🔺️فرمانده گردان ۱۱
✍ نوشتهی مهدی بابا محمودی
📚 انتشارات آتشبار
🌐خرید اینترنتی 👇
https://sarirpub.ir/product/فرمانده-گردان-11
@shop_sarir
فروشگاه صریر
🔺️فرمانده گردان ۱۱ ✍ نوشتهی مهدی بابا محمودی 📚 انتشارات آتشبار 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpu
کتاب #خلبان_فریدون_ذوالفقاری، خلبان شناسایی #نیروی_هوایی_ارتش، با عنوان #فرمانده_گردان_١١ چاپ شد. در این کتاب، #شهید_ذوالفقاری، نابغه آسمان ایران و خلبان شجاع گردان یازده شناسایی را از زبان همرزمانش میخوانیم. #شهید_فریدون_ذوالفقاری، خلبان #فانتوم عکسبرداری، در طی هشت سال دفاع مقدس، با وجود داشتن پست حساس، مثل یک خلبان جوان، همچنان فعال و #جنگنده در پروازهای برونمرزی شرکت میجست. شهرت و اعتبار این خلبان اسطورهای، در کنار شجاعت و سواد پروازی، بیشتر به ماموریتهای عکسبرداری برمیگردد که فقط ایشان توان به انجام رساندن آنها را داشت. خلبان ذوالفقاری تا روز شهادت، پا از رکاب جنگنده بیرون نکشید و در پروازهای متهورانهای از جمله ماموریت بغداد و عکسبرداری از #مجلس_الوطنی و #کاخ_صدام ، موفق به ثبت عکسهایی فوقالعاده ارزشمند از استراتژیکترین نقاط نظامی، سیاسی و صنعتی در عمق خاک دشمن شد. در قسمتی از کتاب، از زبان خلبان جانباز «فرجالله فرسیابی»، از خلبانان همواره همراه با شهید ذوالفقاری میخوانیم که :
« ... شما نبودید و ندیدید، اما من دقیقا پشت سرش، در کابین عقب نشسته بودم، با چشمان خود دیدم و امروز شهادت میدهم، در وسط آسمان «بغداد»، «ناصریه»، «کرکوک»، «فاو»، «کوت» و «بصره»، بر روی اهدافی که دقیقا زیر ده ثانیه، تا مرگ و خاکستر شدن فاصله داشتیم، مثل کوه ایستاد! صورتش را نمیدیدم اما از حرکاتش دقیقا میفهمیدم ترسی در دلش نیست! در آن امواج خردکننده و کوبنده استرس و فشار روانی، میدیدم که خیلی مسلط، برای چک کردن وضعیت پرواز، سرش را به چپ و راست میگرداند و تمام الزامات پرواز برونمرزی شناسایی، از قبیل گردشها و کم و زیاد کردن ارتفاع را دقیقا بر اساس توجیه قبل از پرواز انجام میدهد. در این ماموریت هم به همین شکل بود تا اینکه به آسمان حومه کربلا رسیدیم...»
در قسمتی از کتاب فرمانده گردان ١١، به ماجرای پرالتهاب جستجو برای یافتن پیکر شهید ذوالفقاری پرداخته شده که جزو بخشهای خواندنی کتاب است. از دیگر نقاط قوت این کتاب، تحلیل تعدادی از عکسهای هوایی ارزشمند گرفته شده توسط شهید ذوالفقاری از اهدافی در داخل خاک عراق میباشد. در تحلیل همراه با عکس این قسمت، خواننده متوجه میشود خلبانان ما از چه مسیری وارد خاک دشمن شده و هدف عکسبرداری شده در چه موقعیتی از سرزمین #عراق واقع شده است.
@shop_sarir
🔺️گردان ۸۲ شکاری
✍ نوشتهی مهدی بابا محمودی
📚 انتشارات آتشبار
🌐خرید اینترنتی 👇
https://sarirpub.ir/product/گردان-82-شکاری
@shop_sarir
فروشگاه صریر
🔺️گردان ۸۲ شکاری ✍ نوشتهی مهدی بابا محمودی 📚 انتشارات آتشبار 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.
در آسمان بی انتهای خلیج فارس. سوار بر هواپیمایی که اگر یک قطعه اش به مشکل بخورد و هواپیما سقوط کند حتی اگر با موفقیت ایجکت هم کنید باز هم شانس پیدا شدن و نجات شما تقریبا صفر است. ولی این تنها خطر این آسمان نیست. در اینجا عراق با پیشرفته ترین هواپیما های روز دنیا شبانه روز به دنبال شکار شما و کاروان های نفتی و غذا دارویی است. کدام خلبانی در دنیا میتواند همزمان با این امواج کوبنده روانی، به تنهایی مقابل دسته های ۴ فروندی و حتی ۸ فروندی عراق بایستد جز #خلبانان گردان ۸۲ شکاری #تامکت؟
کتاب گردان ۸۲ خاطرات جمعی از خلبانان دلاور تامکت است که با تمام خطرات پیدا و پنهانی که گفته شد، از شریان اقتصادی ایران محافظت کردند و گردان های هوایی عراق را که هر روز پر تعداد تر و بهروز تر میشدند ناکام گذاشتند.
@shop_sarir
🔺️ جلال آباد
✍️نوشتهی فاطمه ولی نژاد
📚انتشارات صریر
🌐خرید اینترنتی 👇
https://sarirpub.ir/product/جلال-آباد
@shop_sarir
فروشگاه صریر
🔺️ جلال آباد ✍️نوشتهی فاطمه ولی نژاد 📚انتشارات صریر 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir/product
روایت #همسرانه از هشت سال زندگی عاشقانه با جهادگر و شهید مدافع حرم، #محمدجلال_ملک_محمدی ؛ شهیدی که از نوجوانی، قدم در مسیر جهاد گذاشت و پس از سالها تلاش در خدمت به مناطق محروم در ایران و دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام در #سوریه و #عراق و تحمل چهل روز #جانبازی، به تمنای تمام عمرش، شهادت رسید.
این داستان که پس از درخواست همسر شهید و به دستور #رهبر_معظم_انقلاب اسلامی نوشته شده، عاشقانهای از خاطرات شهید محمدجلال ملکمحمدی و به روایت همسر شهید خانم #دکتر_آمنه_مظلوم_زاده است که در کشاکش داستانی لبریز از #عشق و احساس روایت شده است.
🔹️در بخشی از این کتاب میخوانیم:
برای رفتن به پای دلم افتاده و من برای ماندنش با زمینوزمان میجنگیدم. نگاهش دنبال گمشدهای دور صورتم میچرخید و از لحنش حسرت میچکید: «میشه دیگه نگی راضی نیستی؟»
انگار حرفی روی سینهاش سنگینی میکرد که دلش آتش گرفت و خاکستر نفسهای سوخته اش گوشم را پُر کرد: «میبینی چند ساله این سفرة روضه پهن شده؟ هر کی اومد روزی اش رو از این سفره گرفت و رفت... من داره سرم بی کلاه میمونه. اگه الان از این سفره روزی نبرم دیگه هیچوقت نمیتونم؛ پس بذار برم!»
مگر میشد این حرف ها را از زبان عزیزترینم بشنوم و تا مغز استخوانم آتش نگیرد؟
@shop_sarir
🔺️ خط مقدم
✍ نوشتهی فائضه غفار حدادی
📚 انتشارات شهید کاظمی
🌐خرید اینترنتی 👇
https://sarirpub.ir/product/خط-مقدم
@shop_sarir
فروشگاه صریر
🔺️ خط مقدم ✍ نوشتهی فائضه غفار حدادی 📚 انتشارات شهید کاظمی 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم یکی از فرماندهان سپاه پاسداران بود که در جنگ ایران و عراق وظایف مهمی را بر عهده داشت. او در سال ۱۳۹۰ بر اثر انفجار زاغه مهمات در پادگان مدرس از دنیا رفت. در این کتاب #فائضه_غفار_حدادی مجموعهای از مصاحبهها و اسناد مختلف را جمعآوری کرده تا برشی از زندگی شهید طهرانی مقدم را روایت کند. در این روایت مجموعه اقدامات #حسن_طهرانی_مقدم در سالهای ۶۳ تا ۶۵ برای تشکیل یگان موشکی را میخوانیم.
@shop_sarir