امام علي عليه السلام : اَلدُّنْيا مُطَلَّقَةُ الاَْكْياسِ. امام علي عليه السلام : دنيا طلاق داده مردان زيرك است . شرح غررالحكم ، ج 1، ص 120.

امام علي عليه السلام : وَ لَبِئْسَ الْمَتْجَرُ اَنْ تَرَى الدُّنْيا لِنَفْسِكَ ثَمنَاً وَ مِمّا لَكَ عِنْدَ اللّهِ عِوَضاً!. امام علي عليه السلام : چه بد تجارتى است كه دنيا را بهاى جان خويش بدانى و با آنچه كه در نزد خداست معاوضه نمايى . همان ، خ 32، ص 107.

اعتراض علي‌ پس از رحلت پيامبر اسلام (ص) وقتي جريان تعيين خليفه رسول‌خدا (ص) پيش آمد، مردم در «سقيفه‌ي بني ساعده» اجتماع كردند، ابوبكر به عمر گفت: «دستت را بده تا با تو بيعت كنم». عمر پاسخ داد: «تو همان يار رسول‌خدا هستي كه در همه جا در آسايش و دشواري با آن حضرت بودي، تو دستت را بده تا من با تو بيعت كنم». و ابوبكر در برابر انصار براي خلافت خود چنين استدلال كرد: «ما عترت رسول خدا (ص) و نگهداران او هستيم كه از او دفاع كرديم» و هنگامي كه با او بيعت شد، در برابر مردم، حجت آورد كه اين بيعت از متن شوري و از اهل عقد و حل بوده است. [315]. ابن ابي‌الحديد دانشمند معروف اهل تسنن، پس از ذكر مطلب فوق مي‌گويد: سخن اعتراض‌آميز علي (ع) (كه در نهج‌البلاغه آمده) مربوط به جريان فوق است، [صفحه 310] اينك به اصل سخن علي (ع)، توجه كنيد آن حضرت فرمود: و اعجباه! اتكون الخلافه بالصحابه و القرابه : «عجبا! آيا خلافت با همنشيني پيامبر (ص) و خويشاوندي حاصل مي‌شود؟!» [316]. ابن ابي‌الحديد مي‌گويد: اين سخن اعتراض‌آميز علي (ع)، در مورد عمر بن خطاب است كه به ابوبكر گفت: «تو همان يار رسول‌خدا هستي … » اعتراض از اين نظر كه اگر «يار بودن»، ملاك صحت خلافت است پس من در مورد يار بودن، از همه نزديكتر به رسول‌خدا هستم، به علاوه خويشاوندي مهمي نيز با پيامبر دارم، بنابراين من مقدم هستم. [317]. سپس شريف رضي، شعري از علي (ع) در اين زمينه نقل مي‌كند و آن اينكه فرمود: فان كنت بالشوري ملكت امورهم فكيف بهذا و المشيرون غيب و ان كنت بالقربي حججت خصيمهم فغيرك اولي بالنبي و اقرب [صفحه 311] : «اگر تو از طريق شوري، زمامدار امور مردم شدي، اين چه شورائي است كه در آن، طرفهاي مشورت (امثال من) غايب بودند و اگر از طريق خويشاوندي با پيامبر (ص) استدلال كردي، ديگران از تو نزديكترند». ابن ابي‌الحديد مي‌گويد: اين دو شعر اعتراض‌آميز خطاب به ابوبكر است. [318]. داستان های نهج البلاغه •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @yaaliheydar http://eitaa.com/joinchat/3049848832C0bd97c4343

راه حسين عليه السّلام ؛ 👈 يعنى نترسيدن از دشمن 👈 و تن دادن به مبارزه با دشمن 👈 و گذشتن از جان و مال و ناموس در راه دین

#روز_پنجم_محرم 👌 نوحه واحد عمو رسیدم از حرم عبدالله بن حسن 🎤 حاج #محمود_کریمی #السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج

چرا به امام حسین الوِتْرَ المَوْتُورِ می گویند؟ ✍️پاسخ: ✅يكي از اوصافي كه براي امام حسين(ع) در بعضي از زيارتنامه‌ها ذكر شده "الوتر الموتور" است. در بین معانی ای که برای وتر و موتور آمده است، این معنا مناسب تر است که وتر به معناي فرد و "موتور" به معناي كسي كه افرادي از او كشته شده باشد، يعني اي حسين يگانه‌اي كه ياران تو كشته شده‌اند.(1) زيرا حضرت در مقام شهادت، مانندي ندارد. از آغاز دنيا تا كنون مثل او، كسي مظلومانه چنين به قتل نرسيده و اين همه مصيبت نديده است. 🔹همچنين همه افراد او در كر بلا كشته شدند، حتي طفل شيرخواره او، پس همه اصحاب و يارانش در كر بلا روز عاشورا كشته شدند، ‌از اين رو حضرت "موتور" است. (2) 🔹ممكن است گفته شود "الوتر الموتور" به معناي فرد و تنهاي بي‌همتا و به زبان فارسي خودماني "دُردانه" است و به ويژگي خاص سيدالشهدا(ع) اشاره دارد. (3) 📚منبع: 1. لسان العرب، ج 5، ص 273؛ كتاب العين، ج 8، ص 132. 2. شرح زيارت عاشورا. 3. فروغ شهادت، ص 389. توضیح ادمین: شیر سلطان جنگل که هم آوردی ندارد رو در رو مبارزه می کند و در میان حیوانات جنگل تنها حیوانی است که جوانمردانه مبارزه می کند تنها دشمنی که شیر را به هلاکت می رساند کفتار است دست جمعی به شیر حمله می کنند ولی رو در رو مبارزه نمی کنند بلکه کفتارها از پشت به شیر زخم می زنند و آنقدر این کار را ادامه میدهند تا خون بدن شیرجاری و کم بشود و شیر خسته شود و از پای بیوفتد بعد از این که شیر از پای افتاد و دیگر قدرتی ندارد به شیر نزدیک میشوند و در حالی که عمری جیره خوار شیر بودند آخرین ضربه را وارد می کنند و شیر را پاره پاره می کنند وبالای سر شیر با صداهای عجیب که حاکی از شادی و غرور است به خوشحالی می پردازند و شیر که آخرین رمقهای خود را می کشد از گوشه چشم خود نظاره گر این حرکت است تا جان میدهد عرب به این اتفاق وتر الموتور می گوید یعنی امام حسین همانند شیر جوانمردانه در مقابل دشمنهای کفتار صفت ایستادگی کرد و دشمنان امام انقدر آن حضرت را زخمی کردند تا از پای و نفس افتاد سپس به جشن و پای کوبی پرداختند و بعد از آن آخرین ضربه را وارد کردند و این اتفاقات در حالی رخ می داد که امام حسین علیه السلام با گوشه چشم خود نظاره گر آنها بودند آری قاتلان امام حسین علیه السلام انسان نبودند بلکه کفتارهای انسان نما بودند که جیره خوار امام بودند ولی با نهایت سنگدلی خیانت کردند و امام را به شهادت رساندند. •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @yaaliheydar http://eitaa.com/joinchat/3049848832C0bd97c4343

ویژگیِ_حکومتِ_امام_علی و امام حسین (ع) آن حکومت دینی که حسین(ع) می خواست دوباره اقامه بشود ، همین حکومت بود . حکومتی که حاکمش ، علی (ع) ، مَصقَلَه بنِ هویره را که از کار گزاران خودش بود ، به جرم قوم و خویش بازی در حکومت ، گوشمالی داد ، حکومتی که با عَلاء بن زیاد ، یکی دیگر از مسئولین که خانه ای اشرافی برای خود ساخت ، برخورد کرد . حکومتی که وقتی مُنذِرِ بنِ جارود ، پارتی بازی کرد ، حضرت او را کوبید . حکومتی که وقتی عبدالله بن زَمعه ، سهم اضافی از اموال عموم و بیت المال برای خود خواست ، حضرت امیر (ع) او را پیش چشم مردم ، تحقیر کرد . حکومتی که وقتی عثمان بن حُنیف ، حاکم بصره ، در میهمانی سرمایه دارها شرکت کرد و فقط در میهمانی شرکت کرد و بر سر سفره آن ها نشست ، او را به شدت توبیخ کرد . حکومتی که وقتی ابن عباس ، پسر عموی خود علی (ع) ، در حاکمیت ، خطا کرد ، او را در هم کوبید و گفت : به خدا سوگند ، با شمشیری تو را خواهم زد که هر کس را با این شمشیر زدم ، به جهنم رفت . حکومتی که آهن گداخته به دست برادرش عقیل نزدیک کرد ؛ چون سهم اضافی از بیت المال می خواست . حکومتی که ابوالاسود دوئلی را از اصحاب درجه یک خود علی بن ابی طالب(ع) و آدم صالح و شریفی بود ، از قضاوت عزل کرد ؛ برای آن که صدایش را در جلسه دادگاه بلند کرده بود . حکومتی که حسین(ع) به خاطر آن شهید شد ، حکومتی بود که اهل سازش و سستی نباشد . 📚 حسین ، عقلِ سُرخ ، حسن رحیم پور‌ ازغدی ، ص ۴۴

امام علي عليه السلام : وَ لَبِئْسَ الْمَتْجَرُ اَنْ تَرَى الدُّنْيا لِنَفْسِكَ ثَمنَاً وَ مِمّا لَكَ عِنْدَ اللّهِ عِوَضاً!. امام علي عليه السلام : چه بد تجارتى است كه دنيا را بهاى جان خويش بدانى و با آنچه كه در نزد خداست معاوضه نمايى . همان ، خ 32، ص 107.

بشنوید|پیوند خانوادگی و آخر الزمان در آخر الزمان چه خطری خانواده ها را تهدید می کند؟ #حجت_الاسلام_عالی 3دقیقه #محرم #منبر #ماه_محرم #امام_حسین علیه السلام #همسرانه کانال #همسرداری #حوای_آدم #ح___آدم___وای ❤️ @havayeadam 💚

امام علي عليه السلام : مَنْ اَصْبَحَ عَلَى الدُّنْيا حَزِيناً فَقَدْ اَصْبَحَ لِقَضاءِ اللّهِ ساخِطًا، وَ مَنْ اَصْبَحَ يَشْكُو مُصِيبَةً نَزَلَتْ بِهِ فَاِنَّما يَشْكُو رَبَّهُ. امام علي عليه السلام : آن كـه از دنـيا اندوهناك است ، از قضاى خدا خشمناك است و آن كه از مصيبتى كه بدو رسيده گِله آرد، از پروردگار خود شكوه كرده است . همان ، ح 219، ص 1187.

امام علي عليه السلام : فى حَلالِها حِسابٌ وَ فِى حَرامِها عِقابٌ. امام علي عليه السلام : [در آخرت ] حلال دنيا حساب و حرامش كيفر دارد. نهج البلاغه ، خ 81، ص 181.

ويژگيهاي برادر و دوست علي‌ روزي امام علي (ع) درباره‌ي برادر و دوست خود (به عنوان مثال) سخن مي‌گفت و مي‌خواست به ياران بگويد كه برادر و دوست من كسي است كه با من پيوند مكتبي داشته باشد و چنين فردي بايد داراي ويژگيهائي باشد. ياران گوش فراداده بودند تا بنگرند [صفحه 327] آن ويژگيها چيست آيا آن ويژگيها در آنها وجود دارد تا برادر و دوست علي (ع) بشمار آيند يا نه؟! به هر حال، در اين زمان نيز علاقمندان به علي (ع) بايد با دقت در اين تابلو بيانديشند كه آيا برادر و دوست علي (ع) هستند يا نه؟، آن حضرت «سيزده ويژگي» براي برادر و دوست حقيقي خود به اين ترتيب برشمرد: من در گذشته، برادري داشتم. برادر ديني كه داراي اين ويژگيها بود: 1- دنيا در نظرش حقير و كوچك بود. 2- به خوردن و آشاميدن دل نبسته بود و اسير شكم خويش نبود. 3- خاموش بود و پرچانگي نمي‌كرد. 4- اگر سخن مي‌گفت، سخن او حق و مفيد بود و عطش پرسش كنندگان را فرومي‌نشاند. 5- در ظاهر انساني ضعيف و مستضعف (فروتن) بود. 6- هنگام پيكار و جهاد، يكه‌تاز ميدان بود و چون شير مي‌خروشيد و چون مار بياباني حركت مي‌كرد. 7- قبل از حضور در دادگاه، اقامه‌ي دليل نمي‌كرد. 8- هيچ كس را در مورد كارش (در صورت امكان پذيرفتن عذر) قبل از شنيدن عذرش، ملامت نمي‌كرد. 9- از هيچ دردي جز هنگام بهبودي، گله نمي‌كرد. [صفحه 328] 10- آنچه مي‌گفت، به آن عمل مي‌كرد و چيزي را كه عمل نمي‌كرد، نمي‌گفت. 11- وقتي با شخص ديگري سخن مي‌گفت همين كه از او سخن حق مي‌شنويد، سكوت مي‌كرد (و تسليم حق مي‌شد) 12- بر شنيدن، حريصتر بود تا گفتن و نظر ديگران را در توجه به گفتار واعظان جلب مي‌نمود. 13- هرگاه دو كار برايش پيش مي‌آمد، مي‌انديشيد كه كدام به هوسهاي نفساني نزديكتر است آن را كه از هوي و هوس دورتر و به عقل و هدايت نزديكتر بود، انتخاب مي‌نمود [334] سپس فرمود: فعليكم بهذه الخلائق فالزموها و تنافسوا فيها، فان لم تستطيعوها فاعلموا ان اخذ القليل خير من ترك الكثير: بر شما باد به داشتن اين گونه اخلاق نيك و در داشتن اين ويژگيها از همديگر سبقت بگيريد و اگر قدرت اجراي همه‌ي آنها را نداريد، بدانيد كه انجام اندكي از آنها بهتر از ترك بسيار است [335] به قول مولوي: آب دريا را اگر نتوان كشيد پس به قدر تشنگي بايد چشيد [صفحه 329] داستان های نهج البلاغه