eitaa logo
سياهه ها...
33 دنبال‌کننده
115 عکس
82 ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
«داماد بزرگ خانواده، که میاندار این ضیافت باشکوه شده، از طرف خانواده شهید از رهبر انقلاب درخواستی میکند: حاج آقا یک خواسته هم از شما داریم. می خواستیم یک قولی از شما بگیریم که انشاءالله فردای قیامت همه ی ما را که اینجا هستیم کنید. آقای خامنه ای میگویند: «ما چه کاره ایم که شما را کنیم؟» و بعد با اشاره به پدر و مادر شهید میگویند: «این خانم باید من و شما را کند. این آقا و این خانم...» داماد خانواده میپرد وسط حرف رهبر انقلاب و میگوید: نه حاج آقا! قول بدهید! امشب باید به ما قول بدهید! -«قول چه؟ آدم قول چیزی را که ندارد، نمیدهد که!» داماد پافشاری میکند: آقا! ما قول میخواهیم! رهبر انقلاب با جدیت و قدری تحکم میگویند: «این را شما گوش کن! این را از من بشنو! اولین کسانی که در این مجموعه ی ما، به حسب قاعده، دارند، این شهید ها هستند و امثال این شهیدها. دوم، پدر و مادر شهدا هستند، این آقا و این خانم؛ و شما ها هستید. اگر نوبت به آدم ها برسد-که در ردیف شما نیستند- آنوقت به کسان زیادی ممکن است برسد؛ که ممکن است ما جزو آنها باشیم، ممکن است نباشیم. ما سعادتمان به این است و آرزویمان به این است مشمول خوبانی از قبیل این شهدا و امثال اینها باشیم.» بعد رهبر انقلاب خم میشوند و با نگاهی به میگویند: «این آقای حاج قاسم هم از آنهایی است که میکند انشاءالله» سر پایین می اندازد و با دو دست صورتش را میپوشاند. معلوم است اصلا انتظار چنین تعریفی را از رهبر انقلاب نداشته! داماد خانواده، خمیر را سریع به تنور داغ می چسباند: پس ما حتما از حاج قاسم قول شفاعت میگیریم! -«بله! از ایشان قول بگیرید، به شرطی که زیر قولشان نزنند!» همه می خندند، همه به جز سردار سلیمانی که خجالت زده سر به زیر انداخته. -«چون امکانات ایشان، امکانات قول دادن و کردنشان، الان خیلی خوب است. اگر همین را بتوانند نگه بدارند، مثل همین چهل، پنجاه سالی که نگه داشته اند؛ خیلی خوب است.» به نقل از کتاب کریمانه؛ روایت دیدار امام خامنه ای(مدظله) با خانواده شهدا در سفر به کرمان‌‌ ‌