eitaa logo
کانون خدمت رضوی شمس الشموس شهر بهارستان
241 دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
82 فایل
کانون خدمت رضوی محله ای شمس الشموس شهر بهارستان ☎️ ارتباط با ادمین: @shshadmin ☎️ ارتباط با کانون بانوان و خانواده : @Ya0fatemehza ☎️ روابط عمومی و فضای مجازی : @mediashsh کانال نورالهدی ویژه کودکان : @noorolhodarazavi ☎️ تلفن تماس : 09136856085
مشاهده در ایتا
دانلود
: 🌹 : از حکمت ۳۷۳ تا حکمت ۳۷۷ ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ 📒 : (ابن جرير طبری در تاريخ خود از عبدالرحمان بن ابی ليلی فقيه نقل كرد، كه برای مبارزه با حجاج به كمك ابن اشعث برخاست، برای تشويق مردم گفت من از علی (علیه السلام) (كه خداوند درجاتش را در ميان صالحان بالا برد و ثواب شهيدان و صديقان به او عطا فرمايد) در حالی كه با شاميان روبرو شديم شنيدم كه فرمود:) ای مومنان! هركس تجاوزی را بنگرد و شاهد دعوت به منكری باشد و در دل آن را انكار كند خود را از آلودگی سالم داشته است و هركس با زبان آن را انكار كند پاداش داده خواهد شد و از اولی برتر است و آن كس كه با شمشير به انكار برخيزد تا كلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد، او راه رستگاری را يافت و نور يقين در دلش تابيد. ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ 📒 : (و همانند حكمت گذشته، سخن ديگری از امام نقل شد) گروهی، منكر را با دست و زبان و قلب انكار می كنند، پس آنان تمامی خصلتهای نيكو را در خود گرد آورده اند. گروهی ديگر، منكر را با زبان و قلب انكار كرده، اما دست به كاری نمی برند، پس چنين كسی دو خصلت از خصلتهای نيكو را گرفته و ديگری را تباه كرده است. و بعضی منكر را تنها با قلب انكار كرده، و با دست و زبان خويش اقدامی ندارند، پس دو خصلت را كه شريف تر است تباه ساخته و يك خصلت را به دست آورده اند. و بعضی ديگر منكر را با زبان و قلب و دست رها ساخته اند كه چنين كسی از آنان، مرده ای ميان زندگان است. و تمام كارهای نيكو و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهی از منكر، چونان قطره ای بر دريای مواج و پهناور است، همانا امر به معروف و نهی از منكر نه اجلی را نزديك می كنند و نه از مقدار روزی می كاهند و از همه اينها برتر، سخن حق در پيش روی حاكمی ستمكار است. ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ 📒 : (از ابی جحيفه نقل شد، گفت از امير مومنان شنيدم كه فرمود:) اولين مرحله از جهاد كه در آن باز می مانيد، جهاد با دستانتان، سپس جهاد با زبان، و آنگاه جهاد با قلبهايتان می باشد، پس كسی كه با قلب معروفی را ستایش نکند، و منكري را انكار نكند، قلبش واژگون گشته، بالای آن پايين، و پايين قلب او بالا قرار خواهد گرفت. ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ 📒 :حق سنگين اما گواراست و باطل سبك اما كشنده است. ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ 📒 : بر بهترين افراد اين امّت از عذاب الهی ايمن مباشيد، زيرا كه خدای بزرگ فرمود: «از كيفر خدا غافل نيستند جز زيان كاران» و بر بدترين افراد اين امّت از رحمت خدا نوميد مباشيد زيرا كه خدای بزرگ فرمود: «همانا از رحمت خدا نوميد نباشند جز كافران». ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
باعرض سلام خدمت شمابزرگواران حکمتها تمام شد نامه ها راشروع کردیم به مدداقاجانمان امام رضا التماس دعا 🌹 : از نامه ۷۳ تا۷۶ ❈══ ೋ🌿🌺🌿ೋ══❈ 📜 : نامه به عبدالله بن عباس،هنگامی که او را در سال ٣٦ هجری به فرمانداری بصره منصوب فرمود 🔹اخلاق مدیریتی ♦️با مردم به هنگام ديدار، و در مجالس رسمی، و در مقام داوری، گشاده رو باش، و از خشم بپرهيز، كه سبك مغزی ، به تحريك شيطان است، و بدان! آن چه تو را به خدا نزديك می سازد، از آتش جهنم دور می كند، و آنچه تو را از خدا دور می سازد، به آتش جهنم نزديك می كند. ❈══ ೋ🌿🌺🌿ೋ══❈ 📜 : نامه به معاويه در روزهای آغازین بیعت، در سال٣٦ هجری 🔹فرمان اطاعت به معاويه ♦️از بنده خدا علی اميرمومنان، به معاويه بن ابی سفيان. پس از ياد خداو درود! می دانی كه من درباره شما معذور، و از آنچه در مدينه گذشت روی گردانم، تا شد آنچه كه بايد می شد، و بازداشتن آن ممكن نبود، داستان طولانی و سخن فراوان است. و گذشته ها گذشت، و آينده روی كرده است، تو و همراهانت بيعت كنيد، و با گروهی از يارانت نزد من بيا، با درود. ❈══ ೋ🌿🌺🌿ೋ══❈ 📜 : نامه پيمان ميان ربيعه و يمن 🔹مبانی صلح و سازش مسلمين ♦️اين پيمان نامه ای است كه مردم (يمن) و (ربيعه) آن را پذيرفته اند، چه آنان كه در شهر حضور دارند يا آنان كه در بيابان زندگی می كنند، آنان پيرو قرآنند و به كتاب خدا دعوت می كنند و به انجام دستورات آن فرمان می دهند و هر كس كه آنان را به كتاب خدا بخواند پاسخ می دهند، نه برابر آن مزدی خواهند و نه به جای آن چيز ديگری بپذيرند و در برابر كسی كه خلاف اين پيمان خواهد، يا آن را واگذارد، ايستادگی خواهند كرد، گروهی گروه ديگر را ياری می دهند، همه متّحد بوده و به خاطر سرزنش سرزنش كننده ای، يا خشم خشم گيرنده ای، يا خوار كردن بعضی ، يا دشنام دادن قومی، اين پيمان را نمی شكنند. بر اين پيمان، حاضران و آنها كه غايبند، دانايان و ناآگاهان، بردباران و جاهلان، همه استوارند و عهد و پيمان الهی نيز بر آنان واجب گرديده است كه (همانا از پيمان خدا پرسش خواهد شد) و علی بن ابيطالب آن را نوشت. ❈══ ೋ🌿🌺🌿ೋ══❈ 📜 # نامه73 : نامه به معاويه 🔹افشای سيمای دروغين معاويه ♦️پس از ياد خدا و درود، من با پاسخ های پياپی به نامه هايت و شنيدن مطالب نوشته هايت، رأی خود را سست و زيركی خود را به خطا نسبت می دهم و همانا تو كه مدام خواسته هایی از من داری و نامه های فراوان می نويسی، به كسی مانی كه به خواب سنگينی فرو رفته و خوابهای دروغينش او را تكذيب می كند، يا چون سرگردانی كه ايستادن طولانی بر او دشوار می باشد، و نمی داند، آيا آينده به سود او يا به زيانش خواهد بود؟ گرچه تو آن كس نيستی اما به تو شباهت دارد. به خدا سوگند، اگر پرهيز از خونريزی در مهلت تعيين شده نبود، ضربه كوبنده ای دريافت می كردی كه استخوان را خُرد و گوشت را بريزاند. معاويه ! بدان كه شيطان تو را نمی گذارد تا به نيكوترين كارت بپردازی و اندرزی كه به سود تو است بشنوی. (درود بر آنان كه سزاوار درودند.) ❈══ ೋ🌿🌺🌿ೋ══❈
از نامه ۷۶ تا نامه ۷۳ ❈══ ೋ🌿🌺🌿ೋ══❈ 📜 : نامه به عبدالله بن عباس،هنگامی که او را در سال ٣٦ هجری به فرمانداری بصره منصوب فرمود 🔹اخلاق مدیریتی ♦️با مردم به هنگام ديدار، و در مجالس رسمی، و در مقام داوری، گشاده رو باش، و از خشم بپرهيز، كه سبك مغزی ، به تحريك شيطان است، و بدان! آن چه تو را به خدا نزديك می سازد، از آتش جهنم دور می كند، و آنچه تو را از خدا دور می سازد، به آتش جهنم نزديك می كند. ❈══ ೋ🌿🌺🌿ೋ══❈ 📜 : نامه به معاويه در روزهای آغازین بیعت، در سال٣٦ هجری 🔹فرمان اطاعت به معاويه ♦️از بنده خدا علی اميرمومنان، به معاويه بن ابی سفيان. پس از ياد خداو درود! می دانی كه من درباره شما معذور، و از آنچه در مدينه گذشت روی گردانم، تا شد آنچه كه بايد می شد، و بازداشتن آن ممكن نبود، داستان طولانی و سخن فراوان است. و گذشته ها گذشت، و آينده روی كرده است، تو و همراهانت بيعت كنيد، و با گروهی از يارانت نزد من بيا، با درود. ❈══ ೋ🌿🌺🌿ೋ══❈ 📜 : نامه پيمان ميان ربيعه و يمن 🔹مبانی صلح و سازش مسلمين ♦️اين پيمان نامه ای است كه مردم (يمن) و (ربيعه) آن را پذيرفته اند، چه آنان كه در شهر حضور دارند يا آنان كه در بيابان زندگی می كنند، آنان پيرو قرآنند و به كتاب خدا دعوت می كنند و به انجام دستورات آن فرمان می دهند و هر كس كه آنان را به كتاب خدا بخواند پاسخ می دهند، نه برابر آن مزدی خواهند و نه به جای آن چيز ديگری بپذيرند و در برابر كسی كه خلاف اين پيمان خواهد، يا آن را واگذارد، ايستادگی خواهند كرد، گروهی گروه ديگر را ياری می دهند، همه متّحد بوده و به خاطر سرزنش سرزنش كننده ای، يا خشم خشم گيرنده ای، يا خوار كردن بعضی ، يا دشنام دادن قومی، اين پيمان را نمی شكنند. بر اين پيمان، حاضران و آنها كه غايبند، دانايان و ناآگاهان، بردباران و جاهلان، همه استوارند و عهد و پيمان الهی نيز بر آنان واجب گرديده است كه (همانا از پيمان خدا پرسش خواهد شد) و علی بن ابيطالب آن را نوشت. ❈══ ೋ🌿🌺🌿ೋ══❈ 📜 # نامه73 : نامه به معاويه 🔹افشای سيمای دروغين معاويه ♦️پس از ياد خدا و درود، من با پاسخ های پياپی به نامه هايت و شنيدن مطالب نوشته هايت، رأی خود را سست و زيركی خود را به خطا نسبت می دهم و همانا تو كه مدام خواسته هایی از من داری و نامه های فراوان می نويسی، به كسی مانی كه به خواب سنگينی فرو رفته و خوابهای دروغينش او را تكذيب می كند، يا چون سرگردانی كه ايستادن طولانی بر او دشوار می باشد، و نمی داند، آيا آينده به سود او يا به زيانش خواهد بود؟ گرچه تو آن كس نيستی اما به تو شباهت دارد. به خدا سوگند، اگر پرهيز از خونريزی در مهلت تعيين شده نبود، ضربه كوبنده ای دريافت می كردی كه استخوان را خُرد و گوشت را بريزاند. معاويه ! بدان كه شيطان تو را نمی گذارد تا به نيكوترين كارت بپردازی و اندرزی كه به سود تو است بشنوی. (درود بر آنان كه سزاوار درودند.) ❈══ ೋ🌿🌺🌿ೋ══❈
🌹: از نامه ۶۸ تا نامه ۶۶ ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به سلمان فارسی، قبل از ایام خلافت 🔹روش برخورد با دنيا ♦️پس از ياد خدا و درود، دنيای حرام چونان مار است كه پوستی نرم و زهری كشنده دارد، پس از جاذبه های فريبنده آن روی گردان، زيرا زمان كوتاهی در آن خواهی ماند و اندوه آن را از سر بيرون كن، زيرا كه يقين به جدایی آن و دگرگونی حالات آن را داری و آنگاه كه به دنيا خو گرفته ای بيشتر بترس، زيرا كه دنياپرست تا به خوشگذرانی در دنيا اطمينان كرد او را به تلخ كامی كشاند و هرگاه كه به دنيا انس گرفت و آسوده شد ناگاه به وحشت دچار می گردد. ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به قثم بن عباس فرماندار شهر مکه 1️⃣ رسيدگی به امور حاجيان در مراسم حج ♦️ پس از ياد خدا و درود! برای مردم حج را به پای دار، و روزهای خدا را به يادشان آور، در بامداد و شامگاه در يك مجلس عمومی با مردم بنشين، آنان كه پرسشهای دينی دارند با فتواها آشنايشان بگردان و ناآگاه را آموزش ده و با دانشمندان به گفتگو بپرداز، جز زبانت چيز ديگری پيام رسانت با مردم و جز چهره ات دربانی وجود نداشته باشد و هيچ نيازمندی را از ديدار خود محروم مگردان، زيرا اگر در آغاز از درگاه تو رانده شود، ديگر تو را نستايد گرچه در پايان حاجت او برآورده شود. در مصرف بيت المالی كه در دست تو جمع شده است انديشه كن و آن را به عيالمندان و گرسنگان پيرامونت ببخش و به مستمندان و نيازمندانی كه سخت به كمك مالی تو احتياج دارند برسان و مازاد را نزد ما بفرست تا در ميان مردم نيازمندی كه در اين سامان هستند تقسيم گردد. 2️⃣ سفارش به رفع نيازهای حجاج ♦️به مردم مكه فرمان ده تا از هيچ زائری در ايام حج در مكّه اجرت مسكن نگيرند كه خدای سبحان فرمود: (عاكف و بادی در مكّه يكسانند.) عاكف، يعنی اهل مكّه و بادی، يعنی زائرانی كه از ديگر شهرها به حج می آيند، خدا ما و شما را به آنچه دوست دارد توفيق عنايت فرمايد، با درود. ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به عبدالله بن عباس 🔹ضرورت واقع بينی ♦️پس از ياد خدا و درود، همانا انسان از به دست آوردن چيزی خشنود می شود كه هرگز آن را از دست نخواهد داد و برای چيزی اندوهناك است كه هرگز به دست نخواهد آورد، پس بهترين چيز در نزد تو در دنيا، رسيدن به لذّتها يا انتقام گرفتن نباشد، بلكه بايد خاموش كردن باطل يا زنده كردن حق باشد، تنها به توشه ای كه از پيش فرستادی خشنود باش و بر آنچه بيهوده می گذاری حسرت خور و همّت و تلاش خود را برای پس از مرگ قرار ده. ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
🌹 از نامه ۶۱ تا نامه ۵۹ ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به كميل بن زياد نخعی، فرماندار «هیات» و نکوهش او در مقابل با لشکریان مهاجم شام که در سال ٣٨ هجری نوشته شد. 🔹 نكوهش از فرمانده شكست خورده ♦️پس از ياد خدا و درود، سستی انسان در انجام كارهایی كه بر عهده اوست و پافشاری در كاری كه از مسؤوليت او خارج است، نشانه ناتوانی آشكار و انديشه ويرانگر است. اقدام تو به تاراج مردم (قرقيسا) در مقابل رها كردن پاسداری از مرزهایی كه تو را بر آن گمارده بوديم -و كسی در آنجا نيست تا آنجا را حفظ كند، و سپاه دشمن را از آن مرزها دور سازد- انديشه ای باطل است. تو در آنجا پلی شده ای كه دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت تهاجم آورند، نه قدرتی داری كه با تو نبرد كنند و نه هيبتی داری که از تو بترسند و بگريزند، نه مرزی را می توانی حفظ كنی و نه شوكت دشمن را می توانی درهم بشكنی، نه نيازهای مردم ديارت را كفايت می كنی و نه امام خود را راضی نگه می داری. ┄═❁✦❈🌺•☀️•🌺❈✦❁═┄ 📜 : نامه به فرماندارانی كه لشکر از شهرهای آنان عبور می کند. 🔹جبران خسارتها در مانورهای نظامی ♦️از بنده خدا علی اميرمؤمنان به گردآوران ماليات و فرمانداران شهرهایی كه لشكريان از سرزمين آنان می گذرند. پس از ياد خدا و درود، همانا من سپاهيانی فرستادم كه به خواست خدا بر شما خواهند گذشت و آنچه خدا بر آنان واجب كرده به ايشان سفارش كردم، و بر آزار نرساندن به ديگران و پرهيز از هرگونه شرارتی تأكيد كرده ام و من نزد شما و پيمانی كه با شما دارم از آزار رساندن سپاهيان به مردم بيزارم، مگر آنكه گرسنگی سربازی را ناچار گرداند و برای رفع گرسنگی چاره ای جز آن نداشته باشد، پس كسی را كه دست به ستمكاری زند كيفر كنيد و دست افراد سبك مغز خود را از زيان رساندن به لشكريان و زحمت دادن آنها جز در آنچه استثنا كردم باز داريد. من پشت سر سپاه در حركتم، شكايتهای خود را به من رسانيد و در اموری كه لشكريان بر شما چيره شده اند كه قدرت دفع آن را جز با كمك خدا و من نداريد به من مراجعه كنيد، كه با كمك خداوند آن را برطرف خواهم كرد. ان شاء الله. ┄═❁✦❈🌺•☀️•🌺❈✦❁═┄ 📜 : نامه به اسود بن قطبه فرمانده لشکر حلوان درجنوب شهر سرپل ذهاب امروزی 🔹مسؤوليتهای فرماندهی ♦️پس از ياد خدا و درود، اگر رأی و انديشه زمامدار دچار دگرگونی شود او را از اجرای عدالت بسيار باز می دارد، پس كار مردم در آنچه حق است نزد تو يكسان باشد. زيرا در ستمكاری بهایی برای عدالت يافت نمی شود، از آنچه كه همانند آن را بر ديگران نمی پسندی پرهيز كن و نفس خود را در حالیکه امیدوار به پاداش الهی بوده و از کیفر او هراسناکی ، به انجام آنچه خداوند بر تو واجب كرده است وادار ساز و بدان كه دنيا سرای آزمايش است و دنياپرست ساعتی در آن نمی آسايد جز آنكه در روز قيامت از آن افسوس می خورد، و هرگز چيزی تو را از حق بی نياز نمی گرداند. و از جمله حقّی كه بر توست آنکه نفس خويش را نگهبان باشی و به اندازه توان در امور رعيت تلاش كنی، زيرا آنچه در اين راه نصيب تو می شود، برتر از آن نيروی بدنی است که از دست می دهی، با درود. ┄═❁✦❈🌺•☀️•🌺❈✦❁═┄
ادامه از نامه ۵۲ تا نامه ۵۱ 🌹 ┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄ 📜 : نامه به فرمانداران شهرها درباره وقت نماز 🔹 وقت های نماز پنجگانه 🔻پس از ياد خدا و درود، نماز ظهر را با مردم وقتی بخوانيد كه آفتاب به طرف مغرب رفته، سايه آن به اندازه ديوار آغلِ بز گسترده شود و نماز عصر را با مردم هنگامی بخوانيد كه خورشيد سفيد و جلوه دارد، و پاره ای از روز مانده كه تا غروب می توان دو فرسخ راه را پيمود و نماز مغرب را با مردم زمانی بخوانيد كه روزه دار افطار و حاجی از عرفات به سوی منی كوچ می كند و نماز عشاء را با مردم وقتی بخوانيد كه شفق پنهان می گردد و يك سوم از شب بگذرد و نماز صبح را با مردم هنگامی بخوانيد كه شخص چهره همراه خويش را بشناسد و در نماز جماعت در حد ناتوان آنان نماز بگذاريد و فتنه گر مباشيد. ┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄ 📜 : نامه به مأموران ماليات 🔹اخلاق اجتماعی كارگزاران اقتصادی 🔻 از بنده خدا علی اميرمؤمنان به كارگزاران جمع آوری ماليات. پس از ياد خدا و درود، همانا كسی که از روز قيامت نترسد، زاد و توشه ای از پيش نخواهد فرستاد. بدانيد مسؤوليتی را كه به عهده گرفته ايد اندك اما پاداش آن فراوان است، اگر برای آنچه كه خدا نهی كرد(مانند ستمكاری و دشمنی) كيفری نبود، برای رسيدن به پاداش در ترك آن نيز عذری وجود نداشت، در روابط خود با مردم انصاف داشته باشيد و در برآوردن نيازهايشان شكيبا باشيد همانا شما خزانه داران مردم و نمايندگان ملت و سفيران پيشوايان هستيد، هرگز كسی را از نيازمندی او باز نداريد و از خواسته های مشروعش محروم نسازيد و برای گرفتن ماليات از مردم، لباسهای تابستانی يا زمستانی و مركب سواری و برده كاری او را نفروشيد و برای گرفتن درهمی، كسی را با تازيانه نزنيد و به مال كسی که نمازگزار باشد يا غير مسلمانی كه در پناه اسلام است دست درازی نكنيد، جز اسب يا اسلحه ای كه برای تجاوز به مسلمانها بكار گرفته می شود، زيرا برای مسلمان جايز نيست آنها را در اختيار دشمنان اسلام بگذارد، تا نيرومندتر از سپاه اسلام گردند. از پند دادن به نفس خويش هيچ گونه كوتاهی نداشته و از خوش رفتاری با سپاهيان و كمك به رعايا و تقويت دين خدا غفلت نكنيد و از آنچه در راه خدا بر شما واجب است انجام دهيد همانا خدای سبحان از ما و شما خواسته است كه در شكرگزاری كوشا بوده و با تمام قدرت او را ياری كنيم (و نيرویی جز از جانب خدا نيست.) ┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄ عج
🌹، نامه ۴۷ تا نامه ۴۶ ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 📜 : وصيت امام (علیه السلام) به حسن و حسين(علیهما السلام) پس از ضربت ابن ملجم (که لعنت خدا بر او باد) که در رمضان سال ٤٠ هجری در شهر کوفه مطرح فرمود. 1️⃣ پندهای جاودانه 🔻شما را به ترس از خدا سفارش می كنم به دنيا روی نياوريد، گرچه به سراغ شما آيد و بر آنچه از دنيا از دست می دهيد اندوهناك مباشيد، حق را بگوييد و برای پاداش الهی عمل كنيد. دشمن ستمگر و ياور ستمديده باشيد. شما را و تمام فرزندان و خاندانم را و كسانی را كه اين وصيت به آنها می رسد به ترس از خدا و نظم در امور زندگی و ايجاد صلح و آشتی در ميانتان سفارش می كنم، زيرا من از جدّ شما پيامبر (صلی الله علیه السلام) شنيدم كه می فرمود: (اصلاح دادن بين مردم از نماز و روزه يكسال برتر است.) خدا را! خدا را! درباره يتيمان، نكند آنان گاهی سير و گاه گرسنه بمانند و حقوقشان ضايع گردد. خدا را! خدا را! درباره همسايگان،حقوقشان را رعايت كنيد كه وصيت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) شماست، همواره به خوش رفتاری با همسايگان سفارش می كرد تا آنجا كه گمان برديم برای آنان ارثی معين خواهد كرد. خدا را! خدا را! درباره قرآن مبادا ديگران در عمل كردن به دستوراتش از شما پيشی گيرند. خدا را! خدا را! درباره نماز همانا كه ستون دين شماست. خدا را! خدا را! درباره خانه خدا، تا هستيد آن را خالی مگذاريد زيرا اگر كعبه خالی شود مهلت داده نمی شويد. خدا را! خدا را! درباره جهاد با اموال و جانها و زبانهای خويش در راه خدا. بر شما باد به پيوستن با يكديگر و بخشش همديگر، مبادا از هم روی گردانيد و پيوند دوستی را از بين ببريد، امر به معروف و نهی از منكر را ترك نكنيد كه بدان شما بر شما مسلط می گردند، آنگاه هر چه خدا را بخوانيد جواب ندهد. (سپس فرمود؛ ) 2️⃣ سفارش به رعايت مقرّرات عدالت در قصاص 🔻 ای فرزندان عبدالمطلب! مبادا پس از من دست به خون مسلمين فرو بريد و بگوييد: اميرمؤمنان كشته شد، بدانيد جز كشنده من كسی ديگر نبايد كشته شود. درست بنگريد، اگر من از ضربت او مردم، او را تنها يك ضربت بزنيد و دست و پا و ديگر اعضای او را مبريد، من از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) شنيدم كه فرمود: (بپرهيزيد از بريدن اعضای مرده هر چند سگ ديوانه باشد.) ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 📜 :نامه به يكی از فرماندهان خود 🔹مسؤوليت فرمانداری و اخلاق اجتماعی 🔻پس از ياد خدا و درود، همانا تو از كسانی هستی كه در ياری دين از آنها كمك می گيرم و سركشی و غرور گناهكاران را درهم می كوبم و مرزهای كشور اسلامی را كه در تهديد دشمن قرار دارند حفظ می كنم، پس در مشكلات از خدا ياری جوی و درشت خویی را با اندك نرمی بياميز، در آنجا كه مدارا كردن بهتر است مدارا كن و در جایی كه جز با درشتی كار انجام نگيرد درشتی كن، پر و بالت را برابر رعيت بگستران، با مردم گشاده روی و فروتن باش و در نگاه و اشاره چشم، در سلام كردن و اشاره نمودن با همگان يكسان باش، تا زورمندان در ستم تو طمع نكنند و ناتوانان از عدالت تو مايوس نگردند، با درود. ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ عج
🌹 نامه ۲۸ ، بند ۴ تا بند ۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : جواب نامه معاویه 4️⃣ مظلوميّت امام (عليه السّلام) 🔻و گفته ای كه مرا چونان شتر مهار كرده به سوی بيعت می كشاندند. سوگند به خدا؛ خواستی نكوهش كنی اما ستودی، خواستی رسوا سازی كه خود را رسوا كرده ای، مسلمان را چه باك كه مظلوم واقع شود مادام كه در دين خود ترديد نداشته و در يقين خود شك نكند، اين دليل را آورده ام حتی برای غير تو كه پند گيرند و آن را كوتاه آوردم به مقداری كه از خاطرم گذشت. سپس كار مرا با عثمان بياد آوردی، تو بايد پاسخ دهی كه از خويشاوندان او می باشی، راستی كدام يك از ما دشمنی اش با عثمان بيشتر بود؟ و راه را برای كشندگانش فراهم آورد؟ آن كس كه به او ياری رساند و از او خواست بجايش بنشيند و به كار مردم رسد؟ يا آنكه از او ياری خواست و دريغ كرد؟ و به انتظار نشست تا مرگش فرارسد؟ نه هرگز، به خدا سوگند(خداوند بازدارندگان از جنگ را در ميان شما می شناسد و آنان را كه برادران خود را به سوی خويش می خوانند و جز لحظه های كوتاهی در نبرد حاضر نمی شوند.) من ادعا ندارم كه در مورد بدعتهای عثمان، بر او عيب نمی گرفتم، نكوهش می كردم و از آن عذرخواه نيستم، اگر گناه من ارشاد و هدايت اوست، بسيارند كسانی كه ملامت شوند و بی گناهند و بسيارند ناصحانی كه در پند و اندرز دادن مورد تهمت قرار گيرند. (من قصدی جز اصلاح تا نهايت توانایی خود ندارم و موفقيت من تنها به لطف خداست و توفيقات را جز از خدا نمی خواهم بر او توكل می كنم و به سوی او باز می گردم.) 5️⃣ پاسخ به تهديد نظامی 🔻در نامه ات نوشته ای كه نزد تو برای من و ياران من چيزی جز شمشير نيست. در اوج گريه انسان را به خنده وامی داری، فرزندان عبدالمطلب را در كجا ديدی كه پشت به دشمن كنند؟ و از شمشير بهراسند؟ پس (كمی صبر كن كه هماورد تو به ميدان آيد) آن را كه می جویی به زودی تو را پيدا خواهد كرد و آنچه را كه از آن می گريزی در نزديكی خود خواهی يافت و من در ميان سپاهی بزرگ، از مهاجران و انصار و تابعان، به سرعت به سوی تو خواهم آمد، لشكريانی كه جمعشان به هم فشرده و به هنگام حركت، غبار آسمان را تيره و تار می كنند، كسانی كه لباس شهادت بر تن و ملاقات دوست داشتنی آنان ملاقات با پروردگار است، همراه آنان فرزندانی از دلاوران بدر و شمشيرهای هاشميان كه خوب می دانی لبه تيز آن بر پيكر برادر و دایی و جد و خاندانت چه كرد، می آيند (و آن عذاب از ستمگران چندان دور نيست). ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ عج
🌹 : از نامه ۱۶ تا نامه ۱۴ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل امام (علیه السلام) به هنگام آغاز جنگ در سال ٣٧ هجری در میدان صفین 🔹آموزش تاكتيكهای نظامی 🔻از عقب نشينی هایی كه مقدمه هجوم ديگر است و ايستادنی كه حمله در پی دارد نگرانتان نسازد، حق شمشيرها را اداء كنيد و پشت دشمن را به خاك بماليد و برای فرو كردن نيزه ها و محكم ترين ضربه های شمشير خود را آماده كنيد، صدای خود را در سينه ها نگه داريد؛ كه در زدودن سستی نقش بسزایی دارد. به خدایی كه دانه را شكافت و پديده ها را آفريد، آنها اسلام را نپذيرفتند، بلكه به ظاهر تسليم شدند و كفر خود را پنهان داشتند، آنگاه كه ياورانی يافتند آن را آشكار ساختند. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : دعای امام در میدان جنگ 🔹نيايش در جنگ 🔻خدايا! قلبها به سوی تو روانه شده و گردنها به درگاه تو كشيده و ديده ها به آستان تو دوخته و گامها در راه تو نهاده و بدن ها در خدمت تو لاغرشده است، خدايا دشمنی های پنهان آشكار و ديگهای كينه در جوش است، خدايا به تو شكايت می كنيم از اينكه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در ميان ما نيست، و دشمنان ما فراوان و خواسته های ما پراكنده است. «پروردگارا! بين ما و دشمنانمان به حق داوری فرما كه تو از بهترين داورانی» ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور امام (علیه السلام) در صفین قبل از رویارویی با دشمن 🔹رعايت اصول انسانی در جنگ 🔻جنگ را آغاز نكنيد تا آنها شروع كنند، زيرا بحمدالله حجّت با شماست و آغازگر جنگ نبودن، تا آنكه دشمن به جنگ روی آورد، حجّت ديگر بر حقّانيت شما خواهد بود، اگر به اذن خدا شكست خوردند و گريختند، آن كس را كه پشت كرده مكشيد و آن را كه دفاع نمی تواند آسيب نرسانيد و مجروحان را به قتل نرسانید، زنان را با آزار دادن تحريك نكنيد هرچند آبروی شما را بريزند، يا اميران شما را دشنام دهند، كه آنان در نيروی بدنی و روانی و انديشه كم توانند، در روزگاری كه زنان مشرك بودند مأمور بوديم دست از آزارشان برداريم و در جاهليّت اگر مردی با سنگ يا چوب دستی به زنی حمله می كرد، او و فرزندانش را سرزنش می كردند. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
🌹: نامه ۱۰ تا نامه ۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه دیگری به معاویه در سرزمین صفین در سال ٣٦ هجری پیش از آغاز نبرد؛ 1️⃣ افشای چهره معاويه 🔻چه خواهی كرد آنگاه كه جامه های رنگين تو كنار رود؟ كه به زيبايی های دنيا زينت شده است؟ دنيا تو را با خوشی های خود فريب داده و تو به دعوت آن پاسخ داده ای؛ فرمانت داد و اطاعت كردی، همانا به زودی تو را وارد ميدان خطرناكی می كند كه هيچ سپر نگهدارنده ای نجاتت نمی دهد. ای معاويه! از اين كار دست بكش و آماده حساب باش و آماده حوادثی باش كه به سراغ تو می آيد، به گمراهان فرومايه گوش مسپار، اگر چنين نكنی به تو اعلام می دارم كه در غفلت زدگی قرار گرفته ای، همانا تو ناز پرورده ای می باشی كه شيطان بر تو حكومت می كند و با تو به آرزوهايش می رسد و چون روح و خون در سراسر وجودت جريان دارد. معاويه! از چه زمانی شما زمامداران امت و فرماندهان ملت بوديد؟ نه سابقه درخشانی در دين و نه شرافت والایی در خانواده داريد، پناه به خدا می برم از گرفتار شدن به دشمنی های ريشه دار، تو را می ترسانم از اينكه به دنبال آرزوها تلاش كنی و آشكار و نهانت يكسان نباشد. 2️⃣ پاسخ به تهديد نظامی 🔻معاويه! مرا به جنگ خوانده ای، اگر راست می گویی مردم را بگذار و به جنگ من بيا و دو لشكر را از كشتار بازدار، تا بدانی پرده تاريك بر دل كدام يك از ما كشيده و ديده چه كس پوشيده است؟ من ابوالحسن، كُشنده جدّ و دایی و برادر تو در روز نبرد بدر می باشم كه سر آنان را شكافتم، همان شمشير با من است و با همان قلب با دشمنانم ملاقات می كنم، نه بدعتی در دين گذاشته و نه پيامبر جديدی برگزيده ام، من بر همان راه راست الهی قرار دارم كه شما با اختيار رها كرده و با اكراه پذيرفته بوديد. 3️⃣ پاسخ به خونخواهی دروغين معاويه 🔻خيال كردی به خونخواهی عثمان آمده ای؟ در حالی كه می دانی خون او به دست چه كسانی ريخته شده، اگر راست می گویی از آنها مطالبه كن! همانا من تو را در جنگ می نگرم كه چونان شتران زير بار سنگين مانده، فرياد و ناله سرمی دهی و می بينم كه لشكريانت با بی صبری از ضربات پياپی شمشيرها و بلاهای سخت و بر خاك افتادن مداوم تنها مرا به كتاب خدا می خوانند در حالی كه لشكريان تو كافرند و در انكار از بيعت كنندگان پيمان شكنند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 از خطبه ۱۹۷ تا خطبه ۱۹۶ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : این سخنرانی در شهر کوفه در دوران زمامداران آن حضرت ایراد شد. 1️⃣ فضائل امیرالمؤمنین (علیه السلام) 🔻اصحاب و ياران حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) كه حافظان اسرار او می باشند، می دانند كه من حتی برای يك لحظه هم مخالف فرمان خدا و رسول او نبودم. بلكه با جان خود پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را ياری كردم، در جاهایی كه شجاعان قدمهايشان می لرزيد و فرار می كردند، آن دليری و مردانگی را خدا به من عطا فرمود. 2️⃣ در سوگ پيامبر رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) 🔻رسول خدا در حالی كه سرش بر روی سينه ام بود قبض روح گرديد و جان او در كف من روان شد و آن را بر چهره خويش كشيدم. متصدّی غسل پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) من بودم و فرشتگان مرا ياری می كردند، گويا در و ديوار خانه فرياد می زد. گروهی از فرشتگان فرود می آمدند و گروهی ديگر به آسمان پرواز می كردند. گوش من از صدای آهسته آنان كه بر آن حضرت نماز می خواندند پر بود، تا آنگاه كه او را در حجره اش دفن كرديم. چه كسی با آن حضرت در زندگی و لحظات مرگ از من سزاوارتر است؟ پس مردم با دل بينا حركت كنيد و نيّت خويش را در جهاد با دشمن راست بداريد، سوگند بخدایی كه جز او خدایی نيست، من بر جادّه حق می روم و دشمنان من بر پرتگاه باطلند، می گويم آنچه را می شنويد و برای خود و شما از خدا طلب آمرزش دارم. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : بعثت پيامبر و تحقير دنيا 🔹هشدار از غفلت زدگی 🔻خداوند هنگامی پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) را مبعوث فرمود كه نه نشانه ای از دين الهی برپا و نه چراغ هدايتی روشن و نه راه حقی آشكار بود. ای بندگان خدا! شما را به ترس از خدا سفارش می كنم و از دنياپرستی شما را می ترسانم، زيرا دنيا خانه ای ناپايدار و جايگاه سختی و مشكلات است. ساكنان دنيا در حال كوچ كردن و اقامت گزيدگانش به جدایی محكومند، مردم را چنان می تكاند كه باد سخت كشتی را در دل درياها می لرزاند، برخی از آنان در دل آب مرده و برخی ديگر بر روی امواج جان سالم به در برده و بادها با وزيدن آنها را به اين سو و آن سو می كشاند و هر جا كه خواهد می برد، پس آن را كه در آب می ميرد نمی توان گرفت و آن را كه رهاشده، به سوی مرگ می رود. ای بندگان خدا ! هم اكنون عمل كنيد كه زبانها آزاد و بدنها سالم و اعضا و جوارح آماده اند و راه بازگشت فراهم و فرصت زياد است، پيش از آنكه وقت از دست برود و مرگ فرا رسد، پس فرود آمدن مرگ را حتمی بشماريد و در انتظار آمدنش بسر نبريد. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ عج
: خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : (در سال ٣٤ هجری مردم در اطراف امام (علیه السلام ) جمع شده و از عثمان شکایت کردند و از او خواستند که با عثمان صحبت کند تا از اشتباهات خود دست بردارد. ) 🔹 هشدار دادن به عثمان ♦️همانا مردم پشت سر من هستند و مرا ميان تو و خودشان ميانجی قرار داده اند، به خدا نمی دانم با تو چه بگويم؟ چيزی را نمی دانم که تو ندانی. تو را به چيزی راهنمايی نمی کنم که نشناسی. تو می دانی آنچه ما می دانيم. ما به چيزی پيشی نگرفته ايم که تو را آگاه سازيم و چيزی را در پنهانی نيافته ايم که آن را به تو ابلاغ کنيم. ديدی چنان که ما ديديم، شنيدی چنان که ما شنيديم، با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بودی چنان که ما بوديم، پسر ابوقُحافه «ابابکر» و پسر خطّاب، در عمل به حق، از تو بهتر نبودند. تو به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در خويشاوندی از آن دو نزديک تری و داماد او شدی که آنان نشدند. پس خدا را، خدا را، پروا کن! سوگند به خدا! تو کور نيستی تا بينايت کنند، نادان نيستی تا تو را تعليم دهند، راه ها روشن است و نشانه های دين برپاست. پس بدان که برترين بندگان خدا در پيشگاه او رهبر عادل است که خود هدايت شده و ديگران را هدايت می کند، سنّت شناخته شده را برپا دارد و بدعت ناشناخته را بميراند. سنّت ها روشن و نشانه هايش آشکار است، بدعت ها آشکار و نشانه های آن برپاست و بدترين مردم نزد خدا، رهبر ستمگری است که خود گمراه و مايه گمراهی ديگران است، که سنّت پذيرفته را بميراند و بدعت ترک شده را زنده گرداند. من از پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) شنيدم که گفت: «روز قيامت رهبر ستمگر را بياورند که نه ياوری دارد و نه کسی از او پوزش خواهی می کند، پس او را در آتش جهنّم افکنند و در آن مانند سنگ آسياب می چرخد، تا اينکه به قعر دوزخ رسيده، به زنجير کشيده شود.» من تو را به خدا سوگند می دهم که امام کشته شده اين امّت مباشی، چرا که پيش از اين گفته می شد. در ميان اين امّت، امامی به قتل خواهد رسيد که دَرِ کشتار تا روز قيامت گشوده خواهد شد و کارهای امّت اسلامی با آن مشتبه شود و فتنه و فساد در ميانشان گسترش يابد، تا آنجا که حق را از باطل نمی شناسند و به سختی در آن فتنه ها غوطه ور می گردند. برای مروان چونان حيوان به غارت گرفته مباش که تو را هر جا خواست براند، آن هم پس از ساليانی که از عمر تو گذشته و تجربه ای که به دست آورده ای. (عثمان گفت: «با مردم صحبت کن که مرا مهلت دهند تا از عهده ستمی که به آنان رفته برآيم» ) امام(علیه السلام) فرمود: آنچه در مدينه است به مهلت نياز ندارد، و آنچه مربوط به بيرون مدينه باشد تا رسيدن فرمانت مهلت دارند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 1️⃣ خداشناسی ♦️سپاس خداوندی را سزاست که آفريننده بندگان و گستراننده زمين و جاری کننده آب در زمين های پَست و روياننده گياه در کوه ها و تپّه های بلند می باشد، نه اوّل او را آغازی و نه اَزَلی بودن او را پايانی است، آغاز هر چيزی و جاويدان است و پايدار و ماندگار بدون مدّت و زمان است. پيشانی بندگان در برابر عظمت او به خاک افتاده، و لب ها در اعتراف به يگانگی او در حرکتند. به هنگام آفرينش برای هر پديده ای حدّ و مرزی قرار داد تا برای وجود بی نهايت او همانندی نباشد. گمان ها خدا را با اندازه ها و حرکت ها و اندام ها و آلت ها نمی توانند اندازه گيری نمايند. نمی توان گفت: خدا از کی بود؟ و تا کی خواهد بود؟ وجود آشکاری است که نمی توان پرسيد: از چيست؟ و حقيقت پنهانی است که نمی توان پرسيد در کجاست؟ نه جسم است که او را نهايتی باشد و نه پوشيده ای که چيزی او را در برگرفته باشد، به موجودات آن قدر نزديک نيست که به آنها چسبيده و آن قدر دور نيست که جدا و بريده باشد. بر خداوند، خيره نگريستن بندگان و بازگشتن لفظی به زبان آنان، نزديک شدن به تپّه ای، گام برداشتن در تاريکی شب، يا راه رفتن در مهتاب که نور می افشاند و درخشش خورشيدی که پس از ماه طلوع می کند و با طلوع و غروبش و آمدن شب و روز، چرخ زمان می گردد و تاريخ ورق می خورد، هيچ کدام پنهان نيست. خدا پيش از هر نهايت و مدّت و فراتر از هر گونه حساب و شمارش است، خدا والاتر از آنچه می باشد که عقل های عاجز تشبيه کنندگان تصوّر می کند. والاتر از صفات پديده ها و اندازه ها و قُطرهاست که برای موجودات مادّی پندارند و جايگاه هايی که برای آن در نظر می گيرند؛ زيرا حدّ و مرز و اندازه، شايسته پديده هاست و به غير خدا تعلّق دارد. 2️⃣ وصف آفرينش ♦️ پديده ها را از موادّی اَزَلی و اَبَدی نيافريد، بلکه آنها را از نيستی به هستی آورد و برای هر پديده ای حَدّ و مرزی تعيين فرمود و آنها را به نيکوترين صورت زيبا، صورت گری کرد. چيزی از فرمان او سرپيحی نمی کند و خدا از اطاعت چيزی سود نمی برد، علم او به مردگانی که رفتند چونان آگاهی او به زندگانی است که هستند و علم او به آسمان های بالا چونان علم او به زمين های زيرين است. 3️⃣ شگفتی آفرينش انسان ♦️ای انسان! ای آفريده راست قامت، ای پديده نگاهداری شده در تاريکی های رحم های مادران و قرار داده شده در پرده های تو در تو! «آغاز آفرينش تو از گل و لای بود» و سپس «در جايگاه آرامی نهاده شدی تا زمانی مشخّص و سرآمدی تعيين شده» و آنگاه که در شکم مادرت حرکت می کردی، نه دعوتی را می توانستی پاسخ دهی و نه صدايی را می شنيدی. سپس تو را از قرارگاهت بيرون کردند و به خانه ای آوردند که آن را نديده بودی و راه های سودش را نمی دانستی، پس چه کسی تو را در مکيدن شير، از پستان مادر هدايت کرد؟ و به هنگام نياز جايگاه های طلب کردن و خواستن را به تو شناساند؟ هرگز آن کس که در توصيف پديده ای با شکل و اندازه و ابزار مشخّص درمانده باشد، بدون ترديد از وصفِ پروردگارش ناتوان تر و از شناخت خدا با حَدّ و مرز پديده ها دورتر است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 : خطبه ۱۱۶ تا ۱۱۵ ┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄ 📜 : (این خطبه در شهر کوفه در سال ۳۸ هجری برای تشویق کوفیان به نبرد نهایی ایراد شد.) 1️⃣ ويژگيهای پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) ♦️خداوند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را فرستاد تا دعوت کننده به حق و گواه اعمال خلق باشد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) بدون سُستی و کوتاهی رسالت پروردگارش را رسانيد و در راه خدا با دشمنانش بدون عذرتراشی جنگيد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيشوای پرهيزکاران و روشنی بخش چشم هدايت شدگان است. (و از همين خطبه است؛) 2️⃣ اندرز ياران ♦️ مردم! اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بوديد از خانه ها کوچ می کرديد، در بيابان ها سرگردان می شديد و بر کردارتان اشک می ريختيد و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه می زديد و سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها می کرديد و هر کدام از شما تنها به کار خود می پرداختيد، و به ديگری توجهّی نداشتيد. افسوس آنچه را به شما تذکّر دادند فراموش کرديد و از آنچه شما را ترساندند ايمن گشتيد. گويا عقل از سرتان پريده و کارهای شما آشفته شده است. 3️⃣ تعريف يارانی كه به شهادت رسيدند ♦️ به خدا سوگند، دوست داشتم که خدا ميان من و شما جدايی اندازد و مرا به کسی که نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرمايد. به خدا سوگند، آنان مردمی بودند نيک انديش، ترجيح دهنده بردباری، گويندگان حق و ترک کنندگان ستم. پيش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در به دست آوردن زندگی جاويدان آخرت و کرامت گوارا پيروز شدند. 4️⃣ خبر از خونريزی و شكمبارگی حجاج بن يوسف ثقفی. ♦️ آگاه باشيد به خدا سوگند، پسرکی از طايفه ثقيف (حجّاج بن يوسف ثقفی) بر شما مسلّط می گردد که هوسباز و گردنکش و ستمگر است. سبزه زارهای «اموال و دارايی ها» شما را می چرد و چربی شما را آب می کند. ابو وَذَحه: بس کن. (وَذَحه نوعی سوسک است چون ماجرايی با حَجّاج دارد، او را «ابووذحه» خطاب فرمود که اينجا جای آوردن آن نيست. می گويند وَذَحَه سوسک مخصوصی است حَجّاج را گزيد که بدنش وَرَم کرد و مُرد.) ┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
🌹: خطبه ۱۱۰ ┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄ 📜 : ( این خطبه قبل‌ از سید رضی، در میان دانشمندان به خطبه‌ دیباج معروف بود. ) 1️⃣ ره آورد برخی از مبانی اعتقادی ♦️همانا، بهترين چيزی که انسان ها می توانند با آن به خدای سبحان نزديک شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و جهاد در راه خداست، که جهاد قلّه بلند اسلام و يکتا دانستن خدا براساس فطرت انسانی است. بر پاداشتن نماز، آيين ملّت اسلام، و پرداختن زکات تکليف واجب الهی، و روزه ماه رمضان، سپری در برابر عذاب الهی است، و حجّ و عمره، نابودکننده فقر و شستشو دهنده گناهان است. و صله رحم مايه فزونی مال و طول عمر، و صدقه های پنهانی، نابودکننده گناهان است و صدقه آشکار، مرگ های ناگهانی و زشت را باز می دارد، و نيکوکاری، از ذلّت و خواری نگه می دارد. به ياد خدا باشيد که نيکوترين ذکر است، و آنچه پرهيزگاران را وعده دادند آرزو کنيد که وعده خدا راست ترين وعده هاست. از راه و رسم پيامبرتان پيروی کنيد که بهترين راهنمای هدايت است، رفتارتان را با روش پيامبر(صلی الله علیه و آله) تطبيق دهيد که هدايت کننده ترين روش هاست. 2️⃣ ارزش قرآن ♦️و قرآن را بياموزيد که بهترين گفتار است و آن را نيک بفهميد، که بهار دل هاست. از نور آن شفا و بهبودی بخواهيد که شفای سينه های بيمار است، و قرآن را نيکو تلاوت کنيد که سودبخش ترين داستان هاست، زيرا عالمی که به غير علم خود عمل کند، چونان جاهل سرگردانی است که از بيماری نادانی شفا نخواهد گرفت، بلکه حجّت بر او قويتر و حسرت و اندوه بر او استوارتر و در پيشگاه خدا به نکوهش سزاوارتر است. ┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
: خطبه ۸۶ تا ۸۴ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : صفات پرهيزكاری 1️⃣ علم الهی ♦️ خدا به تمام اسرار نهان آگاه و از باطن همه با خبر است، به همه چيز احاطه دارد و بر همه چيز غالب و پيروز و بر همه چيز تواناست. 2️⃣ پندهای ارزشمند ♦️ هر کس از شما در روزگارانی که مهلت دارد به اعمال نيکو بپردازد، پيش از آنکه مرگ فرا رسد و در ايّام فراغت پاک باشد، پيش از آنکه گرفتار شود و در ايّام رهايی نيکوکار باشد، پيش از آنکه مرگ گلوگاه او را بفشارد. پس برای خود و جايی که می رود آماده باشد و در اين دنيا که محل کوچ کردن است، برای منزلگاه ابدی، توشه ای بردارد. پس ای مردم! خدا را، خدا را، پروا کنيد برای حفظ قرآن که از شما خواسته و حقوقی که نزد شما سپرده است، پس همانا خدای سبحان شما را بيهوده نيافريد و به حال خود وا نگذاشت و در گمراهی و کوری رها نساخته است، کردارتان را بيان فرمود و از اعمال شما با خبر است و سرآمد زندگی شما را مشخّص کرد و کتابی بر شما نازل کرد که روشنگر همه چيز است. پيامبرش را مدّتی در ميان شما قرار داد تا برای او و شما، دين را به اکمال رساند و آنچه در قرآن نازل شد و مايه رضای الهی است تحقّق بخشد. و با زبان پيامبرش کارهای خوشايند و ناخوشايند، بايدها و نبايدها را ابلاغ کرد و اوامر و نواهی را آموزش داد و راه عذر را بر شما بست و حجّت را تمام کرد. پيش از کيفر شما را تهديد کرد و از عذابهای سختی که در پيش روی داريد ترساند. پس بازمانده ايّام خويش را دريابيد و صبر و بردباری در برابر ناروايی ها پيشه کنيد، چرا که عمرِ باقيمانده، برابر روزهای زيادی که به غفلت گذرانديد و روی گردان از پندها بوديد بسيار کم است. به خود بيش از اندازه آزادی ندهيد که شما را به ستمگری می کشاند و با نفس سازشکاری و سستی روا مداريد که ناگهان در درون گناه سقوط می کنيد. 3️⃣ يادآوری ارزش های اخلاقی ♦️ای بندگان خدا! آن کس که نسبت به خود خيرخواهی او بيشتر است، در برابر خدا از همه کس فرمانبردارتر است و آن کس که خويشتن را بيشتر می فريبد نزد خدا گناه کارترين انسان ها است. زيانکار واقعی کسی است که خود را بفريبد و آن کس مورد غبطه است و بر او رشک می برند که دين او سالم باشد. سعادتمند کسی است که از زندگی ديگران عبرت آموزد و شقاوتمند کسی است که فريب هوا و هوس ها را بخورد. آگاه باشيد، رياکاری و تظاهر هرچند اندک باشد شرک است و همنشينی با هواپرستان ايمان را به دست فراموشی می سپارد و شيطان را حاضر می کند. از دروغ برکنار باشيد که با ايمان فاصله دارد. راستگو در راه نجات و بزرگواری است، اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاکت و خواری است. حسد نورزيد که حسد ايمان را چونان آتشی که هيزم را خاکستر کند، نابود می سازد و با يکديگر دشمنی و کينه توزی نداشته باشيد که نابودکننده هر چيزی است. بدانيد که آرزوهای دور و دراز عقل را غافل و ياد خدا را به فراموشی می سپارد. آرزوهای ناروا را دروغ انگاريد که آرزوها فريبنده اند و صاحبش فريب خورده. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
🌹 خطبه ۸۶ تا ۸۴ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : در توحيد و موعظه 1️⃣ خداشناسی ♦️و گواهی می دهم که خدايی نيست جز خدای يکتا، آغاز اوست که پيش از او چيزی نيست و پايان همه اوست که بی نهايت است. پندارها برای او صفتی نمی توانند فراهم آورند و عقلها از درک کيفيّت او درمانده اند، نه جزيی برای او می توان تصوّر کرد و نه تبعيض پذير است و نه چشم ها و قلب ها می توانند او را به درستی فرا گيرند. 2️⃣ ضرورت پندپذيری ♦️ ای بندگان خدا! از عبرت های سودمند پند پذيريد، و از آيات روشنگر عبرت آموزيد. و از آنچه با بيان رسا شما را ترسانده اند بپرهيزيد و از يادآوری ها و اندرزها سود ببريد، آنچنان که گويا چنگال مرگ در پيکر شما فرو رفته و رشته آرزوها و دلبستگی ها قطع گرديده و سختی های مرگ و آغاز حرکت به سوی قيامت به شما هجوم آورده است. آن روز که «همراه هر کسی گواه و سوق دهنده ای است»؛ سوق دهنده ای که تا صحنه رستاخيز او را می کشاند و شاهدی که بر اعمال او گواهی می دهد. 3️⃣ وصف بهشت ♦️"(و قسمتی از اين خطبه) در بهشت درجاتی از يکديگر برتر و جايگاه هايی گوناگون و متفاوت وجود دارد که نعمت هايش پايان ندارد و ساکنان آن هرگز خارج نگردند. ساکنان بهشتِ جاويد، هرگز پير و فرسوده نگردند و گرفتار شدائد و سختی ها نخواهند شد." ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (پس از جنگ صفین در سال ۳۸ هجری در شهر کوفه در شناساندن عمرو عاص و رد شایعات بیهوده او فرمود:‌) 1️⃣ روانشناسی عمروعاص ♦️شگفتا از عمروعاص پسر نابغه، ميان مردم شام گفت که من اهل شوخی و خوش گذرانی بوده و عمر بيهوده می گذرانم، حرفی از روی باطل گفت و گناه در ميان شاميان انتشار داد. مردم آگاه باشيد! بدترين گفتار دروغ است. (عمروعاص) او سخن می گويد، پس دروغ می بندد؛ وعده می دهد و خلاف آن مرتکب می شود، درخواست می کند و اصرار می ورزد، امّا اگر چيزی از او بخواهند بخل می ورزد، به پيمان خيانت می کند و پيوند خويشاوندی را قطع می نمايد. پيش از آغاز نبرد در هياهو و امر و نهی، بی مانند است تا آنجا که دست ها به سوی قبضه شمشيرها نرود. امّا در آغاز نبرد و برهنه شدن شمشيرها، بزرگ ترين نيرنگ او اين است که عورت خويش آشکار کرده فرار کند. 2️⃣ ویژگیهای امام علی (علیه السلام) ♦️آگاه باشید، به خدا سوگند که یاد مرگ مرا از شوخی و کارهای بیهوده باز می دارد، ولی عمر و عاص را فراموشی آخرت از سخن حق بازداشته است. با معاویه بیعت نکرد مگر بدان شرط که به او پاداش دهد و در برابر ترک دین خویش رشوه ای تسلیم او کند ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
🌹 : خطبه ۸۳ ، بند ۱ تا ۷ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (از خطبه هاي شگفت آور امام عليه السّلام كه به آن خطبه «غرّا» گويند ) 1️⃣ شناخت صفات الهی ♦️ستايش خداوندی را سزاست که به قدرت والا و برتر و با عطا و بخشش نعمت ها به پديده ها نزديک است. اوست بخشنده تمام نعمت ها و دفع کننده تمام بلاها و گرفتاری ها. او را می ستايم در برابر مهربانی ها و نعمت های فراگيرش. به او ايمان می آورم چون مبدأ هستی و آغازکننده خلقت آشکار است. از او هدايت می طلبم چون راهنمای نزديک است و از او ياری می طلبم که توانا و پيروز است و به او توکّل می کنم چون تنها ياور و کفايت کننده است. و گواهی می دهم که محمّد(صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده اوست. او را فرستاده تا فرمان هايش را اجرا کند و بر مردم حجّت را تمام کرده، آنها را در برابر اعمال ناروا بترساند. 2️⃣ سفارش به پرهيزكاری ♦️سفارش می کنم شما بندگان خدا را به تقوای الهی، که برای بيداری شما مَثَل های پندآموز آورده و سرآمد زندگانی شما را معيّن فرمود و لباس های رنگارنگ بر شما پوشانده و زندگی پروسعت به شما بخشيده و با حسابگری دقيق خود بر شما مسلّط است. در برابر کارهای نيکو به شما پاداش می دهد و با نعمت های گسترده و بخشش های بی حساب، شما را گرامی داشته است و با اعزام پيامبران و دستورات روشن، از مخالفت با فرمانش شما را برحذر داشته است. تعداد شما را می داند و چند روزی جهت آزمايش و عبرت برای شما مقرّر داشته که در اين دنيا آزمايش می گرديد و در برابر اعمال خود محاسبه می شويد. 3️⃣ دنيا شناسی ♦️آب دنيای حرام همواره تيره و گل آلود است. منظره ای دل فريب و سرانجامی خطرناک دارد. فريبنده و زيباست اما دوامی ندارد. نوری است در حال غروب کردن، سايه ای است نابودشدنی، ستونی است در حال خراب شدن. آن هنگام که نفرت دارندگان، به آن دل بستند و بيگانگان به آن اطمينان کردند، چونان اسب چموش پاها را بلند کرده، سوار را بر زمين می کوبد و با دام های خود آنها را گرفتار می کند و تيرهای خود را سوی آنان پرتاب می نمايد. طناب مرگ به گردن انسان می افکند، به سوی گور تنگ و جايگاه وحشتناک می کشاند تا در قبر، محل زندگی خويش بهشت يا دوزخ را بنگرد و پاداش اعمال خود را مشاهده کند و همچنان آيندگان به دنبال رفتگان خود گام می نهند. نه مرگ از نابودی انسان دست می کشد و نه مردم از گناه فاصله می گيرند. که تا پايان زندگی و سرمنزل فنا و نيستی آزادانه به پيش می تازند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
🌹 : خطبه ۸۳ ، بند ۱ تا ۷ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (از خطبه هاي شگفت آور امام عليه السّلام كه به آن خطبه «غرّا» گويند ) 7️⃣ راههای پند پذيری (راههای شناخت) ♦️خدا گوش هايی برای پند گرفتن از شنيدنی ها و چشم هايی برای کنار زدن تاريکی ها، به شما بخشيده است و هر عضوی از بدن را اجزاء متناسب و هماهنگ عطا فرموده تا در ترکيب ظاهری صورت ها و دوران عمر با هم سازگار باشند. با بدن هايی که منافع خود را تأمين می کنند و قلب هايی که روزی را به سراسر بدن با فشار می رسانند و از نعمت های شکوهمند خدا برخوردارند و در برابر نعمت ها شکر گزارند و از سلامت خدادادی بهره مندند. مدّت زندگیِ هر يک از شماها را مقدّر فرمود و از شما پوشيده داشت و از آثار گذشتگان عبرت های پندآموز برای شما ذخيره کرد. لذّت هايی که از دنيا چشيدند و خوشی ها و زندگی راحتی که پيش از مرگ داشتند، سرانجام دست مرگ گريبان آنها را گرفت و ميان آنها و آرزوهايشان جدايی افکند. آنها که در روز سلامت چيزی برای خود ذخيره نکردند و در روزگاران خوشِ زندگی عبرت نگرفتند. آيا خوشی های جوانی را جز ناتوانی پيری در انتظاراست؟ و آيا سلامت و تندرستی را جز حوادث بلا و بيماری در راه است؟ و آيا آنان که زنده اند جز فنا و نيستی را انتظار دارند؟ با اينکه هنگام جدايی و تپش دل ها نزديک است که سوزش درد را چشيده و شربت غصّه را نوشيده و فرياد ياری خواستن برداشته و از فرزندان و خويشاوندان خود در خواست کمک کرده است. آيا خويشاوندان می توانند مرگ را از او دفع کنند؟ و آيا گريه و زاریِ آنها نفعی برای او دارد؟ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
خطبه ۳۸ تا ۳۵ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( در سال ۳۷ هجری پس از جنگ صفین و ماجرای حکمیت در تعریف شبهه فرمود:) 🔹ضرورت شناخت شبهات ♦️شبْهه را برای اين شُبهه ناميدند که به حق شباهت دارد. امّا نور هدايت کننده دوستان خدا، در شبهات يقين است و راهنمای آنان مسير هدايت الهی است. امّا دشمنان خدا، دعوت کننده شان در شبهات گمراهی است و راهنمای آنان کوری است. آن کس که از مرگ بترسد نجات نمی يابد و آن کس که زنده ماندن را دوست دارد برای هميشه در دنيا نخواهد ماند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( پس از فرو نشاندن شورش نهروان در سال ۳۸ هجری در کوفه ایراد فرمود که شبیه یک سخنرانی است) 1️⃣ ويژگی ها و فضائل امام علی (علیه السلام) ♦️آنگاه که همه از ترس سُست شده کنار کشيدند، من قيام کردم و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند من آشکارا به ميدان آمدم و آن زمان که همه لب فروبستند، من سخن گفتم و آن وقت که همه باز ايستادند من با راهنمايی نور خدا به راه افتادم. در مقام حرف و شعار صدايم از همه آهسته تر بود امّا در عمل برتر و پيشتاز بودم. زمام امور را به دست گرفتم و جلوتر از همه پرواز کردم و پاداش سبقت در فضيلت ها را بردم. همانند کوهی که تندبادها آن را به حرکت در نمی آورد، و طوفان ها آن را از جای بر نمی کند، کسی نمی توانست عيبی در من بيابد و سخن چين جای عيب جويی در من نمی يافت. ذليل ترين افراد نزد من عزيز است تا حقِّ او را باز گردانم و نيرومند در نظر من پست و ناتوان است تا حق را از او باز ستانم. 2️⃣ علت سكوت و كناره گيری از خلافت ♦️در برابر خواسته های خدا راضی و تسليم فرمان او هستم، آيا می پنداريد من به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دروغی روا دارم؟ به خدا سوگند، من نخستين کسی هستم که او را تصديق کردم و هرگز اوّل کسی نخواهم بود که او را تکذيب کنم. در کار خود انديشيدم ديدم پيش از بيعت پيمان اطاعت و پيروی از سفارش رسول خدا(صلی الله علیه و آله)را برعهُده دارم، که از من برای ديگری پيمان گرفت. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
🌹 خطبه ۳۸ تا ۳۵ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( برای هشدار و نصیحت خوارج نهروان و تذکر اشتباهات آنان در ماه صفر سال ۳۸ هجری فرمود) 🔹تلاش در هدايت دشمن ♦️شما را از آن می ترسانم، مبادا صبح کنيد در حالیکه جنازه های شما در اطراف رود نهروان و زمين های پَست و بلند آن افتاده باشد، بدون آنکه برهان روشنی از پروردگار و حجّت و دليل قاطعی داشته باشيد. از خانه ها آواره گشته و به دام قضا گرفتار شده باشيد. من شما را از اين حکميّت نهی کردم، ولی با سرسختی مخالفت کرديد، تا به دلخواه شما کشانده شدم. شما ای گروه کم خِرَد و بی خِرَد، ای ناکسان و بی پدران، من که اين فاجعه را به بار نياوردم و هرگز زيان شما را نخواستم. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( پس از اطلاع از ماجرای حکمیت و نیرنگ عمروعاص که ابوموسی را فریب داد و طبق شروطی که برای حکمیت قبول کردند عملی نشد امام علیه السلام این خطبه را در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود) 1️⃣ ضرورت ستايش پروردگار ♦️خدا را سپاس، هر چند که روزگار دشواری های فراوان و حوادثی بزرگ پديد آورد. شهادت می دهم جز خدای يگانه و بی مانند خدايی نباشد و جز او معبودی نيست و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه و آله)بنده و فرستاده اوست. 2️⃣ علل شكست كوفيان ♦️ پس از حمد و ستايش خدا، بدانيد که نافرمانی از دستور نصيحت کننده مهربانِ دانا و باتجربه، مايه حسرت و سرگردانی و سرانجامش پشيمانی است. من رأی و فرمان خود را نسبت به حکميّت به شما گفتم و نظر خالص خود را در اختيار شما گذاردم. (ای کاش که از قصير پسر سعد اطاعت می شد) ولی شما همانند مخالفانی ستمکار و پيمان شکنانی نافرمان، از پذيرش آن سرباز زديد، تا آنجا که نصيحت کننده در پند دادن به ترديد افتاد و از پند دادن خودداری کرد. داستان من و شما چنان است که برادر هَوازَنی سروده است: «در سرزمين مُنْعَرِج، دستور لازم را دادم امّا نپذيرفتند، که فردا سزای سرکشی خود را چشيدند.» ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
🌹 خطبه ۳۴ تا ۳۳ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( این خطبه را پس از شکست شورشیان خوارج، در سال ۳۸ هجری برای بسیج کردن مردم جهت مبارزه با شامیان در نخیله کوفه ایراد فرمود.) 1️⃣ نكوهش از سستی و نافرمانی كوفيان ♦️نفرين بر شما کوفيان که از فراوانی سرزنش شما خسته شدم. آيا به جای زندگی جاويدان قيامت به زندگی زودگذر دنيا رضايت داديد؟ و به جای عزّت و سربلندی، بدبختی و ذلّت را انتخاب کرديد؟ هرگاه شما را به جهاد با دشمنتان دعوت می کنم، چشمانتان از ترس در کاسه می گردد، گويا ترس از مرگ، عقل شما را ربوده و چون انسان های مَست از خود بيگانه شده، حيران و سرگردانيد. گويا عقلهای خود را از دست داده و درک نمی کنيد. من ديگر هيچ گاه به شما اطمينان ندارم و شما را پشتوانه خود نمی پندارم. شما ياران شرافت مندی نيستيد که کسی به سوی شما دست دراز کند. به شتران بی ساربان می مانيد که هرگاه از يک طرف جمع آوری گرديد، از سوی ديگر پراکنده می شويد. 2️⃣ علل عقب ماندگی مردم كوفه ♦️ به خدا سوگند، شما بد وسيله ای برای افروختن آتش جنگ هستيد؛ شما را فريب می دهند امّا فريب دادن نمی دانيد، سرزمين شما را پياپی می گيرند و شما پروا نداريد. چشمِ دشمن برای حمله شما خواب ندارد ولی شما در غفلت به سر می بريد. به خدا سوگند، شکست برای کسانی است که دست از ياری يکديگر می کشند. سوگند به خدا، گمان می کنم اگر جنگ سخت درگير شود و حرارت و سوزش مرگ شما را در برگيرد، از اطراف فرزند ابوطالب، همانند جدا شدن سر از تن جدا و پراکنده می شويد. به خدا سوگند، آن که دشمن را بر جان خويش مسلط گرداند تا گوشتش را بخورد و استخوانش را بشکند و پوستش را جدا سازد، عجز و ناتوانی اش بسيار بزرگ و قلب او بسيار کوچک و ضعيف است. تو اگر می خواهی اينگونه باش، امّا من به خدا سوگند از پای ننشينم و قبل از آنکه دشمن فرصت يابد با شمشير آبديده چنان ضربه ای بر پيکر او وارد سازم که ريزه های استخوان سرش پراکنده شود و بازوها و قدم هايش جدا گردد و از آن پس خدا هر چه خواهد انجام دهد. 3️⃣ حقوق متقابل مردم و رهبری ♦️ ای مردم! مرا بر شما و شما را بر من حقّی واجب شده است. حقّ شما بر من، آن که از خيرخواهی شما دريغ نورزم و بيت المال را ميان شما عادلانه تقسيم کنم و شما را آموزش دهم تا بی سواد و نادان نباشيد و شما را تربيت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانيد. و امّا حقِّ من بر شما اين است که به بيعت با من وفادار باشيد و در آشکار و نهان برايم خيرخواهی کنيد، هرگاه شما را فرا خواندم اجابت نماييد و هرگاه فرمان دادم اطاعت کنيد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
🌹خطبه ۱۰ تا ۴ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 🔹آگاهی امام علیه السلام برای مقابله با اصحاب جمل ♦️آگاه باشيد که شيطان حزب خود را جمع کرده و سواره و پياده های لشکر خود را فراخوانده است. امّا من آگاهی لازم به امور را دارم، نه حق را پوشيده داشتم و نه حق بر من پوشيده ماند. سوگند به خدا، گردابی برای آنان به وجود آورم که جز من کسی نتواند آن را چاره سازد؛ آنها که در آن غرق شوند، هرگز نتوانند بيرون آيند و آنان که بگريزند خيال بازگشت نکنند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 🔹شناخت طلحه و زبير (و اصحاب جمل) ♦️چون رعد خروشيدند و چون برق درخشيدند، اما کاری از پيش نبردند و سر انجام سُست گرديدند. ولی ما اين گونه نيستيم، تا عمل نکنيم رعد و برقی نداريم و تا نباريم سيل جاری نمی سازيم. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( این سخنان ارزشمند در سال ۳۶ هجری به بیعت زبیر، اشاره دارد.) 🔹پيمان شكنی زبير ♦️زبير می پندارد با دست بيعت کرد نه با دل، پس به بيعت با من اقرار کرده، ولی مدّعیِ انکار بيعت با قلب است. بر او لازم است بر اين ادّعا دليل روشنی بياورد يا به بيعتِ گذشته بازگردد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 🔹شناخت پيروان شيطان ♦️منحرفان شيطان را معيار کار خود گرفتند و شيطان نيز آنها را دام خود قرار داد و در دلهای آنان تخم گذارد و جوجه های خود را در دامانشان پرورش داد. با چشم های آنان می نگريست و با زبانهای آنان سخن می گفت. پس با ياری آنها بر مرکب گمراهی سوار شد و کردارهای زشت را در نظرشان زيبا جلوه داد؛ مانند رفتار کسی که نشان می داد در حکومت شيطان شريک است و با زبان شيطان سخن باطل می گويد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
: خطبه ۱ بخش ۱ تا ۳ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 : ( امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرينش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.) 1️⃣ عجز انسان از شناخت ذات خدا ♦️سپاس خداوندی را که سخنوران از ستودن او عاجزند و حساب گران از شمارش نعمت های او ناتوان و تلاش گران از ادای حق او درمانده اند. خدايی که افکار ژرف انديش، ذات او را درک نمی کنند و دست غوّاصان دريای علوم به او نخواهد رسيد. پروردگاری که برای صفات او حدّ و مرزی وجود ندارد و تعريف کاملی نمی توان يافت و برای خدا وقتی معيّن و سرآمدی مشخّص نمی توان تعيين کرد. مخلوقات را با قدرت خود آفريد و با رحمت خود بادها را به حرکت در آورد و به وسيله کوه ها اضطراب و لرزش زمين را به آرامش تبديل کرد. 2️⃣ دين و شناخت خدا ♦️ سرآغازِ دين، خداشناسی است و کمال شناخت خدا باور داشتن او و کمال باور داشتن خدا، شهادت به يگانگی اوست و کمال توحيد «شهادت بر يگانگی خدا» اخلاص و کمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است؛ زيرا هر صفتی نشان می دهد که غير از موصوف و هر موصوفی گواهی می دهد که غير از صفت است؛ پس کسی که خدا را با صفت مخلوقات تعريف کند او را به چيزی نزديک کرده و با نزديک کردن خدا به چيزی، دو خدا مطرح شده و با طرح شدن دو خدا، اجزايی برای او تصوّر نموده و با تصوّر اجزا برای خدا او را نشناخته است. و کسی که خدا را نشناسد به سوی او اشاره می کند و هر کس به سوی خدا اشاره کند، او را محدود کرده به شمارش آوَرَد. و آن کس که بگويد «خدا در چيست؟»، او را در چيز ديگری پنداشته است و کسی که بپرسد «خدا بر روی چه چيزی قرار دارد؟»، به تحقيق جايی را خالی از او در نظر گرفته است، در صورتی که خدا همواره بوده و از چيزی به وجود نيامده است. با همه چيز هست، نه اينکه همنشين آنان باشد و با همه چيز فرق دارد نه اينکه از آنان جدا و بيگانه باشد. انجام دهنده همه کارهاست، بدون حرکت و ابزار و وسيله. بيناست حتّی در آن هنگام که پديده ای وجود نداشت، يگانه و تنهاست، زيرا کسی نبوده تا با او اُنس گيرد و يا از فقدانش وحشت کند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─
: خطبه ۱ بخش ۱ تا ۳ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 : ( امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرينش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.) 3️⃣ راههای خدا شناسی 🔹اوّل - آفرينش جهان ♦️خلقت را آغاز کرد و موجودات را بيافريد، بدون نياز به فکر و انديشه ای، يا استفاده از تجربه ای، بی آنکه حرکتی ايجاد کند و يا تصميمی مضطرب در او راه داشته باشد. برای پديد آمدن موجودات، وقت مناسبی قرار داد و موجودات گوناگون را هماهنگ کرد و در هر کدام، غريزه خاصّ خودش را قرار داد و غرايز را همراه آنان گردانيد. خدا پيش از آنکه موجودات را بيافريند، از تمام جزئيّات و جوانب آنها آگاهی داشت و حدود و پايان آنها را می دانست و از اسرار درون و بيرون پديده ها آشنا بود. سپس خدای سبحان طبقات فضا را شکافت و اطراف آن را باز کرد و هوایِ به آسمان و زمين راه يافته را آفريد و در آن آبی روان ساخت، آبی که امواج متلاطم آن شکننده بود، که يکی بر ديگری می نشست، آب را بر بادی طوفانی و شکننده نهاد و باد را به بازگرداندن آن فرمان داد و به نگهداری آب مسلّط ساخت و حدّ و مرز آن را به خوبی تعيين فرمود. فضا در زير تندباد و آب بر بالای آن در حرکت بود. سپس خدای سبحان طوفانی برانگيخت که آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پی در پی در هم کوبيد. طوفان به شدّت وزيد و از نقطه ای دور دوباره آغاز شد. سپس به طوفان امر کرد تا امواج درياها را به هر سو روان کند و بر هم کوبد و با همان شدّت که در فضا وزيدن داشت، بر امواج آب ها حمله ور گردد از اوّلِ آن برمی داشت و به آخرش می ريخت و آبهای ساکن را به امواج سرکش برگرداند. تا آنجا که آب ها روی هم قرار گرفتند و چون قلّه های بلند کوه ها بالا آمدند. امواج تُند کف های برآمده از آب ها را در هوای باز و فضای گسترده بالا برد که از آن هفت آسمان را پديد آورد. آسمان پايين را چون موج مهار شده و آسمان های بالا را مانند سَقفی استوار و بلند قرار داد، بی آنکه نيازمند به ستونی باشد يا ميخ هايی که آنها را استوار کند. آنگاه فضای آسمان پايين را به وسيله نور ستارگانِ درخشنده زينت بخشيد و در آن چراغی روشنايی بخش (خورشيد) و ماهی درخشان، در مدارِ فَلَکی گردان و برقرار و سقفی متحرّک و صفحه ای بی قرار به جريان انداخت. 🔹دوّم- شگفتی خلقت فرشتگان ♦️سپس آسمان های بالا را از هم گُشود و از فرشتگان گوناگون پُر نمود. گروهی از فرشتگان همواره در سجده اند و رکوع ندارند و گروهی در رکوعند و يارای ايستادن ندارند و گروهی در صف هايی ايستاده اند که پراکنده نمی شوند و گروهی همواره تسبيح گويند و خسته نمی شوند و هيچ گاه خواب به چشمشان راه نمی يابد و عقلهای آنان دچار اشتباه نمی گردد، بدن های آنان دچار سُستی نشده و آنان دچار بی خبریِ برخاسته از فراموشی نمی شوند. برخی از فرشتگان، امينان وحی الهی و زبان گويای وحی برای پيامبران می باشند، که پيوسته برای رساندن حکم و فرمان خدا در رفت و آمدند. جمعی از فرشتگان حافظان بندگان و جمعی ديگر دَربانان بهشتِ خداوندند. بعضی از آنها پاهايشان در طبقات پايين زمين قرار داشته و گردن هاشان از آسمان فراتر و ارکان وجودشان از اطراف جهان گذشته، عرش الهی بر دوش هايشان استوار است، برابر عَرش خدا ديدگان به زير افکنده و در زير آن، بال ها را به خود پيچيده اند. ميان اين دسته از فرشتگان با آنها که در مراتب پايين تری قرار دارند، حجابِ عِزّت و پرده های قدرت فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وَهم و خيال در شکل و صورتی نمی پندارند و صفات پديده ها را بر او روا نمی دارند؛ هرگز خدا را در جايی محدود نمی سازند و نه با همانند آوردن به او اشاره می کنند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─