🔹ادیب نیشابوری به روایت شهید مطهری
🔸در مشهد یک کسی بوده به نام ادیب نیشابوری....کوششی داشتند بر ضد ریاکاران، یعنی اعمالی بر ضد ریاکاران انجام میدادند. ریاکاران تظاهر میکنند به عبادت و عبادت نمیکنند، اینها بعکس تظاهر میکردند به اینکه ما عبادت نمیکنیم ولی در سرّ السّر عبادت میکردند. مثلًا هیچ وقت کسی اینها را ندیده بود که به زیارت حضرت رضا بروند، ولی گاهی دیده شده بود که اینها به زیارت رفتهاند. البته این یک مقداری هم عکس العمل ریاکاری ریاکاران است.... ولی این هم #تظاهر است.
💠یک کسی که از شاگردان مرحوم ادیب اول بود میگفت که من یک خدمتی در آستانه داشتم و شاگرد ادیب هم بودم... یک وقتی هنگام سحر آمده بودم در صحن و مشغول جاروب زدن بودم. یک وقت دیدم استاد عبایش را به سرش کشیده که هیچ کس او را نشناسد. از درِ صحن که آمد، من متوجهش شدم. از هیکل و راه رفتنش در آن تاریکی فهمیدم که این استاد است.
🔅تعجب کردم که آخر این وقت شب کجا میخواهد برود؟! به عجله هم میرفت در حالی که عصایش را نیز به دست گرفته بود. او به اصطلاح خراسانیها خیلی غُراب راه میرفت، ولی آن شب عصایش را برداشته بود و تند راه میرفت. یک وقت دیدم آمد در صحن کهنه، مقابل پنجره که رسید همان جا به حالت سجده افتاد روی زمین.
یک مدتی در حالت سجده بود، بعد دومرتبه عصایش را برداشت، عبایش را به سرش کشید- که هیچ کس صورتش را ندید- و رفت. اینها هم یک جور آدمهایی بودند... اينها با موازين اسلامى وفق نمىدهد...
📚مجموعهآثاراستادشهيدمطهرى، ج22، ص: 776
#عبدالجواد_اديب_نيشابورى
#تظاهر_ضد_تظاهر
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama