🔹#شهید_بهشتی در مورد #نظم و وعدههایش با هیچ کسی رو دربایستی نداشت. ماهی یک بار همراه برادر شهیدم، در منزل شهید بهشتی درباره آثار #شهید_صدر مباحثه داشتیم. روزی در وسط درس، فرزند شهید بهشتی آمد که آقای #مطهری جلوی در با شما کار دارد.
⚡️آقای بهشتی گفت: برو به آقای مطهری بگو اگر امری دارند، به شما بفرمایند، من بعداً با ایشان تماس خواهم گرفت. ولی شهید مطهری فرموده بود با خود ایشان کار دارم. ایشان رفتند بیرون، وقتی برگشتند خیلی ناراحت بودند و صورتشان سرخ شده بود.
🌀توضیح دادند که درخواست شهید مطهری این بود که من به یکی از پزشکان متدین قول داده ام که همراه شما در مراسم خطبه عقدشان شرکت خواهیم کرد. من به ایشان گفتم: من معذرت می خواهم، ولی برای این ساعت برنامه دارم و نمی توانم در این مراسم شرکت کنم. آقای مطهری هرچه اصرار کرد من نپذیرفتم و ایشان با ناراحتی رفتنند.
🔅بعد فرمودند: ناراحتی شان اشکالی ندارد. چون کار خلافی نکرده ام که ایشان از من ناراحت شود.
▪️راوی: حجت الاسلام والمسلمین مهدی اژهای
📚کتاب عبای سوخته، نویسنده: غلامعلی رجائی، ناشر: خیزش نو، چاپ اول، بهمن ماه ۱۳۹۵؛ صفحه ۴۲ و ۴۳.
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama