💢 برشی از کتاب #دا
🔸 بچه تر که بودم تعجب میکردم چون بابا از نظر قیافه قشنگ تر و از نظر سنی چند سالی هم جوان تر از دا بود به همین خاطر از خودم میپرسیدم بابا که هم جوانتره هم قشنگتره پس دا چه چیزی دارد که بابا واقعا اینقدر او را دوست دارد!
🔹 هر چه بزرگتر می شدم و به #مهربانی ها و #صبوری های دا فکر میکردم میدیدم بابا حق دارد. #درک_و_فهم دا از هر زیبایی ظاهری قشنگ تر است.
🔸 #اخلاق دا با بابا حتی در بدترین شرایط مالی خوب بود. حتی اگر بابا با دست خالی به خانه میآمد و از اینکه پولی نیاورده شرمنده بود دا دلداریش میداد و میگفت: مگه روز آخره؟! فردا هم روز خداست، الحمدالله که گرسنه نموندیم. بعد فوراً بلند میشد و چیزی سر هم می کرد تا نشان بدهد اجاق خانه گرم است.
🔹 از آن طرف هیچ وقت مشکلاتش را به پاپا و دایی حسینی نمی گفت. اگر هم حرفی پیش میآمد در مقابل همه از بابا #پشتیبانی میکرد و میگفت: مرد من زحمت کشه، دزدی که نمیتونه بکنه.
@siaheha