eitaa logo
باشگاه کتاب سیب نارنجی
178 دنبال‌کننده
520 عکس
51 ویدیو
97 فایل
معرفی کتاب‌های کودک و نوجوان و پژوهش‌های مربوط به این رشته. هر روز با تازه‌های کتاب کودک و نوجوان #کتاب #مطالعه #کودک #نوجوان #خردسال ارتباط با مدیر @masoommoradii
مشاهده در ایتا
دانلود
عنوان رمان نوجوانی‌ از است که در سال ۱۳۹۷ در هزار شماره به همت نشر منتشر شده است. محبوبی در پل جغاتو  مخاطب را با خود همراه می‌کند و دو داستان اسطوره‌ای افسانه‌ای و امروزی را در هم می‌تند و پیش می‌برد آنچنان که داستان حمید و سارا به گونه‌ای بازآفرینی  افسانه‌ی سارای و خان‌چوپان می‌شود. محبوبی در این رمان به خوبی توانسته است نمودهای مختلف و سطوح گوناگون پایداری را به تصویر کشد و به دور از حرف‌های شعاری ادبیات پایداری، با بهره‌گیری از مفهوم  عشق نوجوانی مخاطب نوجوان را جذب کند و مفهوم ایستادگی را به او بیاموزد.زن در این رمان در جایگاه بالای ایثار و مقاومت قرار گرفته است به گونه‌ای که گاه زن قهرمان است که اوج داستان را می‌سازد؛ درست زمان‌هایی که مرد در حال تردید و ترس است. زن مرد را نجات می‌دهد. مبارزه می‌کند. اسلحه می‌کشد و در نهایت برای حفظ غیرت خود رابه رود می‌اندازد. این ویژگی پل جغاتو نقطه قوت رمان است آن هم در ادبیات مردسالار ایرانی. محتوای اصلی رمان مبارزه با ضد انقلاب و جریان‌های جدایی ساز محلی،دفاع مقدس، مقاومت زنان و مقاومت در برابر خان و خان‌سالاری است. محبوبی کوشیده است در روایت داستان با خلق شخصیت‌های مختلف سطوح گوناگون مقاومت را به تصویر کشد. نمود این نگاه را درخلق شخصیت سردار می‌توان دید که از ابتدای داستان درصحنه‌های گوناگون حضور دارد.دفاع سردار از خود در برابر ساسان بچه‌‌ای به نظرخان‌زاده ، دفاع او از خانواده در برابر حرف مردم، درگیری‌اش با ملک که دیوانه‌نمایی است که از مردم پول زور می‌گیرد و پایین‌ترین سطح مقاومت که ایستادگی فردی در برابر  زورگویی است و نیز در تصویر انداختن خود در آب برای نجات مردم شهر از بمباران نمودهایی ازاین دست است استفاده از اصطلاحات و تصویرهای محلی از خوبی‌های کتاب است. انتخاب  نام پل جغاتو برای رمان که به گونه‌ای نماد ایستادگی است و از زمان سارای تاکنون پایداری‌های بیشماری را دیده است و  مهم‌ترین اتفاق‌ها دردو سوی این پل روی می‌دهد بسیاربه جاست و ذهن خواننده را درگیر می‌کند.  توجه به این نکته لازم است که در چند مورد جزیی جمله به صورت ناقص یا نامفهوم آمده است که به نظر می‌رسد بازنمود زبان نویسنده و گویش او باشد به عنوان مثال جمله‌های/امسال آخرهای بهاربود. سارا خودش می‌گفت که از پشت پنجره به آسمان نگاه می‌کرده که دیده است ستاره‌ی عمویم یعنی بابای خودش یک‌هو آمده پایین/(صفحه ۸) که مراد نویسنده بیان این اتفاق در اواخر بهار است و یا/ سارا یادم می‌افتد دلم می‌گیرد (صفحه ۱۱) که باید این باشد یادم به سارا می افتد یا یاد سارا می‌افتم . یا شروع یک پاراگراف با جمله‌ی هنوز اوج نگرفته که سرعت ماشین کم می‌شود(صفحه۱۸)  که با قرینه‌ی بند قبل مشخص است که منظور آواز خوانی خیرالله است اما در جمله ابهام وجود دارد.در صفحه ۴۸ جمله‌ی / ماشین جیب قراضه‌ای آهسته می‌آید. فیروز می‌دود و بچه را از زیر دست و پا بلندش می‌کند/ که ضمیر ش حشو است با این حال فراوانی این‌گونه خطاها در کتاب کمتر از انگشتان دست است. پیشنهاد می‌کنم این رمان زیبا و متفاوت را تهیه کنید و بخوانید. اتفاق خوب امروز من خواندن این رمان بود. ممنون از آقای مجید محبوبی بخاطر این هدیه‌ی بی‌نظیر.
سلام. شب بخیر. اگر به ژانر ترسناک علاقه‌مندید این کتاب می‌تونه برای شما جذاب باشه. دختری در اتاق طبقه سوم نویسنده: مری داونینگ هان 💬 دختری دوازده ساله به نام «جولز» از نقل مکان به شهرهای جدید به همراه مادر رمان نویسش و پدرش که خانه های قدیمی را ترمیم می کند، خسته شده است. آن ها اخیرا به «ویرجینیا» رفته اند، جایی که در آن «جولز» با خانه ای ترسناک و متروک مواجه می شود. در این خانه، روح دختری حضور دارد که از زمان مرگش در بیش از یک قرن پیش، در یکی از اتاق های طبقه ی بالا زندانی شده است. وقتی «جولز» شبح دختر را می بیند و صدایش را می شنود، در مورد ساکنین قبلی خانه تحقیق می کند و درمی یابد نام آن دختر «لیلی» است. حالا «جولز» به همراه دوست جدیدش «میزی» که در کتابخانه با او آشنا شده، تصمیم می گیرد «لیلی» را از اسارت در این خانه نجات دهد. @sibbook
*آنک آن یتیم نظر کرده* رمانی‌ست درباره زندگی پیامبر(ص) به قلم *محمدرضا سرشار* که بخش اول آن، با رویای عبدالمطلب شروع می‌شود که به او الهام می‌شود چاه زمزم را حفر کند. او محل حفاری را در نزدیکی مکه که در خوابش به آن اشاره شده بود، پیدا می‌کند. قریش با حفر چاه مخالف هستند و از عبدالمطلب می‌خواهند که از این کار خودداری کند. در نهایت به توافق می‌رسند که نزد یک روحانی بروند و حکم او را بپذیرند. روحانی در حومه مکه زندگی می‌کند و چند نفر از اهالی قریش همراه با عبدالمطلب نزد او می‌روند. آنها در راه گم می‌شوند و در مخمصه وحشتناکی گرفتار می‌شوند، بنابراین به عبدالمطلب اجازه می‌دهند که چاه را حفر کند. عبدالمطلب در حین حفر چاه، گنجی را پیدا می‌کند. عرق از منافذ بدنش مانند رگه‌هایی ریز جاری می‌شود و در این هنگام، نفس او به شماره افتاده و احساس می‌کند هوایی برای نفس کشیدن وجود ندارد. او سعی می‌کند بلند شود و خود را بیرون بکشد.، دست‌ها و پاهایش توان یاری دادن به او را ندارند. او نمی‌تواند کاری انجام دهد و فروپاشیده، دندان‌هایش را به هم فشار می‌دهد و فریادهایش را فرو می‌خورد... این کتاب با مطالب معتبر تاریخی مرتبط با زندگی و رحلت پیامبر در قالب داستانی با لحنی غنایی نوشته شده است. این اثر پس از انتشار، تحسین‌های زیادی را از جشنواره‌های ملی به دست آورد. هرچند نویسنده در پرداختن به زندگی حضرت محمد (ص) به منابع تاریخی ارجاع داده است اما تخیل او در توجه به حالات روحی شخصیت‌های فرعی و به تصویر کشیدن مکان‍ها به وضوح مشهود است. *ویژه میلاد رسول‌الله*