را باید تحمل می کردم. ناراحت بودم؛ به اندازه فاصله این دنیا تا آن دنیا؛ فاصله ای که هیچ کس تا به حال نتوانسته اندازه اش را بگیرد. @shop_sarir
🔺️ محمد؛مسیح کردستان ✍ نوشته‌ی نصرت ا... محمودزاده 📚 انتشارات روایت فتح 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir/product/محمد-مسیح-کردستان @shop_sarir
فروشگاه صریر
🔺️ محمد؛مسیح کردستان ✍ نوشته‌ی نصرت ا... محمودزاده 📚 انتشارات روایت فتح 🌐خرید اینترنتی 👇 https://
محمد؛ ، صرفاً یک کتاب نیست؛ هر چند در نگاه ژرف‌اندیشان و غورکنندگان در ساحت و کتاب‌خوانی، کتابی است در تراز کتاب‌های خواندنی و تأثیرگذاری که جان مایه‌ نویسنده و راویان، درطول بیش از پانزده سال تحقیق و روایت و نگارش، در آن تبلور عینی یافته است؛ بلکه برگ درخشانی است از تاریخ انقلاب اسلامی، از نقطه آغازین آن تا فصل پیروزی و بالندگی. ، به صورت زندگینامه داستانی درباره نوشته شده است. وی از فرماندهان انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی بود که توانست با حُسن برخورد و ابتکار عمل هایی که داشت، کنترل منطقه را به باز گرداند. از این رو، وی را مسیح کردستان می نامند. فرماندهان شهیدی چون ، ، ، و برخی از چهره های شاخصی هستند که از آن‌ها در کتاب «محمد، مسیح کردستان» سخن گفته شده است. شهید محمد بروجردی؛ که در این کتاب، فصل‌های برجسته زندگی‌اش هنرمندانه به تصویر کشیده شده، خود، تجسم سال‌ها محرومیت و مظلومیت، تعصب و غیرت دینی، و و احساس وظیفه ناشی از شناخت عمیق (ص) است. بزرگ‌ترین ویژگی ، که در متن پیش رو به خوانندگان فهیم عرضه شده، شناخت دقیق اقتضائات زمان و عمل به‌هنگام بود. او با توجه به ارتباطات عمیقی که با کانون اسلام یعنی داشت توانسته بود تکالیف خود را به درستی دریافته، بر اساس آن عمل کند؛ اما در این عرصه نیز آن‌چه قابل تأمل است اقدام و عمل به‌هنگام است که نشان‌دهنده‌ روحیه‌ با ثبات بروجردی است و این برجستگی او را از همگنان خود ممتاز می‌سازد. برخی با وجود درک درست از تکالیف خود یا مرد عمل و اقدام نیستند و یا در هنگامه‌ای که باید عمل کنند عمل نمی‌کنند، اما شهید بروجردی، ضمن شناخت دقیق تکالیف خود در هر برهه‌ زمانی، بدون کوچک‌ترین تردید و تعلل و تأخیری به یافته‌های خود عمل می‌کرد، چه در کارزار تمشیت زندگی خود و خود در بحبوحه‌ و تنگدستی، چه در تدبیر ورود در صحنه‌ مبارزه با رژیم و چه در مقام انجام وظیفه در جبهه‌های غرب کشور و تعامل صمیمانه با اکراد محروم و مستضعف. شهید محمد بروجردی؛ آن‌گونه که در این کتاب به تصویر کشیده شده آیینه‌ تمام‌نمای انسان خود ساخته‌ای است در تراز انسان ، که اولیای خدا (سلام الله علیهم) همواره اشتیاق دیدار آنان را داشتند. کتاب محمد؛ مسیح کردستان: زندگی نامه شهید محمد بروجردی است، این کتاب نوشته است و در انتشارات منتشر شده است. @shop_sarir
🔺️شهید الکرخ ✍ نوشته‌ی لیلا گودرزیان فرد 📚 انتشارات صریر - حماسه ماندگار 🌐 خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir/product/شهید-الکرخ @shop_sarir
فروشگاه صریر
🔺️شهید الکرخ ✍ نوشته‌ی لیلا گودرزیان فرد 📚 انتشارات صریر - حماسه ماندگار 🌐 خرید اینترنتی 👇 http
🔹️کتاب شهید الکرخ مستند روایی زندگی آزاده ی شهید احمدروستایی ✍️نویسنده :لیلاگودرزیان فر 🔸️مصاحبه :محمدروستایی 📖 این کتاب بابیانی ساده وروان به شرح زندگی می پردازد . نوجوانی که بعداز اولین حضورش در در عملیات شرکت می کند و به اسارت دشمن در می آید .در این کتاب که از فصل مختلفی تشکیل شده است سعی شده به زوایای مختلف به یک خانواده ی شهید بپردازد به خصوص شهدایی که در به شهادت رسیده اند و ابتدا بانام شهدای گمنام یا مفقودالاثر ثبت شده اند . کتاب شهید الکرخ فقط از جبهه و جنگیدن و دفاع کردن سخن نمی گوید از سختی های اسارت وچشم انتظاری خانواده ها برای رسیدن کوچکترین خبر از فرزندانشان ،از شوق وصال بعد از سال ها و دیدار با پیکر عزیزانشان به خوبی سخن گفته است که این از ویژگی های بارز و یکی از عوامل موفقیت این کتاب بوده است.کتابی که به شش زبان (عربی ،انگلیسی ،اردو ،اسپانیایی ،فرانسه وکردی سورانی )ترجمه شده است وتاکنون به رسیده است. @shop_sarir
🔺️پرواز مازیار ✍ نوشته‌ی جمیله(نسترن) چراغی 📚 انتشارات آسو 🌐 خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir/product/پرواز-مازیار @shop_sarir
فروشگاه صریر
🔺️پرواز مازیار ✍ نوشته‌ی جمیله(نسترن) چراغی 📚 انتشارات آسو 🌐 خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir
برگزیده ای از خاطرات خودنوشت جمیله (نسترن) چراغی همسر می باشد . در سال ۱۳۳۲ در روستای بانسوله کلبعلی از توابع در دامنه ارتفاعات به دنیا آمد . دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌شان را در شهرستان و در سال ۱۳۵۱ دوره دبیرستان را در شهر گذراند. خلبان شهید فریدون رضایی در آزمون استخدامی شرکت نمود و پس از قبولی در امتحانات علمی و ورزشی و معاینات پزشکی در مراکز آموزشی نیروی هوایی پذیرفته شد. پس از پایان دوران آموزش مشغول خدمت گردید او از آنجایی که علاقمند به پیشرفت بود مطالعات فشرده دروس و زبان انگلیسی را آغاز کرد و در امتحانات اعزام به خارج از کشورِنیروی هوایی شرکت نمود پس از قبولی در سال ۱۳۵۶ به اعزام گردید. پایان دوران تحصیلات او در ایالت متحده آمریکا مصادف شد با اوج مبارزات مردم ایران برای انقلاب،علی رغم تمایل کشور آمریکا برای ماندن چنین افسرانی و دادن امکانات و امتیازات زیاد به آنها، او به علت عشق به مردم و کشورش قید امکانات کشور خارجی را زد و به وطنش برگشت و در نیروی هوایی ارتش مشغول خدمت گردید. در آغاز جنگ تحمیلی و تجاوز به مرزهای ایران فعالانه در جنگ شرکت نمود و در پشتیبانی از جبهه‌های جنگ و اعزام نیروها به مناطق جنگی و تخلیه پیکر شهدا و جانبازان به شهرهای پشت جبهه به عنوان ناوبر هواپیمای c۱۳۰ نیروی هوایی فعالیت داشت ، سرانجام در سال ۱۳۶۵ در یکی از ماموریت‌های هوایی به دلیل شرایط نامساعد هوا و برخورد هواپیما با کوه به همراه ۸ تن از هم‌رزمانش به درجه رفیع شهادت نائل گردید. @shop_sarir
🔺️حس غریب پروانگی ✍ نوشته‌ی لیلا گودرزیان فرد 📚 انتشارات صریر - حماسه ماندگار 🌐 ادامه مطلب و خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir/product/حس-غریب-پروانگی @shop_sarir
فروشگاه صریر
🔺️حس غریب پروانگی ✍ نوشته‌ی لیلا گودرزیان فرد 📚 انتشارات صریر - حماسه ماندگار 🌐 ادامه مطلب و خر
این کتاب براساس خاطرات همسر است . روایتی ازفداکاری های ۲۸ سال زندگی مشترک یک خانم با رزمنده‌ای که همه‌ی جان و روحش را وقف دین و کشورش کرده است. رزمنده ای که حضورش در طی ۸ سال دفاع مقدس آغازی است برای راه خدمت به ملت و کشورش و تمام شدن جنگ او را از هدفش دور نمی کند و به عنوان برای در مناطق جنگی حضور پیدا می کند.در این کتاب به خوبی ما با زندگی یکی از هزاران رزمندگان دفاع مقدس آشنا می شویم که همسرانشان در راه رسیدن آنها به آرمان ها و اهدافشان نقش بی بدیلی داشته اند.این کتاب سرگذشت یک بانوی فداکاری است که رنج ها و دردها را به جان می خرد تا مردم کشورش در امنیت و آرامش باشند.پروانه برازنده شهر در نبود همسرش می کوشد جای خالی او را برای فرزندانش پُرکند و در طول این مدت خود نیز فراغ همسرش را تحمل و صبوری می‌کند. وجه تمایز این کتاب نسبت به سایر کتابهای دیگر که از زبان روایت شده این است که نویسنده بر اساس دفتر خاطرات این بانو کتاب را نگارش کرده است چرا که خود راوی به همسر شهیدش پیوسته است و آنچه از او به یادگار مانده است همین دفترچه است وا ین تلاش مضاعف نویسنده را می‌طلبید که با مصاحبه های تکمیلی این کتاب را به رشته ی تحریر درآورده است. @shop_sarir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺️صبح روز نهم ✍ نوشته‌ی گُل‌علی بابایی 📚 نشر ۲۷ بعثت 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir/product/صبح-روز-نهم @shop_sarir
فروشگاه صریر
🔺️صبح روز نهم ✍ نوشته‌ی گُل‌علی بابایی 📚 نشر ۲۷ بعثت 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir/produc
کتاب سرگذشت‌نامه ، قائم مقام فرماندهی محمدرسول‌الله (ص) را بیان می کند. از مدیران کارآمد نظام در سال های نخست انقلاب اسلامی و از جمله برجسته میدانی سپاه در عرصه جنگ‌های نامتقارن و در صحنه نبردهای منظم دوران بود. مهندس نوری اصالتاً اهل شهرستان از استان بود. این فرمانده که از مدیران رده بالای جمهوری اسلامی ایران و همچنین از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه ۱۰ استان تهران محسوب می‌شد، مسئولیت فرماندهی بخشی از نیروهای اعزامی از به جبهه‌های جنگ را بر عهده گرفت. 🔸️برشی از کتاب صبح روز نهم یک‌ ماه بعد از رفتن علی‌رضا به تهران، او دوباره به اهواز آمد. با دیدنش خیلی خوشحال شدم. در خانه مجبور بودیم او یک طرف اتاق بنشیند و من هم در طرف دیگر اتاق. اصلاً نمی‌شد کنار هم بنشینیم. حتی زیاد با هم صحبت نمی‌کردیم و مراقب نگاه‌هایمان هم بودیم. پدرم می‌گفت: «این کارها هیچ معنی ندارد! بیاید دست همسرش را بگیرد و بروند منزل خودشان.» ولی همین هم غنیمت بود. فردای روزی که آمد، من و علیرضا همراه با برادرم و زن داداشم، غروب، برای پیاده‌روی، از منزل خارج شدیم. بعد از مقداری راه رفتن آنها جلو رفتند و از ما دور شدند. همین باعث شد، من و علی‌رضا تنها بشویم. ابتدا صحبت از دلتنگی‌ها شد و بعد صحبت‌های معمولی. علی‌رضا بدون مقدّمه پرسید: «منیژه، چرا روسری سرت نمی‌کنی؟ حجاب خیلی خوب است و من دوست دارم شما با حجاب باشید.» گفتم: «یعنی چه؟! اصلاً حرفش را هم نزن! مگر قبل از عقد من را ندیده بودی؟! مگر وقتی که از من خواستگاری کردی، با حجاب بودم و روسری داشتم؟! امکان ندارد! @shop_sarir