#خاطرات
#اجتماعی
✅می رفت گلزار شهدا
وقتی می خواستیم برویم مأموریت، اول صدقه می داد. بعد قرآن را بازمی کرد و یک سوره می خواند؛ با ترجمه اش. بعدش برنامه ی سفر راتوضیح می داد و می گفت که چه کارهایی داریم ؛ چه کارهایی مشترک است و چه کارهایی انفرادی. وقت آزادمان را هم می گفت.
وارد شهر که می شدیم، اول می رفت گلزار شهدا، فاتحه می خواند. بعدمی رفت سراغ خانواده ی شهدا. با آنها صحبت می کرد و درد دلشان را گوش می کرد. مشکلاتشان را می پرسید و گاهی یادداشت می کرد، که اگربتواند، حل کند. بعد می رفتیم سراغ مأموریتمان.
📚یادگاران، جلد 11 کتاب شهید صیاد، ص 92
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
🌷 کانال سیره شهدا 🌷
🌷 امیر سرلشکر شهید #حسن_آبشناسان معروف به شیر صحرا بمناسبت سالروز ولادت فرمانده تکاوران ارتش جمهو
❂◆◈○•--------------------
❂○° نامه به صدام حسین °○❂
💠 آن موقع که صدام خیلی از شهرها را موشک باران می کرد، #حسن_آبشناسان نامه ای با این مضمون به او نوشت:
«اگر جناب صدام حسین ژنرال است و فنون نظامی را خوب می داند و نظریه پرداز جنگی است، پس به راحتی می تواند در دشت عباس با من و دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با هر شیوه ای که می پسندد، بجنگد، نه این که با بمب افکن های اهدایی شوروی محله های مسکونی و بی دفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد».
🔸صدام در جواب نامه ایشان، ژنرال قادرعبدالحمید را با گروه ویژه اش به دشت عباس که جولانگاه آبشناسان و شیران ایرانی اش بود، فرستاد تا آن ژنرال عراقی در اصطلاح یک جنگ تخصصی را به وی نشان بدهد، دلاور دشت عباس که سالها قبل در اسکاتلند، عبدالحمید و گروهش را در مسابقه کوهنوردی ارتش های منتخب جهان شکست داده بود، بار دیگر در نبردی حقیقی مقابل ژنرال عراقی قرار گرفت و بعد از یک درگیری طولانی، وی و لشگرش را شکست داد و توانست تعداد بسیاری، از جمله خود عبدالحمید را به مدد نیروهای کارآزموده و جنگ آورش به اسارت بگیرد.
------------------------•○◈❂
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
🌷 شهید مهدی باکری🌷
✍ چرا سردار شهید مهدی باکری بعد از نماز
یک دورِ تسبیح مرگ بر آمریکا میگفت
❣️
قرار شد با آقا مهدی باکری بریم شناسایی برا پاکسازی منطقه.
بعد از خوندن نماز ظهر راه افتادیم بریم سمت هلی کوپترها.
توی مسیر دیدم آقا مهدی یک دور تسبیح مرگ بر آمریکا گفت..
ایشون می گفت: آقای مشکینی فرمودند که ثوابِ گفتنِ مرگ برآمریکا کمتر ازنماز نیست
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
4_6014675319464657225.mp3
1.73M
👆👆👆
🎙زنگ خورِ تلفن همراه
#شهدایی
#سیدرضانریمانی
پا این علم باکری ها رو دادیم
شیرودی و باقری ها رو دادیم
مغنیه و شاطری ها رو دادیم...
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
#خاطرات
#خانواده
✅آقا رحمان ... من رفتنی ام !
به سرمان زد زنش بدهیم. عیالم یکی از دوستانش را که دو تا کوچه آن طرف تر می نشستند، پیش نهاد کرد. به مهدی گفتم. دختر را دید. خیلی پسندیده بود. گفت «باید مادرم هم ببیندش. » مادر و خواهرش آمدند اهواز. زیاد چشمشان را نگرفت. مادرش گفت:«توی قم، دخترا از خداشونه زن مهدی بشن. چرا از این جا زن بگیره؟» مهدی چیزی نگفت. بهش گفتم: «مگه نپسندیده بودی؟» گفت:«آقا رحمان، من رفتنیم. زنم باید کسی باشه که خانواده ام قبولش داشته باشن تا بعد از من مواظبش باشن. »
📚یادگاران، جلد ده، کتاب شهید زین الدین، ص 14
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
🌾
✍ #خاطـرات_شهــدا
بچہ محــل بودیم .
حالا هم توی #خیبـــر شده بودیم همرزم.
صبح عملیـــات دیدمش؛
شده بود #غــرق خــــــــون،
دوتا دستاش قطــــع #شده بود...
همہ #بدنش پر بود از تیــــر و ترکش.
وصیـــت نامہ اش توی جیبش بود.
همون #اول وصیت نامہ
نوشـــــتہ بود؛
"خدایا #دوسـت دارم همون طور کہ اسمم رو گذاشتند ابوالفـــــضل،
مثل حضرت #ابوالفضل 'ع' شهــــــید شم"
دوتا #دستاش قطــــــع شده بود...
❤️ #شهیدابوالفضل_شفیعے
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
#خاطرات
#اجتماعی
✅حرفی نیست !!!
یک بار موقع تحویل سال که همه در منزل دور هم بودیم، از برادرام اکبر، عیدی خواستم. گفتم:«حرفی نیست، اما به شرطی که هرکس هر سوره ای که از قرآن کریم حفظ داشته باشد، بخواند. او با این کارش، لحظه ی تحویل سال را با قرائت قرآن برای همه ی بچه ها مبارک ساخت.
❤️ شهید اکبر احمدی
📚منبع: کتاب سیرت شهیدان، صفحه:40
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
4_5855015291829879926.mp3
9.24M
🎙شهدا تک بودند ...
💠به روایت استاد #پناهیان و حاج حسین #یکتا
#پیشنهاد_دانلود👌
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
.
🌹 شهیدی که قول داده است زائرانش را دعا کند!
.
🌸 در #بهشت_زهرای تهران، شهیدی خوابیده است که قول داده است برای زائرانش دعا کند
.
🌻 سنگ قبر ساده او حرفهای صمیمانه اش در #وصیتنامه و قولی که به زائرانش می دهددل آدم را گرم و امیدوار می کند
.
🌹وصیت نامه متفاوت و خواندنی او پر است از نکات کلیدی و کاربردی...
.
🌼 سلام علیکم و رحمه الله
.
🌺 شما چهل روز #دائم_الوضو باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد
.
🍃 #نمازهای_واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید که چگونه درهای خداوند در مقابل شما باز خواهد شد
.
🌸 #سوره_واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند
.
🌻 انسان اگر می خواهد به جایی برسد، با #نماز_شب می رسد
.
🌼 برادران و خواهران من، اگر ما در راه امام زمان(عج) نباشیم بهتر است هلاک شویم و اگر در راه امام زمانمان استوار بمانیم بهتر است آرزوی #شهادت کنیم، زیرا شهادت زندگی ابدی است
.
🌼 از شما بزرگواران خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه دعای فرج فراموش نشود و تا قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید زیرا امام منتظر دعای خیر شما است
.
🌷 هر گناه ما، مانند سیلی است برای حجت ابن الحسن (ارواحنا فداه)
.
🍃سه چیز را هر روز تلاوت کنید:
.
🌻1- زیارت عاشورا
.
🌸 2- نافله
.
🌼 3- زیارت جامعه کبیره
.
🌿 اگر درد دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم، به لطف خداوند حاضر هستم
.
🌸 من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد #شهید شود
.
🌼 خداوند سریع الاجابه است، پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید
.
🌹 همه ما همدیگر را در آخرت زیارت می کنیم. یکی با روی ماه و یکی با روی سیاه، انشالله همه با روی ماه باشیم. و سلام را به امام زمان(عج) بفرستید تا رستگار شوید
.
🌷خواندن #فاتحه و یاد شما بسیار موثر است برای من، پس فراموش نکنید و از من راضی باشید
.
🌺 همه شما را به جان حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) قسم می دهم که من را فراموش نکنید و یادم کنید من هم حتما شما را یاد می کنم. نگذارید شیطان باعث جدایی ما بشود
.
🌷 السلام علیکم
.
🌻 #شهید_مدافع_حرم
.
🌼 #سجاد_زبرجدی
.
🌺 آرامگاه: قطعه ۵۰ بهشت زهرای تهران، چند قدم بالاتر از یادبود شهدای مفقودالاثر یگان فاتحین
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
🕊🍃 "شهادت"
داستان #ماندگاری آن هایی
است که دانستند دنیا جایی
برای ماندن نیست... 🍃🕊
#شهید_محمد_بلباسی
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
❂◆◈○•--------------------
❂○° وقتی پدر آشپز میشود °○❂
💠 از لحاظ امکانات و مواد غذایی، وضع رزمندگان زیاد خوب نبود. مخصوصا آشپزی که وظیفه تامین غذا برای آنها را داشت، زیاد وارد نبود و صدای همه را درآورده بود.
🔸"حسین قجه ای" فکری به ذهنش رسید. سریع رفت زرین شهر اصفهان و به پدر کشاورزش که دست بر قضا آشپز توانایی هم بود، گفت:
"بابا جان، شما فقط یک هفته بیا کردستان، به این آشپز ما پخت و پز رو یاد بده، سر یک هفته خودم برت می گردونم خونه."
🔹بچه ها حال می کردند. دست پخت #حاج_جواد_قجهای حرف نداشت. حسین هم از این که توانسته بود چنین مشکل بزرگی را حل کند، به خود می بالید.
🔺یک هفته شد چند ماه و حاج جواد همچنان در آشپزخانه سپاه #مریوان مشغول پخت غذا برای رزمندگان اسلام بود. هر چه می رفت سراغ حسین و می گفت:
"حسین جون، تو به من قول دادی فقط یک هفته این جا بمونم، الان چند ماه شده."
جواب حسین این بود: پدر جان، این آشپزه هنوز کار یاد نگرفته و داره مواد غذایی رو خراب می کنه. شما چند روز دیگه اینجا بمون، خودم برت می گردونم اصفهان.
🔘دست آخر حاج جواد شکایتش را برد پیش #حاج_احمد_متوسلیان و به او گفت:
"حاج آقا، شما یه کاری بکنید. حسین به من قول داده که بعد یک هفته منو ببره خونه، ولی الان چند ماه گذشته و خبری نشده. هرچی هم بهش میگم حداقل بذار برم مرخصی، اجازه نمیده. تو رو خدا حاجی جون، شما بهش بگین بذاره برم ... بهش بگو، بابا می خوام برم به ننه ات سر بزنم!"
✍ روایتی از حمید داود آبادی رزمنده و نویسنده دفاع مقدس
------------------------•○◈❂
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
1_7456347.mp3
2.13M
دوباره مثل
بارون بهارم
کبوترشده
قلب بی قرارم ...
هوای سفر #شلمچه دارم
🍃🌹🍃🌹
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada