موی فر اینجوریه که میری حموم میای میگی به به چه موهایی شبیه فرشته هایی
بعد میگیری میخوابی صبح پا میشی میبینی شبیه هیولاهایی😑😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم از شانس ماست🤣🤣
🔴 تقویت معده و کبد
امروز میخواهیم شربتی جهت تقویت_معده و کبد خدمتتان معرفی کنیم:
آب_به، آب_سیب و آب_نارنج را به مقدار مساوی ترکیب کنید و حرارت دهید تا نصف شود سپس به میزان مقدار باقیمانده شکر سرخ اضافه کنید تا قوام پیدا کند.
مصرف یک قاشق چایخوری صبح و ظهر و شب قبل و بعد از غذا مقوی معده و کبد بوده و برای رفع تهوع_بارداری از مجربات است.
☜【طب شیعه】
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وضعیت این روزها💆♂😂😂
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا برخی از نیامدن #جلیلی خوشحال هستند و خط تخریب او را در پیش گرفتهاند؟
جوابش تو این ویدیو هست...
#رانت
#رائفی_پور
#روایت دلدادگی
#قسمت ۲۴ 🎬 :
بالاخره سفره ی پذیرایی و نهار هم جمع شد و نزدیک اذان ظهر بود که آقا سید از جا بلند شد و سهراب مانند انسانی سرگردان به تبعیت از او از جابلند شد ، نمی دانست چه کند؟
به لطف آقا سید ،جامه ای بر تن داشت ، اما آن دزد بی وجدان نه تنها لباس ها و سکه های او را برده بود ، حتی به گیوه های سهراب نگون بخت هم رحم نکرده بود.
آقا سید که سهراب را در آن حالت دید ، جلو آمد ،دست پشت او برد و درحالیکه شانه های سهراب را در بغل گرفته بود به خروجی گرمابه اشاره کرد و گفت : ناراحت نباش پسرم ، خدا روزی رسان است ،حتما مصلحتی در این گم شدن وسائل بوده ، حالا بعد از حمامی دلچسپ و نهاری لذیذ ، خوب است چون نزدیک صلاة ظهر است به حرم امام رضا (ع) برویم و دلی هم صفا دهیم...
او ضامن غریب و در راه ماندگان و بیچارگان است ،برویم تا ضمانت شما را هم بکند.
سهراب از این سخنان سید ، بغضی در گلویش افتاد و با خود می اندیشید ،به راستی راهزنی چون سهراب که عمری مال مردم غارت کرده و اشک و آه آنها را در آورده را راهی به بارگاه ملکوتی امامی پاک و غریب نواز است؟
آیا اصلا او سعادت حضور در آن آستان قدسی را دارد؟
سهراب در جدالی سخت با خود بود که بی خیال گناهانش شود و به زیارت برود یا اینکه با توجه به گذشته ی تیره و تارش ،حرمت امام را حفظ کند و با این بار گناه وارد آن سرای عزیز نشود که با حرف آقا سید به خود آمد که می گفت : چرا تعلل می کنی؟ برویم دیگر...
سهراب که روی حضور در زیارت را نداشت و فکر می کرد امام رضا ع راضی به حضور چون اویی در حرمش نیست و از طرفی نمی خواست رازش را جلوی سید برملا کند و خودش را رسوا نماید ، با من و من نگاهی به پاهایش کرد و گفت : می بینید که گیوه هایم هم برده اند...میترسم حیران من شوید و وقت نماز بگذرد ، شما به زیارت بروید و من هم کفشی تهیه می کنم و سعی می نمایم خودم را به شما برسانم.
سید لبخندی زد و گفت : این چه حرفی ست جوان ، خیلی ها نذر می کنند و فرسنگها راه را با پای پیاده و برهنه طی می کنند تا به حرم برسند، حالا تو نمی خواهی چند متر راه را با پای برهنه به حرم یار بروی ؟! و سپس دستش را روی شانه ی سهراب زد و ادامه داد : اگر پای برهنه ای ،حکما خود حضرت می خواسته تو را در این حال ببیند ، پس تعلل نکن ...برویم...
و سهراب به ناچار برخلاف انچه در ذهنش می گذشت ،با آقا سید همراه شد..
#ادامه دارد....
📝 به قلم : ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧
❥❥❥🌺❥❥❥
٠٠••●●❥❥❥❥🌸
٠٠••●●❥❥❥❥🌺
٠٠••●●❥❥❥❥🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار بود مستند باشه ولی ویدئو عاشقانه شد.😂❤️
8.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچکس در مبحث ازدواج معدلش بیست نمیشه❌
🌱دکتر عزیزی🌱
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
❥❥❥🌺❥❥❥
٠٠••●●❥❥❥❥🌸
٠٠••●●❥❥❥❥🌺
٠٠••●●❥❥❥❥🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا آدم ها قدر زندگی مشترکشون رو به وقت پیری بیشتر درک میکنن