eitaa logo
🌷 کانال سیره شهدا 🌷
2.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
14 فایل
نگذارید نام شهدا و یاد شهدا فراموش بشود و یا در جامعه‌ی ما کهنه بشود. "حضرت امام خامنه ای" ارتباط با ادمین کانال:🔰 @kharazi_h
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍂 °•{ســـــردار رشید اسلام 🍃🌹}•° 📄 🔹《ترکش به سینه‌اش اصابت کرده بود پزشکان باید آخرین عمل جراحی رو انجام می‌دادند اما بلند شد تا برود گفتند آقای کشوری بمان تا آخرین عمل انجام شود گفت وقتی اسلام در خطر است این سینه رو نمیخوام...》 ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ 💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔 @sirehyshohada ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🍂 📄 🔹دشمن حمله کرد، ما پناه گرفتیم، امیرعلی پاش تیر خورد خواستیم کمکش کنیم، نگذاشت. گفت: برید من خودم و به شما می‌رسونم، اما دیگه کسی خبری ازش نداره.. 🔹امیرعلی خیلی حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) را دوست داشت و همیشه می‌گفت: دلم میخواد مثل خانم فاطمه زهرا(س) گمنام باشم. همین شد که دلش میخواست.. °•{مدافـــــع حـــــرم 🍃🌹}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔 @sirehyshohada ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🍂 °•{مدافع حرم 🍃🌹}•° 📄 💠 همیشه وقتی که به آقا ابوالفضل می‌گفتیم قرآن بخوان؛ می‌گفت من فقط یک آیه را بلد هستم؛ 《وَ لا تَحَسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ اَمواتًا بَل اَحیآءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون》 و امروز می‌فهمم که حرف و عمل شهید یکی شد و دقیقاً مصداق همان آیه‌ای شد که می‌گفت فقط آن را بلد هستم.  ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ 💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 💠کانال سیره شهدا💠 🆔 @sirehyshohada ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🕊 📄 °•{ســـردار مدافع حرم 🍃🌹}•° ◽️تنها حسرتی که در دنیا داشت، رسیدن به مقام بود. زمانی که پیکر مطهر شهدای مدافع حرم را می‌آوردند با حسرت می‌گفت: «خوش به حالشان؛ من که هرگز لیاقت را ندارم!» ◽️به شدت منظم بود و هر کاری که انجام می‌داد جلب رضایت الهی مهمترین هدفش بود؛ فقط برای رضای خدا کار می‌کرد. ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ 💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 💠کانال سیره شهدا💠 🆔 @sirehyshohada ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 📄 🔹روح الله "برادر شهید" که اومد ، رفتیم بهشت زهرا... منتظر شدیم حکاک بیاد و سنگ مزار رسول رو آماده کنیم... 🔹به محض اینکه حکاک اومد، یه نگاه به ما انداخت و گفت: ببخشید این سنگ مزار کیه؟ گفتیم چه طور؟ گفت: اصلا نمی‌دونستم قراره امروز بیام اینجا بنویسم! 🔹دیشب خواب دیدم از طرف حرم امام حسین ‌(علیه السلام) منو خواستن گفتن شما مأمور شدی رو ضریح آقا قرآن بنویسی 🔹ما که خشکمون زده بود؛ وقتی بهش گفتیم سنگ رو از حرم امام حسین آوردن و قراره برای یه شهیدی نصب بشه حالش منقلب شد... 🔻سنگ مزاری که میتوان گفت هدیه‌ای بود از جانب اربابش حضرت اباعبدالله سالار شهیدان... راوی 👈 دوست و همرزم شهید °•{مدافــــع حــــرم 🕊🌹}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔 @sirehyshohada ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 🔹هم قد گلوله توپ بود، گفتم: چه جوری اومدی اینجا؟ 🔸گفت: با التماس! 🔹گفتم: چه جوری گلوله رو بلند می‌کنی میاری؟ 🔸گفت: با التماس! 🔹به شوخی گفتم می‌دونی آدم چه جوری شهید میشه؟ 🔸لبخندی زد و گفت: با التماس! 🔻وقتی تکه های بدنشو جمع میکردن، فهمیدم چقدر التماس کرده !!! ▫️ای شهیـــــد! گذشتی از روزهای خوش نوجوانی‌ات؛ دعا کن برایم که این جوانی، مرا به بازی نگیرد... ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔 @sirehyshohada ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 🕊🌹 ◽️بعضـــی از روزهای جمعـــــه تلفـــــن همراهـش خاموش بود. وقتی دلیلش رو می‌پرسیدم می‌گفت : 《ارتباطم را با دنیا کمتر می‌کنم تا کمی زمانم را برای زمانـم اختصاص بدم‌》 راوی 👈 همسر شهید ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ 💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔 @sirehyshohada ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯