eitaa logo
سیاست بدون خط خوردگی
3.3هزار دنبال‌کننده
61هزار عکس
1.6هزار ویدیو
360 فایل
♦️سروش سیاسی لند:👇 sapp.ir/siasiland ♦️ تلگرام سیاسی لند:👇 t.me/siasiland
مشاهده در ایتا
دانلود
اولاف شولتس صدر اعظم آلمان در مقاله‌ای در مجله فارن افرز در خصوص تحولات نظم جهانی و آینده سیاست اروپا می‌نویسد: جهان با یک Zeitenwende مواجه است: یک تغییر دورانی. جنگ روسیه علیه اوکراین به یک دوره پایان داده است. قدرت‌های جدیدی ظهور کرده یا دوباره ظهور کرده‌اند، از جمله چینی که از نظر اقتصادی قوی و از نظر سیاسی مدعی است. در این دنیای چندقطبی جدید، کشورها و مدل‌های مختلف حکومت برای قدرت و نفوذ با هم رقابت می‌کنند. آلمان به نوبه خود تمام تلاش خود را برای دفاع و تقویت نظم بین‌المللی بر اساس اصول منشور سازمان ملل انجام می‌دهد. دموکراسی، امنیت و رفاه آن به قدرت الزام آور به قوانین مشترک بستگی دارد. به همین دلیل است که آلمانی‌ها قصد دارند ضامن امنیت اروپا شوند که متحدان ما از ما انتظار دارند، پل ساز در اتحادیه اروپا و مدافع راه حل‌های چندجانبه برای مشکلات جهانی باشیم. این تنها راه آلمان برای عبور موفقیت آمیز شکاف‌های ژئوپلیتیک زمان ما است. ✍ مهدی غفاری @siasiland
اولاف شولتس صدر اعظم آلمان در مقاله‌ای در مجله فارن افرز در خصوص تحولات نظم جهانی و آینده سیاست اروپا می‌نویسد: برای اکثر نقاط جهان، سه دهه پس از سقوط پرده آهنین، دوره صلح و رفاه نسبی بوده است. پیشرفت‌های فناوری سطح بی‌سابقه‌ای از اتصال و همکاری ایجاد کرده است. رشد تجارت بین‌المللی، زنجیره‌های ارزش و تولید جهانی، و مبادلات بی‌نظیر مردم و دانش در سراسر مرزها، بیش از یک میلیارد نفر را از فقر بیرون آورده است. مهمترین شهروندان شجاع در سراسر جهان دیکتاتوری‌ها و حکومت تک حزبی را از بین برده‌اند. اشتیاق آنها برای آزادی، کرامت و دموکراسی مسیر تاریخ را تغییر داد. دو جنگ جهانی ویرانگر و رنج زیادی - که بیشتر آن ناشی از کشور من است - بیش از چهار دهه تنش و رویارویی در سایه نابودی احتمالی هسته‌ای را به دنبال داشت. اما در دهه 1990، به نظر می‌رسید که بالاخره نظم جهانی انعطاف پذیرتری برقرار شده بود. در نوامبر 1989، دیوار برلین توسط شهروندان شجاع آلمان شرقی فرو ریخت. تنها 11 ماه بعد، به لطف سیاستمداران دوراندیش و حمایت شرکای خود در غرب و شرق، کشور دوباره متحد شد. در نهایت، همانطور که ویلی برانت، صدراعظم سابق آلمان، اندکی پس از فروریختن دیوار بیان کرد، "آنچه به هم تعلق دارد می‌تواند با هم رشد کند". ✍ مهدی غفاری @siasiland
اولاف شولتس صدر اعظم آلمان در مقاله‌ای در مجله فارن افرز در خصوص تحولات نظم جهانی و آینده سیاست اروپا می‌نویسد: اعضای سابق پیمان ورشو تصمیم گرفتند به متحدان سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و اعضای اتحادیه اروپا تبدیل شوند. به گفته جورج اچ دبلیو بوش، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، «اروپا کامل و آزاد» دیگر امیدی بی اساس به نظر نمی‌رسید. در این دوره جدید، به نظر می‌رسید که روسیه به شریک غرب تبدیل شود تا دشمنی که اتحاد جماهیر شوروی بوده است. در نتیجه، اکثر کشورهای اروپایی ارتش خود را کوچک کردند و بودجه دفاعی خود را کاهش دادند. برای آلمان، منطق ساده بود: چرا یک نیروی دفاعی بزرگ متشکل از 500000 سرباز در حالی که همه همسایگان ما دوست یا شریک به نظر می‌رسند، حفظ کنیم؟ تمرکز سیاست امنیتی و دفاعی ما به سرعت به سمت سایر تهدیدهای مبرم تغییر کرد. جنگ‌های بالکان و پیامدهای حملات 11 سپتامبر 2001، از جمله جنگ‌های افغانستان و عراق، اهمیت مدیریت بحران منطقه‌ای و جهانی را افزایش داد. با این حال، همبستگی در داخل ناتو دست نخورده باقی ماند: حملات 11 سپتامبر منجر به اولین تصمیم برای اجرای ماده 5، بند دفاع متقابل پیمان آتلانتیک شمالی شد، و برای دو دهه، نیروهای ناتو شانه به شانه تروریسم در افغانستان مبارزه کردند. ✍ مهدی غفاری @siasiland
اولاف شولتس صدر اعظم آلمان در مقاله‌ای در مجله فارن افرز در خصوص تحولات نظم جهانی و آینده سیاست اروپا می‌نویسد: در مبادلاتم با ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، یک چیز را کاملاً روشن کرده‌ام: آلمان تا زمانی که لازم باشد به تلاش‌های خود برای حمایت از اوکراین ادامه خواهد داد. آنچه امروز اوکراین بیش از همه به آن نیاز دارد توپخانه و سیستم‌های دفاع هوایی است و این دقیقاً همان چیزی است که آلمان در هماهنگی نزدیک با متحدان و شرکای ما ارائه می‌دهد. حمایت آلمان از اوکراین همچنین شامل تسلیحات ضد تانک، حامل‌های زرهی، اسلحه‌ها و موشک‌های ضدهوایی و سیستم‌های رادار ضد باطری است. یک ماموریت جدید اتحادیه اروپا برای حداکثر 15000 سرباز اوکراینی از جمله حداکثر 5000 - یک تیپ کامل - در آلمان آموزش می‌دهد. در همین حال، جمهوری چک، یونان، اسلواکی و اسلوونی حدود 100 تانک جنگی اصلی دوران شوروی را به اوکراین تحویل داده یا متعهد شده‌اند. آلمان نیز به نوبه خود تانک‌های بازسازی شده آلمانی را در اختیار این کشورها قرار خواهد داد. به این ترتیب، اوکراین تانک‌هایی را دریافت می‌کند که نیروهای اوکراینی آن‌ها را به خوبی می‌شناسند و تجربه استفاده از آن‌ها را دارند و می‌توانند به راحتی در طرح‌های لجستیکی و تعمیراتی موجود اوکراین ادغام شوند. ✍ مهدی غفاری @siasiland
اولاف شولتس صدر اعظم آلمان در مقاله‌ای در مجله فارن افرز در خصوص تحولات نظم جهانی و آینده سیاست اروپا می‌نویسد: امروزه، اکثریت بزرگ آلمانی‌ها موافق هستند که کشورشان به ارتشی نیاز دارد که بتواند دشمنان خود را بازدارد و از خود و متحدانش دفاع کند. آلمانی‌ها در کنار اوکراینی‌ها می‌ایستند تا از کشورشان در برابر تجاوز روسیه دفاع کنند. از سال 2014 تا 2020، آلمان بزرگترین منبع سرمایه گذاری خصوصی و کمک‌های دولتی اوکراین بود. و از زمانی که تهاجم روسیه آغاز شد، آلمان حمایت مالی و بشردوستانه خود را از اوکراین افزایش داده و به هماهنگ کردن واکنش بین‌المللی در زمان ریاست G-7 کمک کرده است. ✍ مهدی غفاری @siasiland
اولاف شولتس صدر اعظم آلمان در مقاله‌ای در مجله فارن افرز در خصوص تحولات نظم جهانی و آینده سیاست اروپا می‌نویسد: Zeitenwende فراتر از جنگ در اوکراین و فراتر از موضوع امنیت اروپا است. سوال اصلی این است: چگونه ما به عنوان اروپایی و به عنوان اتحادیه اروپا می‌توانیم بازیگران مستقلی در دنیای چندقطبی فزاینده باقی بمانیم؟ آلمان و اروپا می‌توانند بدون تسلیم شدن در برابر این دیدگاه سرنوشت ساز که جهان محکوم به جدا شدن دوباره به بلوک‌های رقیب است، به دفاع از نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین کمک کنند. تاریخ کشور من به آن مسئولیت ویژه‌ای می‌دهد که با نیروهای فاشیسم، اقتدارگرایی و امپریالیسم مبارزه کند. در عین حال، تجربه ما از دو نیم شدن در طول یک رقابت ایدئولوژیکی و ژئوپلیتیکی به ما درک خاصی از خطرات یک جنگ سرد جدید می‌دهد. ✍ مهدی غفاری @siasiland
اولاف شولتس صدر اعظم آلمان در مقاله‌ای در مجله فارن افرز در خصوص تحولات نظم جهانی و آینده سیاست اروپا می‌نویسد: رهبری روسیه انحلال اتحاد جماهیر شوروی سابق و پیمان ورشو را تجربه کرد و نتایجی گرفت که به شدت با نتایج رهبران برلین و سایر پایتخت های اروپایی متفاوت بود. رئیس جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، به جای اینکه سرنگونی مسالمت آمیز حکومت کمونیستی را فرصتی برای آزادی و دموکراسی بیشتر بداند، آن را "بزرگترین فاجعه ژئوپلیتیک قرن بیستم" نامیده است. آشفتگی اقتصادی و سیاسی در بخش‌هایی از فضای پس از شوروی در دهه 1990 تنها احساس از دست دادن و اندوهی را که بسیاری از شهروندان روسیه تا به امروز با پایان اتحاد جماهیر شوروی مرتبط می‌دانند، تشدید کرد. ✍ مهدی غفاری @siasiland
اولاف شولتس صدر اعظم آلمان در مقاله‌ای در مجله فارن افرز در خصوص تحولات نظم جهانی و آینده سیاست اروپا می‌نویسد: در طول هشت سال پس از الحاق غیرقانونی کریمه و شروع درگیری در شرق اوکراین، آلمان و شرکای اروپایی و بین‌المللی آن در G-7 بر حفاظت از حاکمیت و استقلال سیاسی اوکراین، جلوگیری از تشدید بیشتر تنش توسط روسیه و بازگرداندن تمرکز کردند. و حفظ صلح در اروپا. رویکرد انتخاب شده ترکیبی از فشار سیاسی و اقتصادی بود که اقدامات محدودکننده علیه روسیه را با گفتگو همراه کرد. آلمان به همراه فرانسه در قالب فرایند به اصطلاح نرماندی شرکت کرد که منجر به توافقات مینسک و فرآیند مینسک مربوطه شد که از روسیه و اوکراین خواست به آتش بس متعهد شوند و تعدادی گام دیگر را بردارند. با وجود شکست‌ها و عدم اعتماد بین مسکو و کیف، آلمان و فرانسه روند را ادامه دادند. اما روسیه موفقیت دیپلماسی را غیرممکن کرد ✍ مهدی غفاری @siasiland
اولاف شولتس صدر اعظم آلمان در مقاله‌ای در مجله فارن افرز در خصوص تحولات نظم جهانی و آینده سیاست اروپا می‌نویسد: نقش مهم آلمان در این لحظه این است که با سرمایه گذاری در ارتش، تقویت صنعت دفاعی اروپا، تقویت حضور نظامی خود در جناح شرقی ناتو، و آموزش و تجهیز نیروهای مسلح اوکراین، به عنوان یکی از تامین کنندگان اصلی امنیت در اروپا ارتقا یابد. نقش جدید آلمان مستلزم فرهنگ استراتژیک جدیدی است و استراتژی امنیت ملی که دولت من چند ماه دیگر اتخاذ خواهد کرد، منعکس کننده این واقعیت است. در سه دهه گذشته، تصمیمات مربوط به امنیت آلمان و تجهیزات نیروهای مسلح این کشور در پس زمینه اروپا در صلح اتخاذ شده است. اکنون، سؤال راهنما این خواهد بود که ما و متحدانمان باید با چه تهدیدهایی در اروپا، بلافاصله از سوی روسیه، مواجه شویم. اینها شامل حملات بالقوه به قلمرو متحدان، جنگ سایبری، و حتی احتمال دور حمله هسته‌ای است که پوتین به‌طور زیرکانه تهدید نکرده است. مشارکت ترانس آتلانتیک برای رویارویی با این چالش‌ها حیاتی است و باقی می‌ماند. جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده و دولت او برای ایجاد و سرمایه‌گذاری در مشارکت‌ها و اتحادهای قوی در سراسر جهان، شایسته تحسین هستند. اما یک مشارکت متوازن و انعطاف پذیر فراآتلانتیک همچنین مستلزم آن است که آلمان و اروپا نقش فعالی ایفا کنند. ✍ مهدی غفاری @siasiland
اولاف شولتس صدر اعظم آلمان در مقاله‌ای در مجله فارن افرز در خصوص تحولات نظم جهانی و آینده سیاست اروپا می‌نویسد: دوره‌های صلح و رفاه نسبی در تاریخ بشر، مانند دوره‌ای که بیشتر کشورهای جهان در اوایل دوران پس از جنگ سرد تجربه کردند، نیازی به بین‌الملل‌های نادر یا انحرافات صرف از یک هنجار تاریخی ندارند که در آن زور وحشیانه قوانین را دیکته می‌کند. و اگرچه ما نمی توانیم ساعت را به عقب برگردانیم، هنوز هم می‌توانیم موج تهاجم و امپریالیسم را به عقب برگردانیم. دنیای پیچیده و چندقطبی امروزی این وظیفه را چالش برانگیزتر می کند. برای اجرای آن، آلمان و شرکای آن در اتحادیه اروپا، ایالات متحده، G-7 و ناتو باید از جوامع باز ما محافظت کنند، از ارزش‌های دموکراتیک ما دفاع کنند و اتحادها و مشارکت‌های خود را تقویت کنند. اما ما همچنین باید از وسوسه تقسیم مجدد جهان به بلوک‌ها جلوگیری کنیم. این بدان معنی است که تمام تلاش خود را برای ایجاد مشارکت‌های جدید، عملی و بدون کورهای ایدئولوژیک انجام دهیم. در دنیای به هم پیوسته امروزی، هدف پیشبرد صلح، رفاه، و آزادی بشر نیازمند ذهنیت متفاوت و ابزارهای متفاوت است. توسعه این طرز فکر و آن ابزارها در نهایت چیزی است که Zeitenwende در مورد آن است. ✍ مهدی غفاری @siasiland
اولاف شولتس صدر اعظم آلمان در مقاله‌ای در مجله فارن افرز در خصوص تحولات نظم جهانی و آینده سیاست اروپا می‌نویسد: در نهایت، در دنیای چند قطبی، گفتگو و همکاری باید فراتر از منطقه آسایش دموکراتیک گسترش یابد. استراتژی امنیت ملی جدید ایالات متحده به درستی نیاز به تعامل با "کشورهایی را که از نهادهای دموکراتیک استقبال نمی‌کنند، اما با این وجود به یک سیستم بین‌المللی مبتنی بر قوانین وابسته و از آن حمایت می‌کنند تصدیق می‌کند. دموکراسی‌های جهان باید با این کشورها همکاری کنند تا از نظم جهانی که قدرت را به قوانین مرتبط می‌کند و با اقداماتی مانند جنگ روسیه مقابله می‌کند، دفاع و حمایت کنند. این تلاش مستلزم عمل گرایی و درجه ای از فروتنی است ✍ مهدی غفاری @siasiland
اولاف شولتس صدر اعظم آلمان در مقاله‌ای در مجله فارن افرز در خصوص تحولات نظم جهانی و آینده سیاست اروپا می‌نویسد: همزمان با تطبیق چین و کشورهای آمریکای شمالی و اروپا با واقعیت‌های در حال تغییر مرحله جدید جهانی شدن، بسیاری از کشورهای آفریقا، آسیا، کارائیب و آمریکای لاتین که در گذشته با تولید کالاها و مواد خام با قیمت پایین، رشد استثنایی را ممکن کردند. اکنون هزینه‌ها به تدریج رونق بیشتری یافته و تقاضای خاص خود را برای منابع، کالاها و خدمات دارند. این مناطق کاملاً حق دارند از فرصت‌هایی که جهانی شدن ارائه می‌دهد استفاده کنند و با توجه به وزن رو به رشد اقتصادی و جمعیتی خود، نقش قوی‌تری در امور جهانی داشته باشند. این هیچ تهدیدی برای شهروندان اروپا یا آمریکای شمالی ایجاد نمی‌کند. برعکس، ما باید مشارکت و ادغام بیشتر این مناطق در نظم بین‌المللی را تشویق کنیم. این بهترین راه برای زنده نگه داشتن چند جانبه گرایی در دنیای چندقطبی است. به همین دلیل است که آلمان و اتحادیه اروپا در حال سرمایه گذاری در مشارکت‌های جدید و گسترش شراکت‌های موجود با بسیاری از کشورهای آفریقا، آسیا، کارائیب و آمریکای لاتین هستند. بسیاری از آنها یک ویژگی اساسی با ما دارند: آنها نیز دموکراسی هستند. این اشتراک نقش مهمی ایفا می‌کند - نه به این دلیل که هدف ما قرار دادن دموکراسی‌ها در برابر دولت‌های استبدادی است که تنها به یک دوگانگی جهانی جدید کمک می‌کند، بلکه به این دلیل که اشتراک ارزش‌ها و سیستم‌های دموکراتیک به ما کمک می‌کند اولویت‌های مشترک را تعریف کنیم و به اهداف مشترک در واقعیت چند قطبی جدید دست یاب