#خاطرات
#اعتقادی
✅انگار روز عاشورا بود !
عصر عاشورا بود. در فکه مشغول جست و جو بودیم اما هیچ خبری از شهدا نبود. به شهدا التماس کردم که خودی نشان دهند. ناگهان میان خاک ها و علف های اطراف، چشمم افتاد به شیی سرخ رنگ که خیلی به چشم می زد.
دقت کردم یک بند انگشت استخوانی داخل حلقه ی یک انگشتر بود. با محمودوند و دیگران آن جا را گشتیم . آن جا یک استخوان لگن و یک کلاه آهنی و یک جیب خشاب پیدا کردیم. خیلی عجیب بود. در ایام محرم نزدیک عاشورا و اتفاقاً صحنه ی دیدنی بود.
همه نشستیم و زدیم زیر گریه؛ انگار روز عاشورا بود و انگشت و انگشتر حضرت امام حسین (ع) ...
📚منبع: کتاب تفحص، صفحه:112
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
#خاطرات
#اعتقادی
✅حمیدنیست ! خداش که هست !
قبل از عملیات بدربود. یکی – دو روز مانده بود به عملیات. بهش گفتم « این عملیات کارت خیلی سخته ها!» گفت« چه طور؟» گفتم« آخه این اولین عملیاتیه که حمید کنارت نیست. باید تنهایی فرماندهی کنی. » گفت « حمید نیست، خداش که هست. »
📚یادگاران، جلد سه، کتاب شهید مهدی باکری، ص 97
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
#خاطرات
#اعتقادی
✅امشب عملیات نمی کنیم !
استخاره کرد. بد آمد. گفت« امشب عملیات نمی کنیم. » بچه ها آماده بودند. چند وقت بود که آماده بودند. حالا او میگفت« نه» وقتی هم که می گفت « نه » کسی روی حرفش حرف نمی زد. فردا شب دوباره استخاره کرد. بد آمد. شب سوم، عراقی ها دیدند خبری نیست، گرفتند خوابیدند. خیلی هاشان را با زیر پیراهن اسیر کردیم.
📚یادگاران، جلد هشت کتاب شهید ردانی پور، ص 73
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
#خاطرات
#اعتقادی
✅ تمام حرف های شما ضبط می شود !
یادم می آید سالها قبل از جبهه رفتن نادر روزی تمام اعضاء خانواده دور هم جمع بودیم. در اتاق نشسته و در حال صحبت کردن بودیم ناگهان دیدیم که صدای خودمان را می شنویم به عقب برگشتیم نادر را دیدم که کنار ضبط صوت نشسته است و صدایمان را ضبط کرده است گفت به صحبتهایتان گوش کنید و ضبط را روشن کرد وقتی حرفهایمان را شنیدیم همه ناراحت شده بودند که چرا حرفهای بیخودی زده ایم نادر با این کار می خواست بگوید از این حرفها نزنید. صحبتی بکنید که برای آخرت شما مفید باشد بعد نادر گفت: تمام حرفهای شما ضبط می شود و در نزد خداوند محفوظ است مراقب اعمال و صحبتهایتان باشید.
❤️شهید نادر رضایی
📚منبع: اطلاعات دريافتي از كنگره سرداران و 32000 شهيد استانهاي خراسان
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
#خاطره_بازی
#اعتقادی
✳️فرزند
در دوران زندگیمان طاهر هیچ گاه از بچه دار نشدنمان سخن به میان نیاورد ولی خودم تمایل داشتم که فرزندی داشته باشم،. به همین خاطر یک روز رو به طاهر کردم و گفتم خداوند چرا فرزندی به ما نداده است. گفت: هر موقع که صلاح باشد خداوند به ما فرزندی عطا می کند، به زور که نمی شود از خدا چیزی گرفت.
❤️شهید طاهر ابراهیمی صقلده❤️
💠کانال سیره شهدا💠
🆔 @sirehyshohada
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷