هدایت شده از پرویزن
«نمادهای مشترک در اشعار فارسی با موضوع فلسطین/ بخش اول: زیتون»
برخی از واژهها در فرهنگ شعر فلسطینی با بسامد و کارکرد بیشتری به کار میروند و مفاهیم وسیعی را در توصیفها بهخود اختصاص میدهند. در این گفتار، به بررسی نمادها و کلیدواژههای اشعار فارسی با موضوع مقاومت مردم فلسطین خواهیم پرداخت. این نماد - واژهها را در چند دستۀ نمادهای بومی - جغرافیایی، نمادهای پایداری، نمادهای مربوط به آوارگی و محاصره و نمادهای اسرائیلیان میتوان طبقهبندی کرد.
نمادهای بومی -جغرافیایی
این نمادها، شامل مفاهیم و اشیایی هستند که بیشتر بومی و طبیعیاند و استفاده از آنها در اشعار، بهنوعی یادآور جغرافیای مقاومت فلسطین است؛ بااینحال در اشعار کاربردی نمادین نیز دارند. از این دسته، واژههای زیتون، پرتقال، سیب، تین(انجیر)، دریا و برخی گلها، بیشترین نمود را در فلسطینیات فارسی دارند.
زیتون یکی از دو نماد پرکارد در اشعار فارسی با موضوع فلسطین است. استفاده از این نماد بیش از همه در اشعاری دیده میشود که در دوران پس از جنگ سروده شدهاند و بیشک تأثیرپذیری از ترجمۀ آثار شاعران عرب، در این دوران در رواج آن مؤثر بوده و از میان شاعران نسل اوّل و دوم انقلاب، ضیاءالدین ترابی، آرش بارانپور، تیمور ترنج، مجتبی مهدویسعیدی و علیرضا قزوه، در سرودههای آزاد خود از آن بهره بردهاند:
یا اخم عنابی ماه / در شبهای زیتونزارانت / دل هیچ عاشقی را / به شوق کشانده است
(صداقتگوی کیاسری، 1372: 39)
این واژه علاوهبر صلح، نمادی از هویت فلسطینیان است و بسیاری از شاعران فارسی بین آن و مفهوم خون پیوند برقرار کردهاند؛ البته ابن نوع کارکرد بیش از همه مربوط به شاعران سنتی دهههای اخیر است و در جایگاه قافیۀ اشعار، نمودی مشخص دارد. (نک: عمرانی، 1382: 25، برامکه، 1385: 157و161و انصارینژاد، 1386: 56)
اهمیت این واژه در فلسطینیات فارسی بهاندازهای است که بارها در جایگاه ردیف اشعار قرار گرفته (نک: سیب و زیتون، 19: 1388)، همچنین نام برخی کتابهای مربوط به ادب فلسطین چون: «زخم زیتون»، «زیتون و سنگ»، «سیب و زیتون» و... با استفاده از آن انتخاب شده است.
#زیتون
#شعر_فلسطینی
#محمد_مرادی
#شعر_پایداری
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از خاتم|خانهشعروادبیات
🌿گرچه شیرین دهنان پادشهانند ولی
او سلیمان زمان است که خاتم با اوست...
🪐دورهمنشینی جوانان و اهالی شعر و ادب فارس
🟪خانه شعر و ادبیات خاتم
🔰مجال شعرخوانی، نقد آثار، گفت و گو و فراگیری
⭕️ با ارشاد:
دکتر محمد مرادی
📍دوشنبه ۲۰ فروردین ماه
🌀ساعت ۱۶:۳۰
به همراه صرف افطار
شیراز - پایانه احمدی- خانه تاریخی آیت اللهی
(جهت مسیریابی دقیق، 👆ضربه بزنید)
خانه شعر و ادبیات خاتم
🌐 @khatam_shz
"به بهانهی روز هنر انقلاب اسلامی: شکایتی از خود و آنان که میدانند"
اینعزیزکان که بیشتر، تاجرند و گاه شاعرند
گاه یار شیخ و میر و گاه... مانده در صف اکابرند
بزم را... شراب و بنگ را... عارفِ همیشه عاکفاند
رزم را... خروش و جنگ را... چون پرندهی مهاجرند
لفظهای کهنهسودشان... خاک خورده بین دودشان
شاعرانِ عصر نیستند، گرچه شاعر معاصرند
خرسهای ظاهرا بشر... گرگهای یوسفِ هنر
با منافقان موافقاند با مهاجران مجاورند
این دغلدلان که در زبان، پیرو امام صادق(ع)اند
این سبکسران که وقت نان، شیعهی امام باقر(ع)اند
هرزههای از هنر بَری، گرم در تب سخنوری
مثل فرّخی و عنصری، سستهای بیعناصِرند
گاه مست شمس و مولوی، گاه جیرهخوار منزوی
در جوار حضرتِ "رَوی"، رکن اوّل منابرند
در غزل اگرچه کاملاند، جرعهجرعه زهر قاتلاند
وقت جنگ باطنیمرام... روز صلح اهل ظاهرند
گاه: بیتبیت صائباند... گاه: کشفکشف طالباند
داغ را... هماره غائباند... باغ را... همیشه حاضرند
ما: تبار فضلمان: کبار... خطّ سرخ شعرمان: غبار
این حرامیانِ بیتبار... شعر را غبارِ خاطرند
خون: بهارِ آستین ماست... درد: زینت جبین ماست
ما حبیبِ بِنمظاهریم... این حبابها مُظاهرند
شاعری به کشفِ نغز نیست... شیعه اشک و شال سبز نیست
لاف میزنیم شیعهایم، فکر میکنند شاعرند
*
شعر: ساحت طهارت است، هان! کجای خاک خفتهاند
آن "شریف"ها که لایقاند... آن "کُمیت"ها که طاهرند
*به شاعران مشهور تاریخ ادب شیعی: کمیت بن زید اسدی و سیّد شریف رضی.
#شعر
#اعتراض
#شکایت
#غزل
#روز_هنر_انقلاب
#آوینی
#محمد_مرادی
#به_رنگ_درنگ
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"تودیع رمضان"
یکی از موضوعهای منعکس در ادبیات فارسی، بهویژه در مقدمه و متن قصاید مدحی، پایان رمضان است. در ادبیات فارسی کهن، بهویژه در سدههای نخستین، به دلیل غلبهی فضای بزمی و خوشباشی، بیشتر از منظر پایان روزهداری و تاثیر آن بر بزمها و تهنیت عید فطر، به این موضوع پراخته شده؛ چنانکه منوچهری سروده است:
ماه رمضان رفت و مرا رفتنِ او بِه
عید رمضان آمد المنه لله
مضمونی که در اغلب تهنیتسرودههای عید فطر دیده میشود و در مجالی دیگر به آن خواهیم پرداخت. اما بهندرت، در برخی اشعار، پایان رمضان دیگرگونه توصیف شده، چنانکه فرخی خلاف اغلب اشعار مدحیاش با موضوع عید فطر و پایان رمضان، کمی اندوهورزانه و اخلاقی به پایان این ماه اشاره کرده است:
رمضان رفت و رهی دور گرفت اندر بر
خُنُک آنکاو رمضان را بسزا برد به سر
توصیف اندوه پایان ماه رمضان در شعر پس از سدهی ششم، بهمرور در ادبیات فارسی نمود مییابد. از شاخصترین اشعار در وداع ماه مبارک رمضان در این دوران، قصیدهی سعدی است:
برگ تحویل میکند رمضان
بارِ تودیع بر دل اخوان
یارِ نادیدهسیر، زود برفت
دیر ننشست نازنینمهمان...
الوداع ای زمان طاعت و خیر
مجلس ذکر و محفل قرآن
مهر فرمان ایزدی بر لب
نفس در بند و دیو در زندان...
پایان وداعنامههای شعر فارسی در این یادداشت، ابیات زیر از صائب است که از معدود اشعار با این مضمون در غزلسرودههای سبک هندی است؛ در افسوس پایان یافتنِ ماه مبارک:
افسوس که ایام شریف رمضان رفت
سی عید به یکمرتبه از دست جهان رفت
افسوس که سیپاره ازین ماه مبارک
از دست به یکباره چو اوراق خزان رفت
ماهِ رمضان حافظ این گلّه بُد از گرگ
فریاد که زود از سر این گلّه شبان رفت...
#شعر_دینی
#تودیع_رمضان
@mmparvizan
"سنت قصیدهسرایی و تبریک عید رمضان"
اگر سدههای چهارم تا ششم را دوران شکوه قصیدهسرایی در ادب پارسی بدانیم، نوع توجه شاعران به موضوعها و مضامینِ جلوهگر در قصاید، میتواند بیانگر برخی آیینها و سنتهای رایج در آن دوران باشد.
در نگاهی کلی به حدود ۳۰۰۰ قصیدهی بررسی شده از ۲۰ شاعر شاخص (بنگرید به مقالهی پیوست)، در این چندسده، نزدیک به هزار قصیده با موضوعهایی مربوط به تبریک، تهنیت، شادباش، تسلیت و تعزیت و شکایت سروده شده که نشاندهندهی برجستگیِ وجهی از شادی یا غم، در آن اشعار است. بُعد شادیانه در قصاید سدههای نخستین حدود سهبرابر جنبهی غمانگیز آنهاست؛ هرچند هرچه از سدهی چهارم به ششم نزدیک میشویم از انعکاس تبریک و تهنیت مناسبتها در ادبیات کاسته و به تعزیت و شکایت افزوده شده، نکتهای که با رویدادهای اجتماعی و سیاسی و مذهبی این سده، پیوندی آشکار دارد.
در سنت قصیدهسرایی، حدود چهل درصد از تبریکها و شادباشها مربوط به فرارسیدن بهار و نوروز است و پس از آن، شاعران بیش از همه اعیاد اسلامی، بهویژه دو عید قربان و فطر را تبریک گفتهاند.
سرودن شعر در تبریک این دو عید خطاب به ممدوح یا مخاطب غیردرباری، در دیوان اغلب شاعران شاخص دیده میشود؛ البته فرخی و معزی و مسعود سعد، بیش از دیگر شاعران این سهسده، به این موضوع پرداختهاند؛ با اینحال در دیوان شاعران دیگر چون: عنصری، منوچهری، قطران، ازرقی، سنایی، عمعق، مختاری، ادیب صابر، عبدالواسع جبلی، انوری، جمالالدین، خاقانی، ظهیر، کمالالدین و ... هم گرامیداشت اعیاد اسلامی نمود یافته است.
مسعود سعد در شعری مدحی و در تهنیت عید رمضان میگوید:
رسید عید و ز ما ماه روزه کرد گذر
وداع باید کردش که کرد رای سفر
به ما مقدمهی عید فرخجسته رسید
براند روزهی فرخنده ساقهی لشکر
(دیوان، ص ۱۶۸)
در اغلب این سرودهها، عید فطر با نام عید روزه یا عید رمضان، وصف شده؛ چنانکه امیرالشعرا معزی در تبریک عید روزه به ملکشاه گفته است:
آمد رسول عید و مه روزه نام او
فرخنده باد بر شه گیتی سلام او
(دیوان، ص ۶۷۶)
و در خطاب به سنجر سروده است:
امسال در آفاق دو عید است به یکبار
بر ملت و دولت اثر هردو پدیدار
یک عید ز ماه شب شوّال و دگر عید
از عافیت شاه جهانگیر جهاندار
از میان شاعران، سنایی با توجه به گرایشش به ادبیات عرفانی، توصیفی متفاوت با دیگر شاعران مداح دارد و میتوان نوع نگاه او را آغاز تحول در تهنیت آمدن عید فطر دانست؛ شیوهای که گویا از مسیر او به غزلیات شمس راه یافته است:
آمد هلال دلها ناگه پدید ناگه
هان ای هلالجویان ربّی و ربّک الله
(دیوان، ص ۵۹۴)
#عید_فطر
#قصیده
#شادی
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"دریچهای بر جهان شعر چینی"
یا هو
همهی ما شناختی نسبی از اجناس رایج چینی داریم و از روی بیتوجهی یا به ناچار، بسیاری از اقلام متعلق به این اقتصاد را در حافظهی اتاق یا محل کارمان جا دادهایم. البته در فرهنگ اقتصادی ایرانیان کالاهای چینی به دلایل مختلف تبلیغاتی و فرهنگی چندان جایگاه شریفی ندارد و بسیاری حتی در هنگام استفاده نیز به آنها با نگاه محترمانه نمینگرند.
این جای بسی شکر است؛ اما خانوارهای ایرانی به دلیل گرانبودن اقلام درجه اول و مناسب، و اغلب به دلیل فقر مادی ناچارند اجناس و کالاهای درجه چندم چینی یا متعلق به هر کشور دیگر را در سبد زندگی خود جا دهند. با این حال کمتر کسی، کالای چینی را با دید ارزش تهیه میکند و کسی الگوی مصرف خود را ولو در خیال، بر اساس اجناس بنجل چینی تنظیم نمیکند.
حال فرض کنید، جامعهی ایرانی به اندازهای به خط فقر نزدیک شود که دیگر کسی در جامعه نتواند اجناس درجه اول تهیه کند و همهی ایرانیان چه مصرفکنندگان و چه تولید و توزیع کنندگان، به مصرف کالاهای چینی یا شبیه آن گرایش پیدا کنند. نتیجهی این اقبال، فراموشی آهستهی کالاهای اصیل و تغییر ذائقهی مصرف ایرانیان خواهد بود. شاید بعید نباشد اگر در چنین جامعهای، پس از مد شدن اقلام درجه چندم، افراد که بهمرور زمان، حافظهی اصیل خود را از دست داده اند، در مواجهه با اجناس درجهیک احساس سردرگمی کنند یا بدتر از آن، آن اجناس را غیرطبیعی قلمداد کنند. اما در اقتصاد چنین وارونگیی به دشواری اتفاق میافتد.
حال جامعهی ادبی سالیان اخیر را در نظر بگیریم. شاعران و مخاطبان به دلیل فقر ادبی از شناخت شعر اصیل عاجز شدهاند و فوجفوج شعرهای یکبار مصرف چینی (بخوانید رایج در محافل مجازی و جز آن) تولید می شود. این ویژگی از آفتهای شاعران جوان و جز آن است و جای بسی تاسف که به دلیل جایگاه حاشیهای شعر در مقایسه با اقتصاد، شاعران عزیز حتی فقر ادبی خود را نمیپذیرند. شبیه گرسنگان سومالی شعرهای بیمار و لاغر میزایند و قبول ندارند سوء هاضمه دارند و چون قربانيان هیروشیما فرزندان ناقص میپرورند و به این جهش ژنتیک خطا بیتوجهند.
تاسف بیشتر این که اگر شعری یا شاعری با جهان اصیل بیابند او را عظیمالجثهای غیرطبیعی میخوانند؛ چونان استبان در زیباترین غریق جهان مارکز، و دانش را نشان گسست از شعر و جهان شاعرانه میدانند و بیدانشی را نشانهی طراوت ادبی خود می دانند.
اینک در قرن جدید شمسی، ماییم شاعرانی که چون ماهیان اسیر در تنگ سفرهی عید، حافظهی ادبی خود را در حد چند ثانیهی محدود تقلیل دادهایم و از دریای بیکران ادب خاطرهای نداریم و اگر تصویری از دریا در دوردست ببینیم تنها خمیازه میکشیم.
#نقد
#شعر_معاصر
#باز_نشر
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"نگاهی به کتاب باغ در حصار مصائب"
"باغ در حصار مصائب"، مجموعهای از شاعر شناختهشدهی کاشانی، علیرضا رجبعلیزاده است که در سال ۱۳۹۲ از سوی نشر #شهرستان_ادب منتشر شده و با گذشت یکدهه از زمان انتشار، مطالعهی آن همچنان میتواند برای اهالی شعر غنیمت باشد.
این دفتر، شامل ۹۲ صفحه و اغلب سرودههایش غزل و پس از آن چارپاره و نیمایی است. خلاف بسیاری از دفترهای شاعران هم نسل، در این دفتر تنوع وزنی محسوسی دیده میشود؛ به طوری که در غزلها از هیچ وزنی بیش از چهاربار استفاده نشده است. ساخت وزنها متنوع است و انواع وزنهای کوتاه، وزنهایی با طول متوسط، وزنهای دولختی و وزنهایی با ارکانی بیش از عروض کهن، در شعرها نمود یافته است.
دایرهی واژها در اشعار نسبتا گسترده است و کمتر دودستگی زبانی و اغلاط دستوری رایج در شعر دیگر شاعران در این دفتر دیده میشود. مضامین اشعار گاه مربوط به رویدادهای فردی و گاه مذهبی- وطنی است و شاعر در اشعار مذهبی و بهویژه پایداری، زبانی کمی متفاوت دارد.
ویژگی بارز این دفتر که برخی مخاطبان را به خود جلب کند و از زوایایی سزوار نقد و بررسی است، پیوند #بینامتنی اشعار با دیگر متون ادبی است.
در برخی غزلهای این مجموعه، نشانههایی از زبان #منزوی یا پیوندی بین اشعار و متون تاریخی یا داستانی چون #داش_آکل #هدایت دیده میشود. این پیوندها در سطح متعادل آن، از عوامل موثر ایجاد شاعرانگی در این دفتر بوده است؛ اما شاعر گاه در پیوند متنی با اشعار #اخوان_ثالث آنقدر اصرار ورزیده که سبب شده، سبک و جهان فردیاش در برخی اشعار به حاشیه رود؛ هرچند نوعی نوآوری و تجربهی جدید از غزلسرایی را به مخاطبان خاص، ارائه کرده است.
این تاثیرپذیری و اصرار بر اخوانگرایی را به صورت کلی در موارد زیر میتوان طبقهبندی کرد:
۱. استفاده از وزنهای خراسانی و همچنین وزنهای مورد استفادهی اخوان در نیماییها، به ویژه رکن مفاعیلن، برای تقویت امکان شبیهشدن شکل اشعار به سرودههای اخوان.
۲. غلبهی عناصر روایت در اشعار و نزدیک شدن به شیوهی روایتی اخوان در اشعار و استفاده از نمادهای روایتی او چون: نقال، راوی و ... .
۳. فراوانی استفاده از شگردهای بیانی چون: خطاب و سوال های پیاپی در اشعار به شیوهی اخوان.
۴. غلبهی عناصر معنایی شعر اخوان در سرودهها، مفاهیمی چون: تنهایی، پوچی، تاریکی، یاس و ... .
۵. زبان خراسانی اخوانی و نمود آن در اشعار، از قبیل: دایرهی واژگان، نوع ترکیبسازیها و اضافههای مقلوب، قیدها، اسم صوتها و ... .
۶. تلاش برای نیمایینویسی غزلها؛ اغلب به شکل تفننی.
۷. اصرار بر ارجاع به سطرها، ترکیبها، نام مجموعهها و سرودههای اخوان؛ بهطوری که بخشهایی از اشعاری چون: زمستان، خوان هشتم، پادشاه فصلها، از تهی سرشار، شاتقی، کتیبه و صدها استفادهی از این دست، در این مجموعه دیده میشود.
این که شاعر گاه به صورت تفننی از این ارتباطات #بینامتنی بهره برده و جز اخوان، دیگر شاعران در پسزمینهی شعرش حضور زیادی نداشتهاند؛ سبب شده برخی ویژگیهای جهان فردیاش در این مجموعه مجال نمود نیابد؛ با اینحال، دفتر "باغ در حصار مصائب" از منظر سازگار کردن قالب غزل با منطق شعر نیمایی نوخراسانی، از متفاوتترین مجموعههایی است که از شاعران دهههای اخیر میتوان خواند.
#محمد_مرادی
#علی_رضا_رجب_علی_زاده
#غزل_نیمایی
#شهرستان_ادب
https://eitaa.com/mmparvizan