روایت دلدادگی
قسمت ۸۸🎬 :
سهراب با تمام توان شمشر را بالا برد و ناگهان خنده کنان شمشیر را داخل غلافش کرد و جلوتر آمد و همانطور که سر رخش را به سینه می چسپاند و با دستانس او را نوازش می کرد گفت : تو بودی پسر؟!.اینهمه مدت تو در پی من بودی و من بی خبر می تازاندم؟!
رخش که انگار حرفهای سهراب را میفهمد ، شیهه ای کوتاه کشید و پوزه اش را به صورت سهراب مالید.
سهراب بوسه ای بر پیشانی او زد و همانطور که افسارش را در دست میگرفت گفت : بیا برویم رفیق..
و نزدیک گاری شد و اسب گاری را که مشخص بود خسته است، هی کرد و آرام آرام به جلو رفتند.
کمی از تپه ی شنی فاصله گرفتند و ناگهان سهراب متوجه موقعیت خطیر خود شد.
دور تا دور او تا چشم کار میکرد ،بیابان بود و شوره زار....
سهراب نفسش را محکم بیرون داد و رو به رخش گفت : خدای من ، آنقدر هول و هراس گریختن داشتم که نفهمیدم از کجا آمده ام به کجا پا می گذارم...
الان چه کنم؟ به کدام طرف برویم؟!
اندکی بر جای خود ایستاد و عاقبت انتخاب راه را به اسبش واگذار کرد و گفت : ببین رفیق راه ، من آدمم و آدمیزاد در بند چیزهایی ست که می بیند و می شنود ، اما می گویند اسبها احساسات قوی دارند و بوی آب و علف را از صد فرسخی حس می کنند ، حالا این گوی و این میدان ، تو جلودار من بشو و من به راهی میرم که تو بروی...
رخش راهی را که میرفت ، مستقیم ادامه داد و سهراب هم به دنبال او راه افتاد..
ساعتی دیگر گذشت و اشعه های خورشید تیزتر از همیشه بر آنان فرود می آمدند ، برای سهراب دیگر خورشید منبع نور و گرمای او زندگی بخش نبود ،بلکه گرمایش،جهنم را به خاطر او می آورد و هر لحظه تشنه و تشنه تر می شد.
نه آبی همراه داشت تا لبی تر کند و نه قوتی که از مرگ بگریزد ، تنها چیزی که سهراب همراه داشت و به خاطر بدست آوردن آن دست به خطر زد .
گنجینهٔ باارزش تاجر علوی بود که او فکر میکرد زندگی اش را نجات می دهد و تا هفتاد نسل هم زندگی فرزندانش را تضمین می کند ، اما اینک که این گنجینه را در دست داشت ، می فهمید که تعبیرش از زندگی و سعادت چقدر اشتباه بوده ....
او الان حاضر بود ، نصف یا حتی تمام گنج را به کسی بدهد ، که جرعه ای آب به او بنوشاند و سهراب را به کوره دهی برساند ...
دیگر به جایی رسید که اندک رمق اسبی که گاری را به دنبال خود می کشید از دست رفته بود و دیگر این اسب هم فرمانبرداری نمی کرد و بر جای خود ایستاد.
رخش هم شیهه ای کشید و انگار او هم توانش تحلیل رفته بود و او هم کنار گاری ایستاد.
سهراب که از شدت تشنگی و بی رمقی و تابش اشعه های خورشید ،دنبال سایه ای برای اندکی آسودن می گشت ، خود را به زیر گاری کشانید .
درست است که گرمای شن های داغ بیابان بر جانش می نشست اما در پناه سایهٔ گاری از گزند اشعه های سوزان آفتاب در امان بود.
بعد از اندکی استراحت ، ناگاه ،گاری تکان شدیدی خورد و صدای کوبیده شدن چیزی بر زمین بلند شد.
سهراب اندکی نیم خیز شد و از زیر چرخ های گاری جلویش را نگاه کرد و متوجه شد ، اسب گاری از تشنگی مُرده......
ادامه دارد...
📝 به قلم :ط_حسینی
🌨💦🌨💦🌨💦🌨
خود فلافل فروشيا هم وقتي تو خونه فلافل
درست ميكنن مثل بيرون نميشه به مولا😂
256.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸 بــِســْم اللــّهِ الـرَّحـْمـَن الـرَّحـيم🍃🌸
جز خدا کیست که در سایه مهرش برویم
رحمت اوست که هر لحظه پناه
من و توست ....
لا إله إلا الله الملك الحق المبين
امروز پنج شنبه
🌿 21 فروردین 1404 هجری شمسی
🌿 11 شوال 1446 هجری قمری
🌿 10 آوریل 2025 میلادی
____🍃🌸🍃___
🌹 تقویم شیعه🌹
شمسی: پنج شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴هجری شمسی
میلادی:Thursday 10 April 2025
قمری: الخعميس ۱۱ شوال ۱٤٤۶
🌷 امروزا متعلق است به :
🔸حضرت حسن بن علی العسكری عليهما السّلام
📿 اذکار روز:
👈صد مرتبه ذکر لا اله الا الله الملک الحق المبین
👈۳۰۸ مرتبه یا رزاق بگوید تا روزى اش فراوان شود.
🙏بارالها در فرج حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تعجیل فرما و گره از مشکلات همه مردم باز کن
✅وقایع روز:
🇮🇷شهادت امیر سپهبد علی صیاد شیرازی (۱۳۷۸ه ش)
🇮🇷سالروز افتتاح حساب ۱۰۰ به فرمان حضرت امام خمینی رحمهالله علیه و تاسیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی (۱۳۵۸ه ش)
⏳روز شمار تقویم:
◼️⏳۰۴ روز مانده تا سالروز شهادت حضرت حمزه علیه السلام (۰۳ هجری قمری )
◼️⏳۰۴ وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام (۲۵۲هجری قمری)
◼️⏳۱۴ رور مانده به سالروز شهادت حضرت امام جعفرصادق علیه السلام (۱۴۸ه ق)
💐⏳۱۹ روز تا سالروز ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر (آغاز دهه کرامت)
💐⏳۲۴ روز تا بزرگداشت حضرت احمد بن موسی شاهچراغ علیه السلام
💐⏳۲۹ روز تا سالروز ولادت باسعادت حضرت امام رضا علیه السلام (۱۴۸ه ق)
📿 اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلیِّــکَ_الفَــــرَج
لبیک_یا_خامنه_ای
📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر صلوات ، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
2.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸دل خود را
🦚از رنگها سرشار كن؛
🌸درخشان و رنگارنگ
🦚مثل یك طاووس
🌸و برای این
🦚دلشادی و آواز و شور
🌸به دنبال دلیلی نباش
🦚كسی كه برای
🌸شادی دلیلی میجوید،
🦚شاد نخواهد بود
🌸امروزتون سرشاراز زیبایی
❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖
🌷 اَلٰا بِـذِڪْرِٱݪلّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠
🔴 واریس؛ وقتی رگها ضعیف میشوند!
واریس به دلیل ضعف گردش خون و تجمع سودا در رگها ایجاد میشود. در طب سنتی، این بیماری به سفت شدن و انسداد عروق نسبت داده میشود که باعث تورم، درد و تغییر رنگ رگها میشود.
علائم واریس:
برجستگی و پیچخوردگی رگها – معمولاً در پاها دیده میشود.
رنگ بنفش یا آبیرنگ رگها –
نشانه اختلال در گردش خون.
احساس سنگینی و درد در پاها –
بهویژه بعد از ایستادن طولانی.
ورم و سوزش در ناحیه رگهای واریسی – نشانه التهاب و ضعف رگها.
چه عواملی واریس را تشدید میکند؟
نشستن یا ایستادن طولانیمدت – باعث کند شدن گردش خون میشود.
مصرف زیاد غذاهای سوداوی –
مانند عدس، گوشت گاو، بادمجان و چای پررنگ.
بلند کردن اجسام سنگین –
فشار زیاد روی رگها ایجاد میکند.
مصرف سیگار و چای پررنگ –
باعث غلظت خون و انسداد عروق میشود.
درمانهای طب سنتی:
ماساژ پا با روغن سیاهدانه و زیتون –
تقویتکننده دیواره رگها.
دمنوش بابونه و مریمگلی –
به بهبود گردش خون کمک میکند.
اصلاح تغذیه –
کاهش مصرف غذاهای سوداوی
و افزایش میوه و سبزیجات.
حجامت و زالو درمانی (با مشورت متخصص) –
کمک به کاهش غلظت خون و بهبود
عملکرد عروق.
📚 منابع طب سنتی
☜【طب شیعه】
🔅
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
26.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مخملکوه لرستان یکی از بی نظیر ترین لوکیشن های بهاریه که میتونید تجربه کنید
برای دسترسی بهش هم باید قبل از خرم آباد به سمت روستای پیرجد برید، داخل روستا سوپر مارکت پارکینگ و اقامتگاه موجود هست
هفته پیش خواهرم گفت گوشیم دیگه مث قدیم خوب نیس بابام امشب با S8 اومد خونه
حالا من ۳ ساله میگم عینکمو باس عوض کنم
میگه این دنیا چی داره که میخوای دقیقتر ببینیش؟!🙁😂
8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مذاکره غیر مستقیم با آمریکا به روایت تصویر😃