4.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.#انگیزشی
وقتی
سرمایه ات خوبی باشد 🌺
آنوقت دیگر
ثروتت پول نیست 🌱
ثروتت
همان کمکی ست
که به مستمندی میکنی👌
یا آبیست که به
تشنه ای میدهی☘
یا همان تکه نانی
به گرسنه ای و حتی
دانه ای به پرنده است🌳
🌸
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
دیوار مبارکه و حومه در خدمت شما همشهریان گرامی
زیباشهر. طالخونچه. کرکوند. آدرگان. خولنجان. ورنامخواست و ...
https://eitaa.com/divaremobarake1
✅هر آنچه که نیاز داری میتونی در این کانال بدون واسطه بخری یا بفروشی
✅ تبلیغ کانال یا گروه داری میتونی تو این کانال انجام بدی
✅ آگهی استخدام و شرکت ها
👌فقط کافیه عضو کانال بشی تا آگهی تون در کانال درج بشه
لینک دیوار مبارکه و حومه 👇👇
https://eitaa.com/divaremobarake1
👌برای تبلیغ بدون واسطه هم میتوانید وارد گروه زیر شوید
https://eitaa.com/joinchat/2298610408Cd601e3bc64
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠
✅ خوب و بد زنجبیل! 🫚
طبع زنجبیل بسیار گرم است، بنابراصد احتیاطات ویژه خود را نیز دارد.
✔️خواص ضد تهوع و استفراغ و ضد دردی زنجبیل بسیار معروف است. کسانیکه هنگام مسافرت و حرکت وسیله نقلیه دچار دل بهم خوردگی می شوند، نوک قاشق چایخوری پودر زنجبیل را یکی دو ساعت قبل از سفر میل کنند.
✔️در درد مفاصل 1تا 2 گرم حدود یک دوم قاشق چایخوری روزانه معمولا توصیه می شود. پودر خشک یا تازه آن را می توان در آبجوش دم کرد و با کمی نبات یا عسل میل کرد.
✔️زنجبیل در تقویت هاضمه و رفع نفخ خیلی خوب عمل می کند.
✔️حافظه را قوت می دهد.
✔️در صورتی که کمی زنجبیل روی تخم مرغ عسلی پاشیده شود،
میل جنسی را تقویت می کند.
✔️روغن زنجبیل به صورت موضعی نه تنها درد مفاصل را کم می کند، می تواند درد قاعدگی را به خوبی کنترل کند.
احتیاط: کسانیکه سنگ کیسه صفرا دارند، از داروهای ضد انعقاد، کاهنده قند خون و قلبی استفاده می کنند، در مصرف زنجبیل دقت کنند و پیش از مصرف با پزشک خود حتما مشورت کنند. در فصول گرم و گرم مزاجان هم مصرف نامتعادل زنجبیل می تواند مشکل زا شود.
🖋 دکتر مریم تقوی شیرازی ( متخصص طب سنتی ایرانی)
☜【طب شیعه】
🔅
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
این مگس هایی که گیر میکنن تو ماشین
و میرن یه شهر دیگه
چی بر سر خونواده هاشون میاد؟ 😂😂
#روایت دلدادگی
#قسمت ۶۴ 🎬 :
حسن آقا ، وقتی که میهمانش کمی استراحت کرد و پذیرایی شد ، همانطور که تمام حرکات سهراب را زیر نظر داشت، دانه های تسبیح دستش را جابه جا کرد و گفت : ببین پسرم ، همانطور که گفتم ،کاروان کوچک ما مدتهاست که آماده ی حرکت است ،فقط دنبال محافظی ماهر و شجاع چون شما بودیم که لطف خدا شامل حالمان شد و شما را یافتیم.
سهراب سری تکان داد و گفت : امکان دارد روشن تر سخن بگویید تا من بدانم دقیقا رهسپار کجایم؟ هدف از این سفر چیست؟ و چه چیزی را باید به مقصد برسانم؟
حسن آقا گلویی صاف کرد و گفت : عجله نکن ،توضیح می دهم ، تو باید به عراق عرب بروی و خود را به کوفه برسانی، امانتی را که به دستت می دهیم به دست حاکم کوفه برسانی.
آنطور که صاحب کار ما میگوید ، سالها پیش طبق قراری که من نمیدانم مفادش چیست و چرا و چگونه منعقد شده ، گنجینه ای نزد تاجر علوی به امانت می ماند ، این گنجینه در صورت رعایت آن قرارداد، بین تاجرعلوی و حاکم کوفه می بایست به طور مساوی تقسیم شود اما در صورت خلف وعده از طرف هریک از طرفین ،کل گنجینه به طرف مقابل میرسید ، حال بعد از گذشتن سالیان سال ، مثل اینکه زمان تقسیم گنجینه فرا رسیده ،اما به دلایلی علوی تاجر نتوانسته مفاد قرار داد را به جا آورد ، پس لاجرم طبق عهدی که نموده ،باید تمام گنجینه را تقدیم حاکم کوفه نماید، چون این امانت بسیار گرانبهاست و حاوی طلا و یاقوت و لعل و زمرد بسیار زیادی ست ، پس تاجر علوی حساسیت بسیار زیادی روی آن دارد تا به سلامت به مقصد برسد.
سهراب که غرق گفته های حسن آقا شده بود ، همانطور که می خواست هیجان درونش را بروز ندهد گفت : اینطور که می گویید ،کاری ست بسیار خطیر، آخر چنین گنجینه ای را چگونه باید پنهان کرد و از طرفی راه خراسان تا کوفه هم بسیار طولانی ست و هر آن ممکن است مورد تاراج راهزنان قرار گیرد....
حسن آقا سری تکان داد و گفت : حرف شما درست است ،اما اگر دیگران ندانند که بار شما چیست و شما کیستید ، سفرتان بی خطر خواهد بود و بدان ما چاره ی کار را به خوبی اندیشیده ایم و با طرحی زیرکانه عمل خواهیم کرد.
سهراب خیره به دهان حسن آقا بود و در فکرش چیزی می گذشت که خلاف جوانمردی بود...
وقتی به خود آمد که حسن آقا مشغول ترسیم نقشه بود و اینچنین می گفت : طبق نظریه تاجرعلوی که عمری تجارت کرده و زیر و بم کار دستش است ، شما در قالب کاروانی کوچک که در مجموع بیش از ده نفر نخواهید بود ،در لباس کشاورزان با گاری که روی آن بار گندم و جو است حرکت می کنید .
سهراب گفت : اگر به درستی بار گاری گندم و جو باشد ، پس گنجینه ی به آن بزرگی را کجا می خواهید پنهان کنید؟ نکند داخل گونی های گندم.....
حسن آقا به میان حرف سهراب پرید و گفت : گفتم که عجله نکن...گنجینه در گونی گندم وجو نیست....
ادامه دارد...
📝 به قلم :ط_حسینی
💦🌨💦🌨💦🌨