eitaa logo
سیمای شهر کرکوند
398 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
3هزار ویدیو
7 فایل
برای دلبستن ، به خدا باید دلت را بهش گره بزنی یکی زیر،یکی رو ! مادر بزرگم میگفت : (قالی دستبافت مرگ ندارد) 🔊اخبار شهر کرکوند و شهرستان مبارکه با ما به روز باشید لینک کانال : @simaye_shahreh_karkevand
مشاهده در ایتا
دانلود
263.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 تقویم شیعه🌹 شمسی: سه شنبه ۲۶ فروردین۱۴۰۴ هجری شمسی میلادی:Tuesday 15 April 2025 قمری: الثلاثاء ۱۶ شوال ۱۴۴۶ هجری قمری 🌹 امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام 📿 اذکار روز: 👈صد مرتبه یا ارحم الراحمین 👈۹۰۳مرتبه یا قابض بگوید تا به حاجت خود برسد. 🙏بارالها در فرج حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تعجیل فرما و گره از مشکلات همه مردم باز کن ✅ وقایع روز: مناسبت خاصی ثبت نشده است ⏳روز شمار تقویم: ◼️⏳۰۹ رور مانده به سالروز شهادت حضرت امام جعفرصادق علیه السلام (۱۴۸ه ق) 💐⏳۱۴ روز تا سالروز ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر (آغاز دهه کرامت) 💐⏳۱۹ روز تا بزرگداشت حضرت احمد بن موسی شاهچراغ علیه السلام 💐⏳۲۴ روز تا سالروز ولادت باسعادت حضرت امام رضا علیه السلام (۱۴۸ه ق) 📿 اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلیِّــکَ_الفَــــرَج لبیک_یا_خامنه_ای 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر صلوات ، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
🍀 ✅️هر روز باخودمون تکرار کنیم👌 🍃🌼خواسته های من مشخص است. 🍃🌼رحمت خداوندی آنها را یکی‌یکی برایم آشکار می‌کند. خداوندا سپاسگزارم🤲 🌸 ‌ ✦‎࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ ✦‎࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
✨باور دارم هر چه سخت بگیریم سخت میگذره.👌 بگیم، بخندیم 🤣 جدی نگیریم از کوچکترین چیزها لذت ببریم...😊 دست از جستجوی خوشبختی و یک روز ایده‌آل برداریم ✨باید یادبگیریم خیلی ساده وخوشحال باشیم...😍 🌸 ‌ ✦‎࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ ✦‎࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رمزآمیزترین معجون دنیا نون و پنیر و چایی شیرینه، که هرروز صبح میخوری ولی حالتو به هم نمیزنه از شدت تکراری بودن 😁😄😂 ‌ ‌
16.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لیستی از مکان های بهاری کرمانشاه
🔻آیا تحریم باعث بالارفتن دلار میشه؟ بله بله 🔻الان مگه تحریمی رفع شده که دلار اومده پایین؟ نه 🔻خب چی شد پس؟ بوی رفع تحریم اومده، دلار اومده پایین. حتی احتمالا رفع تحریم هم دلارو میاره پایین 🔻خب ده سال قبل تو برجام که اصلا تصویب شده بود تحریم‌ها لغو بشه. روحانی هم گفت همین الان همه تحریم‌ها یکجا لغو شد پس چرا دلار از ٣ تومن رسیده به 20_30 تومن؟ 🤦‍♂ پس پیج سفت و شل شدن دلار بیشتر دست دولت و در داخله تا تحریم‌ها...اینو خود روحانی هم گفته بود. قیمت دلار بیشتر داخلیه تا خارجی بله تحریم‌ها اثر داره ولی داخل اگه بخواد میتونه قیمت ارز رو کنترل کنه. نمونه بارزش روسیه. تحریم‌هاش خیلی بیشتر از ایرانه، ولی بعد از تحریم‌ها قیمت دلارو کنترل کرد و ثابت نگهش داشت. ما بیشتر مشکلاتمون رو اگه بخوایم میتونیم تو داخل حل کنیم. بشرطی که مسئولانمون بخوان. بله روسیه ساختارهای دولتی و حاکمیتیش کامل‌تر از ایرانه و مثل ایران مافیاهای مختلف نداره. ما همه تحریم‌هامونم لغو بشه و این مافیاها سرجاشون باشن وضع اقتصادمون درست نمیشه خلاصه مشکل اصلی ما داخلیه نه خارجی
🔆💠🔅💠﷽💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠 🔴آلزایمر؛ وقتی حافظه کم‌رنگ می‌شود! فراموشی‌های گاه‌وبیگاه طبیعی‌اند، اما وقتی نام‌ها، خاطرات و مسیرها از ذهن محو می‌شوند، باید جدی گرفت! در طب سنتی، آلزایمر به سردی و رطوبت زیاد مغز (غلبه بلغم)، ضعف سیستم عصبی و اختلال در گردش خون مغزی نسبت داده می‌شود. نشانه‌های آلزایمر: فراموشی مداوم ➝ یادآوری نام‌ها و اتفاقات سخت‌تر می‌شود. گم کردن وسایل و ناتوانی در یافتن آنها ➝ کلید، موبایل و عینک همیشه گم می‌شوند! کاهش تمرکز و گیجی ➝ در انجام کارهای روزمره دچار مشکل می‌شوی. اختلال در تکلم و پیداکردن کلمات مناسب ➝ جملات نیمه‌کاره می‌مانند. چه عواملی آلزایمر را تشدید می‌کند؟ مصرف زیاد غذاهای سرد و بلغمی ➝ مانند برنج، لبنیات و ترشیجات. قرار گرفتن در محیط‌های سرد و مرطوب ➝ باعث تشدید بلغم مغزی می‌شود. کم‌تحرکی و عدم ورزش ذهنی ➝ فعالیت کم، مغز را تنبل می‌کند. استرس و اضطراب مداوم ➝ تأثیر منفی بر حافظه و تمرکز دارد. درمان‌های طب سنتی: مصرف مغزیجات (گردو، بادام، فندق) ➝ تقویت حافظه و عملکرد مغز. دمنوش رزماری و زعفران ➝ بهبود گردش خون مغزی و افزایش تمرکز. استفاده از روغن سیاه‌دانه و کندر ➝ ماساژ ملاج سر با این روغن‌ها مفید است. مطالعه، حل معما و حفظ شعر ➝ بهترین ورزش برای مغز! یادت باشد! ذهن هم مثل عضلات، برای قوی ماندن به تحرک، تغذیه مناسب و آرامش نیاز دارد. 📚 منابع طب سنتی ☜【طب شیعه】 🔅 💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅💠🔅 🔆💠🔅💠🔅💠🔅
3.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر صاحب خونه دستش رو آورد جلو چی کار می کنیم 😂😂
سیمای شهر کرکوند
روایت دلدادگی قسمت ۹۱🎬: همانطور که بهادرخان غرق شنیدن سخنان فرنگیس بود و فکر میکرد ، آن دلبری که فر
روایت دلدادگی قسمت ۹۲🎬: فرنگیس که از صدای شیهه بی موقع اسبش به خود آمده بود ، کف آبی به صورتش زد که از خنکای آن کل تنش به لرزه افتاد و از جا برخاست و به سمت صخره آمد و از آن بالا ، سواری را دید که چون باد از او دور می شد. فرنگیس که مخفیانه آمده بود ، از این صحنه ترس در دلش افتاد و با خود گفت : نکند ....نکند ...کسی ما را تعقیب کرده؟! و با زدن این حرف خود را به اسب رسانید و به تاخت راه برگشتن به عمارت را در پیش گرفت. از دور نمای عمارت جلوی چشمش قرار گرفت و عجیب اینکه احساس کرد ، سواری از عمارت جدا شد و رو به چمنزار گذاشته.... فرنگیس جلوی درب اصطبل از اسب پیاده شد و همانطور که رجب را صدا میزد تا افسار اسب را به دستش بسپارد، با نگاه تیزش اطراف را جستجو می کرد، اما انگار همه چیز عادی بود. وارد محوطهٔ ساختمان شد و از بوی نان تازه ای که در فضا پیچیده بود ، اشتهایش تحریک شد و مستقیم به سمت مطبخ، که کمی دورتر از اتاقهای شاه نشین بود رفت . سرو گل ، همانطور که چارقدش را پشت گردنش بسته بود داشت آخرین نان را از تنور درمی آورد ،با ورود فرنگیس ،اشک چشمانش که ناشی از دود اجاق بود را پاک کرد و گفت : ننه قربانت شود، برو داخل اتاق ،الان نان داغ با ناشتایی برایت می آورم.... فرنگیس همانطور که تکه ای از نانی که بخار از آن بلند میشد را کنده و در دهان می‌گذاشت گفت : به به...چه عطری... اصلاً میلم میکشد ، همین جا صبحانه بخورم ، به شرطی تو هم لب باز کنی بگویی چه خبری داری که من ندارم؟! سروگل نان ها را داخل دوری مسی گذاشت و بر روی میز چوبی وسط مطبخ قرار داد و به طرف مشکی که آن سوتر آویزان کرده بود رفت تا کرهٔ تازه بیاورد گفت : هی....هی....خبرها که پیش شما جوان هاست ، تا حالا فکر می کردم که محرم اسرارت هستم ، اما الان می بینم که انگار به ننه ات ،اعتماد نداری... فرنگیس جلو آمد و از پشت شانه های نحیف پیرزن را در آغوش گرفت و گفت : تو نه که ننه...بلکه عزیز فرنگیس هستی ، چرا اینچنین فکری می کنی؟ چه شده که دلت از دست من گرفته؟! سرو گل پیالهٔ مملو از کره را به دست فرنگیس داد و خمرهٔ عسل را بالا آورد، آه کوتاهی کشید و گفت : من گمان میکردم چون از علاقهٔ بین گلناز و مهرداد خبر داری ، عروسی را بهم زدی و فرار را بر قرار ترجیح دادی، اما حالا می بینم نه....موضوع بالاتر از این حرفهاست و شاهزاده خانم ، خودش عاشق شده و با دلبر زیبایش ،نقشهٔ فرار به اینجا را کشیده..... فرنگیس از حرفهای سروگل سردرنمی آورد.... با خود فکر میکرد :یعنی این پیرزن از عشق او به سهراب آگاه شده بود؟!...یعنی سهراب الان....نه...نه....امکان ندارد.... ادامه دارد... 📝به قلم : ط_حسینی 🌨💦🌨💦🌨💦🌨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا