🔰خرید عرق فروشی
🔹«طیبه کافی» خواهر کوچکتر شیخ احمد کافی:
.
🔅«نزدیک مهدیه یک دکان عرقفروشی بود که از اقشار مختلف مشتری داشت. مرحوم برادرم خیلی از این موضوع ناراحت بود که کنار مهدیه چنین فضایی وجود دارد.
.
🌀ایشان برایم تعریف میکرد: یک روز از خانه بیرون آمدم دیدم تعدادی جوان جلوی آن دکان ایستادهاند. صاحب آن عرقفروشی یک پیرمرد ارمنی اسمش آرشاک بود. یک بچه مذهبی را فرستادم گفتم: برو ببین اینها چه کار میکنند. آمد گفت: این آقا میفرستد دنبال جوانان مردم؛ وقتی میآیند به آنان آب جو میدهد. یک ساندویچ هم همینطوری به آنها تعارف میکند. کباب برایشان درست میکند. میخواهد اینها را مبتلا به شرابخوری کند تا بعد بتواند از آنان کار بکشد.
.
⚡️یک روز آن پیرمرد ارمنی را خواستم. آمد خانه ما. گفتم مرا میشناسی؟ گفت: بله حاج آقا؛ شما ۳، ۴ سال اینجا تشریف دارید. گفتم: من سه پیشنهاد برایت دارم؛
🔻یک: ۱۰هزار تومان از پول آخوندیام را که از کسی هم نمیگیرم، قربه الیالله به تو میدهم؛ در عوض، تغییر شغل بده؛ یعنی خودت باش. دکانت هم باشد. فقط شغلت را عوض کن
🔻دوم: یا دکانت را به من بفروش
🔻سوم: اینکه در دکانت را میبندم.
▫️آن مرد گفت: تغییر شغل که نمیدهم. دکان را هم نمیفروشم. حالا چطور میخواهی ببندی؟
▪️گفتم: تو با کسیداری حرف میزنی که یک خرده قانون هم میداند.
▫️گفت: چطور؟
▪️گفتم: چند سال است که قانونی تصویب شده که پیالهفروشی ممنوع است؛ یعنی بطری بفروشی مشکلی ندارد ولی اگر در پیاله بریزی و بفروشی ممنوع است و تو اینجا پیالهفروشی داری که جریمه دارد. به یکی از این بچههای مذهبی یک ماه ۲ هزار تومان حقوق میدهم و میگویم اینجا بایستد تا وقتی شراب ریختی توی پیاله به پاسگاه تلفن بزند تا بیایند جریمهات کنند. اگر جریمهات نکردند به مقام بالاتر شکایت میکنم. اینقدر پیگیری میکنم تا در دکانت را ببندم. من آخوندی هستم که در کارهای دینی عجیبم. به قیافهام نگاه نکن که شُل و وِل هستم. در این کارها و نهی ازمنکر قرص هستم.»
💠بالاخره طرف راضی شد مغازه را به شیخ بفروشد و شیخ آنجا را کتاب فروشی کرد.
#شیخ_احمد_کافی
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama