سلام مرا به عقل برسانید!
یک روز آقای بهجت در درس فرمودند:
اگر «عقل» را دیدید سلام مرا بهش برسانید.
این بنده ناچیز عرض کردم:
سلام علیکم!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص۱۲۳،نشر دانشگاه علامه طباطبایی.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
خدایا آن را که عقل دادی، چه ندادی!
شیخ بزرگوار حقائقشناس آیة اللّٰه بهجت بسيار اين جمله را تکرار میفرمودند:
یک چیزی را خدا به همه نداده و همه میگویند ما داریم و او «عقل» است. یک چیزی را خدا به همه داده و همه میگویند ما نداریم و او «مال» است.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص۱۲۳،نشر دانشگاه علامه طباطبایی.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
دربند القاب اعتباری نبودند!
مرحوم استاد جعفر الهادی خوشنویس در قید و بند القاب و عناوین اعتباری نبودند.
یک وقتی ایشان کتابی را ترجمه کرده بودنذ که کتاب بسیار خوبی هم است و از اولین کتابهایی است که در آن موضوع نوشته شده است. در ترجمه آن بهزبان عربی، بهاندازه دو سوم کتاب بر مطالب آن افزودند و بر غنای آن اضافه کردند؛ ولی اسمی که الآن از ایشان هست، تنها بهعنوان مترجم ثبت شده است؛ درحالیکه ایشان شریک در تألیف هستند؛ آن هم در این حد؛ ولی اینکه بیایند و بگویند، اسم مرا در کنار اسم مؤلف قرار بدهید نه! اصلاً نام و نشان برایشان مهم نبود. همین برایشان مهم همین بود که این کتاب با این موضوع منتشر شود و مفید واقع گردد.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:هفته نامه افق حوزه، شماره ۷۳۷، ۲۰ نکته درباره مرحوم استاد جعفر الهادی خوشنویس، محمد امین پورامینی، ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
https://eitaa.com/sirefarzanegan
تمرین میکنم با دست چپ بنویسم!
مرحوم استاد جعفرالهادی خوشنویس سفرهای تبلیغی خیلی طولانی حتی پس از سکته به مالزی و به جاهای دیگر داشتند. سختی سفر و دوری مسیر را به جان میخریدند؛ ولی ادامه فعالیتهای تبلیغی خود را رها نکردند و حتی وقتی حرکت دست راستشان، و بهتبع مشکل نگارش پیدا کرده بود، میگفتند:
تمرین میکنم که بتوانم، با دست چپ بنویسم!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
هفته نامه افق حوزه، شماره ۷۳۷، ۲۰ نکته درباره مرحوم استاد جعفر الهادی خوشنویس، محمد امین پورامینی، ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
https://eitaa.com/sirefarzanegan
با این ترفند خودم را از مخمصه نجات دادم!
مرحوم آیت الله سید حسین خادمی اصفهانی برای خودم نقل کردند و میفرمودند:
یک وقتی شاه میخواست به اصفهان بیاید کسی آمد پیش من گفت: چند نفر از آقایان قرار است با شاه ملاقات کنند. خوب است شما هم تشریف بیاورید.
میگفت: یک قدری فکر کردم که چگونه از این مخمصه خودم را خلاص کنم. بهانه آوردم و گفتم: فلانی من به علت بیماری باید زود به زود به دستشویی بروم. اگر آنجا بیایم مجبورم در حضور شاه بلند شوم و به بیرون بروم و این برای او اهانت تلقی میشود.
خود ایشان این قصه را با لهجه اصفهانی برایم نقل میکردند. خوب ایشان نگفته بود نه خیر شاه کافر و منافق است و من هرگز از وی استقبال نمیکنم. با این ترفند یک جوری خودشان را از معرکه خلاص کرده بودند!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
خاطرات حاج شیخ رضا استادی، ص۱۸۶، نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
دارم این فحش نامه ها را خاک میکنم!
داماد مرحوم آیت الله العظمی سید محمد حجت کوه کمری، جناب استاد دانشمند آقای مصباحزاده نقل نمودند:
روزی در ساعتی که احتمالِ بیرون از خانه بودنِ حضرت آیةالله حجت معهود نبود، به منزل ایشان رفتم. دیدم، نیستند. پرسیدم: آقا کجا تشریف بردند؟ اهل خانه اشاره کردند به مدرسه- مدرسهٔ مبارکهٔ حجّتیه، درست پشت ساختمان مسکونی ایشان بود-
رفتم دیدم خادم مشغول کندن گودالی است نسبتاً عمیق، و خود ایشان بالای گودال ایستاده و چند کیسه گونی کنارش است. مرا دیدند. سلام دادم. پس از جواب، بدون اینکه سوالی کرده باشم گفتند:
مشد اکبر! بیا بالا خوبه! او که آمد، خودشان با دست شروع به خالی کردن گونی، داخل چاله کردند. دیدم نامه و کاغذ است. گفتند: اینها فحشنامههایی است که افراد مختلف نوشتهاند؛ من هم دارم میمیرم- ایشان چند ماه قبل از وفاتشان مرگ خود را اعلام کرده بودند و مرحوم حاج سیّد احمد زنجانی یکی از ناقلین آن صحنه بود چون حضور داشت- و اگر بعد از من این نوشتهجات به دست کسی بیافتد، اعضای خاندان یا معتقدین و مقلّدین تُرکِ متعصّب و... موجبات دردسر و آزاری برایشان نشود و موجبات آبروریزی کسی فراهم نشود. لذا خاک میکنم تا معدوم شود.
و خاکها را مشد اکبر ریخت روی کاغذها تا چاله پر شد.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
کانال تلگرامی چراغ مطالعه، خاطرات سید حسین موسوی زنجانی از پدر بزرگ خود مرحوم آیت الله العظمی سید محمد حجت کوه کمری.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
از دوست هر آن چه رسد، نکوست!
صبر مرحوم استاد جعفر الهادی خوشنویس در دوره بیماری عجیب بود. بدن ایشان بهخاطر سکتههای پی در پی ضعیف و ضعیفتر شد؛ اما کلمهای که حاکی از عدم رضایت باشد، کسی از ایشان نشنید. رضای بهخواست خدا در او نمایان بود؛ آن هم در این مدت زمان زیاد، زبان حالش این بود:
از دوست هر آنچه رسد! نیکوست.سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
هفته نامه افق حوزه، شماره ۷۳۷، ۲۰ نکته درباره مرحوم استاد جعفر الهادی خوشنویس، محمد امین پورامینی، ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
https://eitaa.com/sirefarzanegan
من وظیفه دارم به ایتام آل محمد برسم!
حجتالاسلام والمسلمین نواب نماینده محترم ولیفقیه در امور حج و زیارت، تعریف میکردند: نشد ما یکبار از مرحوم استاد جعفرالهادی خوشنویس بخواهیم که برای تدریس و سخنرانی به جایی بروند و ایشان نه بگویند. گاه ایشان در گرمای خوزستان در فرودگاه و غیر فرودگاه معطل میشدند یا غذا درست نمیرسید. یک بار نشنیدیم ایشان گلهای و یا شکایتی و اعتراضی داشته باشند؛ بلکه در کمال نجابت و بزرگواری رفتار میکردند.
چون راه را میدیدند و مشکلات را نمیدیدند و این نگاه را داشتندکه من وظیفه دارم به ایتام آل محمد (ص) برسم!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
هفته نامه افق حوزه، شماره ۷۳۷، ۲۰ نکته درباره مرحوم استاد جعفر الهادی خوشنویس، محمد امین پورامینی، ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
https://eitaa.com/sirefarzanegan
خدا تکیه گاه و مایه امید من است!
خدا رحمت کند، جد بزرگوار ما را مرحوم آیتاللّه طبسی نجفی را، ایشان سکته کرده و قریب شش سال زمینگیر بودند.
هر وقت من از ایشان میپرسیدم: آقا! چطورید؟ میگفتند:
الحمدللّه!
ما یک بار گِله و شکایتی از او نشنیدیم و دائم این ذکر را میگفتند:
الّله ثقَتی وَ رَجائی: خدا تکیهگاه و مایه امید من است.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
هفته نامه افق حوزه، شماره ۷۳۷، ۲۰ نکته درباره مرحوم استاد جعفر الهادی خوشنویس، محمد امین پورامینی، ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
https://eitaa.com/sirefarzanegan
این کتاب مفیدی است!
یکی از کتابهای مرحوم استاد جعفر الهادی خوشنویس «الحقیقة کَما هی» است که به سیزبان زنده ترجمه شده است. شنیدم در جلسهای حضرت آیتالله خامنهای با خطاب به حضرت آیتالله مکارم شیرازی، به این کتاب اشاره کرده و فرموده بودند:
آیا این کتاب «الحقیقه کما هی» را دیدهاید؟ گفته بودند: خیر، آنگاه از آن تعریف کرده و فرموده بودند: اینگونه کتابها مفید است!
این کتاب که شاید پنجاه صفحه هم نباشد؛ ولی در عین اختصار، بسیار گویا، جامع و مفید است و به بسیاری از زبانهای زنده دنیا ترجمه و پخش شده است.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
هفته نامه افق حوزه، شماره ۷۳۷، ۲۰ نکته درباره مرحوم استاد جعفر الهادی خوشنویس، محمد امین پورامینی، ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
https://eitaa.com/sirefarzanegan