🌹#با_شهدا|شهید امین کریمی
✍️ همسر من کُلفَت نیست
▫️امین روزها وقتی از اداره به من زنگ میزد و میپرسید چه میکنی؟ اگر میگفتم کاری را دارم انجام میدهم میگفت: نمیخواهد! بگذار کنار، وقتی آمدم با هم انجام میدهیم. میگفتم: چیزی نیست، مثلاً فقط چند تکه ظرف کوچک است. میگفت: خب همان را بگذار وقتی آمدم با هم میشوریم، مادرم همیشه بهش میگفت: با این بساطی که شما پیش میروید همسر شما حسابی تنبل میشود! امین جواب میداد: نه حاج خانم! مگر زهرا کُلفَت من است؟ زهرا رئیس من است. به خانه که میآمد دستهایش را به علامت احترام نظامی کنار سرش میگرفت و میگفت: سلام رئیس
📚 به روایت همسر شهید امین کریمی
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
#با_شهدا|شهید منوچهر مدق
✍️ قلوه سنگ
▫️هر چی درست میکردم میخورد حتی قلوه سنگ! اولین غذایی که بعد از عروسیمان درست کردم استانبولی بود. از مادرم تلفنی پرسیدم ولی شده بود سوپ... آبش زیاد شده بود... منوچهر میخورد و به به و چه چه میکرد. روز دوم گوشت قلقلی درست کردم... شده بود عین قلوه سنگ. تا من سفره را آماده کنم منوچهر چیده بودشان روی میز و با آنها تیله بازی میکرد قاه قاه میخندید و میگفت: چشمم کور دندم نرم تا خانمی یاد بگیرن هر چه درست کنن میخوریم حتی قلوه سنگ.
📚 به روایت همسر شهید منوچهر مدق
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
وقتے سفرۀ انقلاب پهن شد،
سهم اینها کہ زودتر آمدند،
بذلِ جـان بود و جـوانے...
برخے امّا دیر رسیدند!
بعد از روزهاے جنگ..
و بہ دنبال سهـم!!
سهمشان هم...
بمانَد که...
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
ای که رفته با خود
دلي شکسته باقی
این چنین به طوفان
تن مرا سپردی ..
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
🔴امنیت کنونی کشور ، قدرت بازدارندگی و ترس دشمنان از این مرز و بوم را مدیون پدر موشکی ایران و سربازان او هستیم…
روحش شاد و یادش گرامی
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تاثیر نان حلال
👤 حاج قاسم سلیمانی: افتخار میکنم که در زندگی پدرم یک گندم حرامی وارد نشده، شهادت میدهم این را با ضرس قاطع و این در تمام عمر من تاثیر گذاشت.
#به_وقت_دلتنگی
#سردار_دلها
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا به اون نمازهایی که در کنار این نهرها خونده شد،
خدایا به اون جوانهای عاشقی که کنار این نهرها شهید شدند،
خدایا به اضطراب قلب ما و به اشتیاق قلب اونها؛
قسمت میدهیم عاقبت ما را ختم به شهادت کن...
❤️ساعت به وقت حاج قاسم...
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
آیت الله تقـــوایی:
#دعا خیلی مهم است. همدیگر را
دعا کنیم تا ان شاء الله همه چیز
درست شود.
ریشه عـبادت دعاست و در واقع
اصل عبادت، دعاست؛ مخصوصاً
دعای برای #بــرادران دینی.
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت جالب "حجت السلام فاطمینیا" درمورد آیت الله سید محمدتقیخوانساری!
وقتی با یک نمازِ باران، سیل راه میافتد...
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
یاࢪان همہ ࢪفتند
افسوس که جاماݩده منم
پیࢪ ࢪه آمد و طࢪیق رفتن آموخت
آنکه ناࢪفته و جامانده منم🙂🖤
#حاج قاسم
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
علامه حسن زاده تا آخرین روزهای عمرشان عکس همسرشان را بر روی میز مطالعه داشتند تا از یاد و مغفرت برای ایشان فراموش نکنند.
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین راه ارتباط با خدا در درجه اول همین نمازیست که میخوانید...
صحبتهای شنیدنی مقام معظم رهبری را از دست ندهید ...
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اطلاعاتی جدید از لحظه شهادت حسن تهرانیمقدم
خوابی که شهید قبل از شهادت دید
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قران میاوردن مسئولیت نگیرن
لابی میکنن مسئولیت بگیرن
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
#با_شهدا|شهید یوسف سجودی
✍️ مرغ سفت
▫️یوسف بعد از مدتها خرید کرده بود. بهم گفت: خانوم! ناهار مرغ درست میکنی؟ هنوز آشپزی بلد نبودم. اما دل رو زدم به دریا و گفتم: چشم... مرغ رو خوب شستم و انداختم توی روغن. سرخ و سیاه شده بود که آوردمش سرِ سفره. یوسف مشغول خوردن شد. مرغ رو به دندون گرفته بود و باهاش کلنجار میرفت. مرغ مثلِ سنگ شده بود و کنده نمیشد. تازه فهمیدم قبل از سرخ کردن باید آبپزش میکردم. کلی خجالت کشیدم. اما یوسف میخندید و میگفت: فدای سرت خانوم!
📚 مجموعه طلایه داران جبهه حق ۷ کتاب شهید یوسف سجودی
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی :
#شهید #محمدابراهیم_همت سوار بر موتور (نه سوار بر بنز ضدگلوله) به صورت ناشناس به #شهادت رسید
#مرد_بی_ادعا_و_بااخلاص_جبهه
#فرمانده_دلها
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
#با_شهدا|شهید علی آقا ماهانی
✍️ احترام به والدین
▫️میگفت: احترام بـه والدین دستور خداست. یه دستش توی عملیات قطـع شـده بـود. یه روز که اومدم خونه دیدم لباس کثیف رو شسته. بهش گفتم: مادر برات بمیره! چطور با یک دست اینها رو شستی؟ گفت: مادر! اگه دو تـا دستم رو هـم نداشـتم باز وجدانـم راضی نمیشد کـه من خونه باشم و شما زحمت شستن لباسهـا رو بکشی...
📚 کتاب نماز، ولایت، والدین، صفحه ۸۳
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
سلام بر شهدا
که حافظ بیتالمال بودند
نه شریک آن
سلام بر شهدا
که حامی ولایت بودند
نه رقیب آن
سلام خدا بر شهیدان
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️🎥 مروری بر زندگی پرافتخار پدر موشکی ایران؛ شهید تهرانی مقدم
♨️فرمانده ۲۵ سالهای که با موشکی کردن کشور سایهی جنگهای شهری را در زمان جنگ تحمیلی از سر مردم کم کرد
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
📌 راه نجات...
💰 روزگار غریبی است؛ بعضی برای رسیدن به دنیا و ثروت و جاه و مقام، از همه چیز حتی دین و امام خود چشم میپوشند و عدهای در ثروت و قدرت غرق و به دنبال راه نجات اند.
📖 ادواردو آنیلی، راه نجات خود را در قرآن یافت و با تدبر در آن، به هدایت و قرآن ناطق رسید. کسی چه میداند؛ شاید روزی که نام مهدی را برای خود برمیگزید، فکرش را هم نمیکرد که روزی اسوه منتظران آخرالزمانی مهدی موعود شود.
🌷 سالروز شهادت شهید مهدی (ادواردو) آنیلی گرامی باد.
#دلنوشته_مهدوی
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
علامه طباطبایی:
یک صلوات تبدیل به چنان نوری در عالم برزخ برای مردگان می شود که آنها را از گرفتاریهای آن عالم نجات میدهد.
تا می توانید برای اموات خود صلوات بفرستید که چشم انتظارند
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
🌹#با_شهدا|شهید دکتر مجید شهریاری
✍️ عروسی در سلف سرویس
▫️سالن عروسی ما سلف سرویس دانشگاه بود. وقتی که ازدواج کردیم به خوابگاه دانشجویی رفتیم. دکتر گفت: میخواهی خانه بگیرم؟ گفتم: نه؛ خوابگاه خوب است. آقای دکتر صالحی استاد ما بود. ایشان با خانمشان، آقای دکتر غفرانی هم با خانمشان، مهمان ما بودند. یک سفره کوچک انداختیم. دو تا پتو و دو تا پشتی داشتیم. با افتخار از این دو استاد بزرگوار پذیرایی کردیم. بعد هم دوتایی نشستیم راجع به مسائل هستهای صحبت کردیم. کامپیوتر را روی میز کوچکی که قدیمها زیر چرخ خیاطی میگذاشتند، گذاشته بودیم. پسر دکتر عباسی قرار بود به خانه ما بیاید. دکتر به او گفته بود اگر میآیی، یک صندلی هم برای خودت بیاور.
📚 راوی: همسر شهید دانشمند دکتر مجید شهریاری
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
🌹#با_شهدا|شهید محمد علی جهانآرا
✍️ مهریه یک جلد قرآن
▫️مهریه ما یک جلد کلام الله مجید بود و یک سکه طلا، سکه را که بعد از عقد بخشیدم، اما آن یک جلد قرآن را محمد بعد از ازدواج خرید و در صفحه اولش این طور نوشت: امیدم به این است که این کتاب اساس حرکت مشترک ما باشد، نه چیز دیگر، که همه چیز فناپذیر است جز این کتاب. حالا هر چند وقت یک بار که خستگی بر من غلبه میکند، این نوشتهها را میخوانم و آرام میگیرم...
📚 کتاب بانوی ماه ۵، صفحه ۱۴
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
شهادت می دهند
اما به "اهل درد"
نه بی خیال ها
فقط دم زدن از شهدا افتخار نیست
باید
زندگیمان حرفمان نگاهمان لقمه هایمان رفاقتمان بوی شهدا را بدهد...
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh