eitaa logo
سیره علما
3.7هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
22 فایل
✅حضرت آیت‌الله بهجت: 🔹 مطالعۀ زندگی‌نامه علمای سلَف،مانند مطالعۀ کتاب‌های اخلاقیِ معتبر است. 🌱 نام علما را با هشتگ #فهرست دنبال فرمایید. ♨️ روزانه در خدمت یکی از علما هستیم. آپارات http://www.aparat.com/sireyeolama ✍️ادمین @boreshha_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰عنایت حضرت سیدالشهدا علیه السلام به پدر آیت ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
سیره علما
🔰عنایت حضرت سیدالشهدا #امام_حسین علیه السلام به پدر آیت #سیدابوالقاسم_خویی ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برا
🔰دلیل سیاه پوشیدن برای آیت الله برای علیه السلام ✅یکی از نمایندگان حضرت آیت الله ابوالقاسم خوئی رحمت الله علیه می‌گوید: 🔶یک سالی در ایام محرم و صفر در نجف اشرف خدمت ایشان رسیدم ودر آن گرمای شدید ایشان را درحالی دیدم که از سرتاپایشان سیاه پوش بود، حتی جوراب های ایشان نیز سیاه بود. 🔰من درحالی که تعجب کرده بودم و نگران حال ایشان بودم از آقا سوال کردم:  "فکرنمیکنید با این وضعیت سر تا پا سیاه پوش در این هوا، ممکن است مریض و یا گرمازده شوید؟؟! 💠ایشان در پاسخ فرمودند: فلانی من هر چه دارم از سیاه پوشی سر تا پا برای حضرت سیدالشهداء علیه السلام دارم. 🔹پرسیدم: چطور؟ ☘فرمود: پدر من مرحوم حاج سیدعلی اکبر خوئی از وعاظ و منبری های معروف زمان خود بود. همسرش که مادر من باشد هرچه از ایشان باردار میشد پس از دو سه ماه بارداری بچه اش سقط میشد و خلاصه بچه دار نمی شدند. ❄️روزی پس از آنکه پدرم از منبر پائین می آید، زنی به او می گوید: "آسیدعلی اکبر شما که به ما سفارش می کنید چرا خودتان متوسل نمی شوید تا بچه دار شوید؟" 🔹پدرم این حرف را به مادرم بازگو میکند، مادرم می‌گوید خب راست گفته، چرا خودت چیزی نذر امام حسین علیه السلام نمی‌کنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچه دار شویم؟ ✨پدرم میگوید: ما که چیزی نداریم تا نذر کنیم؟ 🔺مادرم در جواب می‌گوید حتما لازم نیست چیزی داشته باشیم تا نذر کنیم، اصلا شما نذر کن که امسال تمام دو ماه محرم و صفر را برای امام حسین علیه السلام از سر تا پا، حتی جوراب و کفشتان هم سیاه باشد و سیاه بپوشید. 🌿در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد و از اول محرم تا پایان ماه صفر سر تا پا سیاه پوش شد.در همان سال هم مادرم باردار می شود و 7ماه نیز از بارداری اش می گذرد و بچه اش سقط نمی‌شود. 🔅یک شبی یکی از طلبه ها که از شاگردان پدرم بوده در آخرشب درب منزل ایشان می آید. وقتی پدرم درب را باز می‌کند، پس از سلام و احوال پرسی عرض می‌کند که من یک سوال دارم. ◾️پدرم می‌گوید بپرس. ▫️طلبه می‌پرسد آیا همسرشما باردار است؟ ◾️ایشان با تعجب می‌گوید بله،تو از کجا می‌دانی؟ 🔷ناگهان آن طلبه شروع به گریه کردن می کند و می‌گوید: در خواب وجود مبارک پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) را زیارت کردم. حضرت فرمودند: برو و به آسیدعلی اکبرخوئی بگو که بخاطر آن نذری که برای فرزندم حسین کردی و 2 ماه از سرتاپا سیاه پوشیدی، این بچه ای را که 7 ماه است همسرت در رحم دارد را ما حفظ می کنیم و او سالم می ماند و ما او را بزرگ می کنیم و او را فقیه و عالم در دین می گردانیم و به او شهرت می دهیم. او را به نام من "ابوالقاسم" نام بگذار... ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🏴 به محضر (عج) و ارزش گريه بر (ع) 🕌 سيد بحرالعلوم (ره) به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه گريه بر امام حسين (ع) گناهان را مى‌آمرزد، فكر مى‌كرد. با شنیدن شدای سلام، متوجه مرد عرب سوار بر اسب شد. 🔶مرد عرب پرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرو رفته اى؟ و در چه انديشه اى؟ اگر مساله علمى است بفرماييد شايد من هم اهل باشم. ▫️ سـيـد بـحرالعلوم عرض کرد: در اين باره فكر مى‌كنم كه چطور مى‌شود خداى تعالى اين همه ثواب به زائريـن و گريه كنندگان بر حضرت سيدالشهداء (ع) مى‌دهد، مثلا در هر قدمى كه در راه زيارت بـرمى‌دارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مى‌شود و براى يك قطره اشك تمام گناهان صغيره و كبيره اش آمرزيده مى شود؟ ▫️ آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مى‌آورم تا مشكل حل شود: سـلـطـانـى بـه همراه درباريان خود به شكار مى‌رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سـخـتى فوق العاده اى افتاد و بسيار گرسنه شد. خيمه اى را ديد و وارد آن خيمه شد. 🔹در آن سياه چـادر، پيرزنى را با پسرش ديد. آنان در گوشه خيمه عنيزه (بز شيرده) اى داشتند و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مى‌گرداندند. وقـتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند. 🌒 سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد. در نهايت از ايشان سؤال كرد: 🔸 اگر بخواهم پاداش ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟ ▪️ يكى از حضار گفت : به او صد گوسفند بدهيد. ▪️ ديگرى كه از وزراء بود، گفت : صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد. ▪️ يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد. ▪️ سـلطان گفت: هر چه بدهم كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده ام . چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند. من هم بايد هرچه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود. ▫️ بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سيدالشهداء (ع) هرچه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت همه را در راه خدا داد. پس اگر خداوند بـه زائرين و گريه كنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون خدا كه خـدائيش را نمى تواند به سيدالشهداء (ع) بدهد، پس هر كارى كه مى‌تواند، انجام مى‌دهد، يعنى با صرف نظر از مقامات عالى خودش، به زوار و گريه كنندگان آن حضرت، درجاتى عنايت مى‌كند. در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن حضرت نمى‌داند. ☄️ چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد. 📚 «برکات حضرت ولی عصر (عج)» اثر سید جواد معلم ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙مرحوم آیت الله 🎥 مجالس روضه سیدالشهداء مستحب نیست، واجب است. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷مکاشفه آیت الله از تاثیر ذکر یا حسین ع ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
999650.mp3
7.77M
🌀گزیده ای از سخنرانی قدیمی استاد فاطمی نیا: ☄ مکاشفه شیخ درباره (ع) ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔅کفن متبرک به اشک برای امام حسین (ع) 💠ﺧﻄﯿﺐ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎﯼ ﺑﺎﻗﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ (ﺭﻩ) ﺑﻮﺩﻧﺪ، می گفتند: ﯾک ﺒﺎﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﺳﺘﺎﺩﻡ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻓﻼﻧﯽ! ﻣﻨﺒﺮ ﮐﻪ می رﻭﯼ ۴۰ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﭘﺎﯼ ﻣﻨﺒﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭ ﮐﺎﺭﺷﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ! ﻣﻨ ﮑﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺍﻣﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ۴۰ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻡ. 🔹ﺁﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ ﺩﺍﺧﻞ ﺍﺗﺎﻕ؛ ﻣﺎ ﺍﺻﻼ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ. ﻓﻘﻂ ﻫﺮ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻭﺍﺭﺩ می شد ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺍﺻﻼ ﺣﺮﻑ نمی زد؛ ﺣﺪﻭﺩﺍ ۲۰ ﻧﻔﺮ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻦ ﺑﯿ ﺘﺎﺑﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﺭﻓﺘﻢ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺣﮑﺎﯾﺖ ﭼﯿﺴﺖ؟! 🌀ﻭﻗﺘﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﺷﺪﻡ آقا ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﮐﻔﻨﺶ ﻫﻢ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺩﺍﺧﻞ می شد ﺍﺯ ﺍﻭ ﺳﻮﺍﻝ می کرد ﮐﻪ: ﺗﻮ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿـــﻦ(ع) ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ؟! ▪️ﺁﻧﻬﺎ ﺟﻮﺍﺏ می دادند: ﺑﻠﻪ ▫️آقا می فرمود: ﺧﯿﻠﯽ؟ ▪️ﺟﻮﺍﺏ می دادند: ﺍﻥ ﺷﺎﺀﺍﻟﻠﻪ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭ ﺍﺳﺖ، ⚡️ایشان مقداری روضه می خواندند؛ به ﻣﺤﺾ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻩ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺟﺎﺭﯼ می شد، آقای ﻣﯿﻼﻧﯽ ﺳﺮﯾﻊ ﮐﻔﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺷﮏ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﻣﺎﻟﯿﺪ و می گفت "خدایا شاهد باش کفنم را به اشکی که برای امام حسین(ع) ریخته شده، متبرک کردم". ﺑﺎ دﯾﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﻨﻘﻠﺐ می شدند ﻭ ﮔﺮﯾﻪ می کردند ﻭ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺁﻣﺪﻧﺪ. 🔺ﺑﻌﺪﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﻡ: ﺁﻗﺎ ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﻣﺮﺟﻊ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﻭ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺍﺟﺘﻬﺎﺩ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺟﻊ ﺭﺍ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﯾﺪ، ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ. 🔻ﺁﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:ﺍﮔﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﺩﺭﺩﻡ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ (ع) ﺍﺳﺖ! 📚ﮐﺮﺍﻣﺎﺕ ﻣﻌﻨﻮﯼ،ﺹ۴۷ ﻭ ۴۸. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 توصیه عجیب به فرزندش درباره اثر زیارت (علیه‌السلام) و مجالس روضه‌اش 🎙حجت الاسلام دغانلو ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀روايت تكان‌دهنده رهبرمعظم انقلاب از شفا گرفتن فرزند مرحوم آیت الله الهی_قمشه_ای در نوزادی ♦️ ناگهان رسیدم به حضرت علی‌اصغر وتشنگی علی اصغر(علیه السلام) به ذهنم رسید بچه سه چهار روز است شیر نخورده... ع ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
1080972_604.mp3
1.21M
🌀وصیت آیت‌الله نجفی درباره (ع) ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺گریه خون در روز عاشورا ☄آیت الله وجدانی فخر: 🔹در یکی از روزهای ، در قبرستان حاج شیخ (قبرستان نو) در نزد حضور داشتم و ایشان بسیار اشک آلود و غمناک بودند. 🌀 علامه فرمودند: آقای وجدانی! آیا می دانید امروز چه روزی است؟! و سپس فرمودند: امروز روز بسیار بزرگی است که بر اهل‌بیت(ع) بسیار سخت گذشت و امروز همه هستی عزادارند و بر امام گریه می‌کنند و حتی جمادات هم بر (ع) خون گریه می کنند. 🔸در حالی که این سخنان را بیان می‌کردند سنگ کوچکی را از زمین بلند کرده و آن را دو نیم کردند که ناگاه از وسط آن قطرات خون جاری شد! ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
وقت مقتل خواندن ✍این خاطره تقدیم می شود به همه کسانی که در کمال آزادی و امنیت در مجالس چند هزار نفری روضه (ع) شرکت کرده، و غافلانه لگدی هم حواله جمهوری اسلامی می کنند. 🔹 آیت الله در یکی از جلسات درس اخلاق مدرسه فیضیه فرمودند: 🔸بعد از ظهر روز در حجره نشسته بودم و کتاب نفس المهموم شیخ عباس قمی را می خواندم و گریه می کردم. 🌀در همان زمان یکی از ماموران شهربانی وارد حجره شد و با پوتین زیر کتاب زد و آن را به گوشه ای پرتاب کرد و در آن حال می گفت: "الان چه وقت مقتل خواندن است؟". ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀قبض روح میرزا و جایگاه او در برزخ ع ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️تقید آیت الله (قدس سره) به زیارت عاشورا به روایت آیت الله مصباح یزدی ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺آیت الله 🔹 من هرچه دارم از این ها دارم 🔹آیت الله مجتهدی تهرانی: علت موفقیت من، همین مجالس توسل و روضه خوانی و سینه زنی در کنار درس های طلبگی است. 🔸از زمانی که طلبه بودم، پنج شنبه ها در منزلمان روضه برقرار می کردم. وقتی هم که به قم رفتیم، مجلس روضه مان در قم برپا بود. 🔹وقتی هم نزد استادمان حاج شیخ علی اکبر برهان در مسجد لرزاده تهران بودیم، ایشان هفته ای یک شب، سینه زنی می کردند و می فرمودند: من هر چه دارم از همان روضه ها و سینه زنی هایی است که برای اهل بیت گرفته ام. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹عزاداری آیت‌الله میرزا در عزای علیه السلام ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔹عشق و ارادت به خاندان عصمت و طهارت 🔸مرحوم آیت الله محبت و ارادت وافری به اهل بیت علیهم السلام داشت. ☄در برخی مواقع در شب های طولانی، اعضای خانواده را دور خویش جمع می کرد و تاریخ ائمه و پیامبران علیهم السلام را شرح می داد. 🌱در ایام ولادت و شادی اهل بیت علیهم السلام اظهار خوشحالی و مزاح می کرد و به اهل و عیال خود و کسانی که تحت مساعدت ایشان بودند، وسعت می داد. 🌀تمام ماه محرم و صفر را عزادار و سیاه پوش بود. در روز عاشورا با پای برهنه و صورت گِلی بدون عبا و با تحت الحنک باز در میان دسته های عزاداری حرکت می کرد و با پریشان ترین حال ممکن در نزدیکی های ظهر در پشت بام به زیارت عاشورا می‌پرداخت. ▫️حالات ایشان در این روز به گونه ای بود که مردم فقط با نظاره کردن، به گریه می افتادند و دیگر حاجتی به ذکر مصیبت و روضه خوانی نبود. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺علما؛احیاگران پیاده روی اربعین (۵): ▫️آیت‌الله سیدعادل علوی: ☄روزی آیت الله نجفی برایم تعریف کرد که زمانی که در نجف حضور داشت بیش از ۲۵ بار با پای پیاده به زیارت (ع) مشرف شد و در این مسیر تعداد قابل توجهی از طلاب علم همراه او بودند که در بین آنها سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودی و سید ابوالقاسم خویی حضور داشتند. 📚(قبسات من حياة السيد المرعشي آیت الله سيد عادل العلوي، ص ۲۴) ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔰خاطره از پیاده روی زیارت (ع) با : 🔅با سید مجتبی هم درس بودیم. با پیشنهاد سید، از نجف پیاده به سمت کربلا راه افتادیم. در تاریکی هوا، مرد عرب تنومندی خنجر به دست، با نعره «پول و جواهر هر چه دارید رو کنید» زَهره ام را ترکاند. 🔺داشتم پول هایم را در می آوردم که سید با جستی و چالاکی خاصی، خنجر را از مرد عرب گرفت و آن را نزدیک گلویش گذاشت و با فریادی رعد آسا گفت: « با خدا باش و از خدا بترس ». 🔻سید رهایش کرد و گفت برویم. من هنوز در فکر او بودم که با سرافکندگی پیش آمد و ما را به خیمه اش دعوت کرد. در کمال ناباوری سید دعوتش را پذیرفت. 🔹گفتم: چگونه دعوت کسی را می پذیری که تا چند لحظه پیش، قصد غارت ما را داشت؟ 🔸سید گفت: نترس! این ها عرب هستند و میهمان را ارج می نهند. تا صبح خوابم نبرد. اما نواب و آن مرد عرب راحت خوابده بودند. 📚کتاب سید مجتبی نواب صفوی، نویسنده: ارمیا آدینه، صفحه ۱۶. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺علما؛ احیاگران پیاده روی (۸): 🔹آیت الله از عالمان و استادان نجف بود كه همواره در مراسم پیاده روی حضوری پیوسته و جدی داشت. 🔸مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید تقی درچه ای در خاطره ای در رابطه با حاج مصطفی خمینی(ره) می فرماید: 🍁«...چندین بار همراه آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی از نجف پیاده به سوی كربلا رفتیم ...در این سفرها دوستانی چون آقایان اسلامی، علیان، احسانی، كیانی، حلیمی كاشانی، آقای مجتبی قائمی، آقای حاج آقا نصرالله شاه آبادی و آقای رضوانی همراه بودند. ☄حاج آقا مصطفی با پای برهنه و حتی بدون جوراب، حركت می كرد و از هر كس مختصر صدایی داشت، می خواست اشعاری را در مقام و عظمت (ع) بخواند و با شنیدن این اشعار، خودش طوری منقلب می شد كه از شدت گریه، شانه هایش بالا و پایین می رفت. 🔺حاج آقا مصطفی خمینی همیشه دیوان شیخ محمدحسین غروی اصفهانی را همراه داشت و وقتی كنار دجله و فرات كه دیگر نزدیك كربلا بود می رسیدیم، او مرا به اسم كوچك صدا می زد تا قسمتی از آن را بخوانم و به محض شروع، مثل كسی كه بغضش بتركد، شروع به گریه می كرد. 🌀در طی چند كیلومتر من زمزمه می كردم و جمع دوستان به خصوص حاج آقا مصطفی گریه می كردند. وقتی چشم یكی از دوستان به گنبد مطهر حضرت امام حسین(ع) می افتاد، به دنبال آن، موج شوق و گریه در میان جمع بلند می شد...». ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
▫️آیت الله بهجت 🔺دلیل تعطیلی پنجشنبه حوزه ها 🔹نقل شده است که در زمان سابق پنجشنبه‌ها تعطیل نبود، بلکه فقط جمعه تعطیل می‌شد، لیکن رحمه‌الله که اولین مدرّس بود، پنجشنبه را تعطیل می‌کرد تا به زیارت مشرف شود، از آن وقت رسم شد که پنجشنبه‌ها تعطیل گردد. بنابراین، تعطیلی پنجشنبه‌ها در حوزه از زمان محقق اول رحمه‌الله رسم شد و علتش هم این بود که ایشان از حله حرکت می‌کرده و شب جمعه به زیارت کربلا مشرف می‌شده است. 📚در محضر بهجت، ج۲، ص۳۵۰. ♨️سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺علما؛ احیاگران پیاده روی (۹): 🔹مرحوم مؤلف كتاب معروف «اعیان الشیعه» و از جمله بزرگانی بود كه در مراسم پیاده روی زیارت علیه السلام حضور مستمر داشته و درباره این مراسم این خاطره از وی بر جای مانده است: «...به مدت ده سال و نیم كه در نجف بودم، زیارت های مخصوص عاشورا، عید قربان و غدیر و عرفه و را همواره انجام می دادم؛ مگر اندكی. 🍁 پیش از سفر، نزد طلبكاران در بازار می رفتم و از آنها حلالیت می طلبیدم و به پیاده روی در زیارت، علاقه داشتم. نخست برایم سخت بود و بعد با تجربه دریافتم كه آسان است. ⚡️در این سفر، جمعی از طلاب جبل عامل و نجف و دیگران به من ملحق می شدند و از من پیروی می كردند.» ♨️؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رویای صادقه آیت الله ( ره ) ️به روایت آیت الله وحید خراسانی 🌀مرحوم آقای حاج سید عبد الهادی به من گفتند: شبی در خواب دیدم که حضرت (ع) به همراه (ع) به بیرونی منزل تشریف آورد و فرمود: دفتر روضه خوانها را بیاور و نام آنها را بخوان! 🔹چند نفر خوانده شد. به یکی از آنها که رسید فرمود: او را خط بزن، و آقای سید جعفر شیرازی را به جای او بنویس. 🔸فرمودند: از خواب بیدار شدم، وقتی سید جعفر آمد، از او پرسیدم در این ایام کار فوق العاده ای انجام داده ای؟ 🍁 گفت: دیشب که شب اول محرم بود، از حرم امیر المؤمنین علیه السّلام بیرون می آمدم که چشمم به در و دیوار سیاه پوش افتاد، به خاطرم رسید که روضه زیاد شنیده و گریه بسیار کرده ام، اما کسی را نگریانده ام. خوب است کتاب مقتلی تهیه کنم و به منزل ببرم و برای اهل منزل از روی آن کتاب بخوانم تا ثواب روضه خواندن نصیبم شود؛ این کار را انجام دادم و اهل منزل را به فیض رساندم. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺علما؛ احیاگران پیاده روی (۱۳): 🌀زیارت پیاده (ع) در عصر شیخ مرتضی انصاری (1214- 1298ق) رواج داشته، اما بعد از ایشان، طوری تبلیغ شد که این نوع زیارت، زیارت فقرا و نیازمندان است و آن را عار و ننگ می دانستند به طوری اگر کسی می خواست پیاده به زیارت برود، مخفیانه می رفت. 🔹بعد از این دوره فترت، آیت الله میرزا حسین اولین شخصی بود که یک گروه ۳۰ نفره از دوستان و شاگردانش در عید قربان این زیارت علنی کرد. ایشان برای بار و اثاثیه کاروان مرکب کرایه می کردند اما خودشان پیاده راه می رفتند و بدین سان مردم کم کم به این جمع ملحق شدند. 🔸ایشان نسبت به این زیارت اهتمام داشته و آخرین بار در سال 1319 هجری(یک سال قبل از ارتحال) با پای پیاده به زیارت حرم أباعبدالله حسین(ع) رفته است. 🍁مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی كه از نزدیك شاهد تلاش استادش بوده، می نویسد: 🔺«و مما سنه في تلك الأعوام زيارة سيدالشهداء على الأقدام، فقد كان ذلك في عصر الشيخ الأنصاري في سنن الأخيار وأعظم الشعائر، لكن تُرك في الأخير»: 🔻 از جمله اموری که محدث نوری در آن آن را سالها ترویج کرد زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده بود. زیارتی که در دوران شیخ مرتضی انصاری از جمله سنت‌های بزرگان بود و لیکن به دست فراموشی سپرده شده بود. 📚(نقباء البشر في القرن الرابع عشر، آقا بزرگ طهرانی: ج ۲ ص ۵۴۷). ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺صف منبری ها و روضه خوان ها 🔹آیت الله : ☄شبی صحرای قیامت را در خواب دیدم که مراجع تقلید و فقها در صفی طولانی ایستاده‌اند و امام صادق(ع) به حساب آن‌ها رسیدگی می‌کرد. دیدم تا نوبت به من برسد خیلی طول می‌کشد. 🔸دری آنجا بود به نام که کسی جلوی آن معطل نمی شد. رفتم که داخل شوم، جلویم را گرفتند و گفتند این در مخصوص اهل منبر و ذاکرین علیه السلام است، شما که منبری نیستی! 🍁 از خواب بیدار شدم و تصمیم گرفتم هر شب جمعه برای بچه‌های خودم روضه بخوانم. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ فیلم سینه زنی کنار پیکر آیة الله بنا به وصیت ایشان. 🔸وصیت تامل برانگیز آیت‌الله مرعشی نجفی:  وقتی بدن من را غسل دادید کفن کردید بدن من را در حسینیه‌ای که ساختم بیاورید؛ یک گوشه‌ای از عمامه من را به تابوت و یک گوشه  دیگر عمامه را به منبر ببندید بعد هم مصیبت (ع) بخوانید؛ بعد بدن من را بردارید و دفن کنید. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺علما؛ احیاگران پیاده روی (۱۴): 🌀 مکاشفه آیت الله (ره) در زیارت پیاده علیه السلام 🎙حجت الاسلام عالی ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺سخنرانی مرحوم آیت الله درباره (ع) 🌀این که فکر کنیم امام حسین(ع) کشته شد تا گناهان امت را به گردن بگیرد، خطرناک است. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
▫️در فردوس التواریخ می نویسد 🌀مشهور آن است که جناب فرموده بودند که مرا در مکانی دفن سازید که قافله وقت سحر از مزار من بگذرند و آن مکان (که مشهور به سرقبر آقاست) غالباً چنین است که زائرین عتبات عالیات در رفتن و برگشتن از مزار آن مرحوم می گذرند. ▫️ از رهگذر خاک سر کوی شما بود ◽️ هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد 📚کتاب خیراتیه، جلد یک، صفحه ۱۵. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔺قیام به خاطر هتک حرمت 🔹در عاشورای ۱۳۰۴ش سرلشکر «محمدحسین ایرم» با همراه چند زن بدکاره، با حضور در استخر شاهگلی، عاشورا و مقدسات دینی مردم توهین کرد. 🔸مردم تبریز به رهبری آیت الله تظاهرات کرده و علیه حکومت شورش کردند. 🌀رضاخان برای آرام کردن شهر، سپهبد احمدی را به تبریز فرستاد. احمدی با اخراج آیرم از تبریز، هم جان او را نجات داد و هم آرامش را به شهر رخم خورده بازگرداند. ☄وی در خاطراتش می نویسد: «من بدون معطلی به منزل آقای انگجی رفتم. پس از احوالپرسی علت مخالفتش را پرسیدم. یک مرتبه انگجی چشمش پر از اشک شد و گفت:«حاضرم که خانه های این شهر زیر و رو شوند و من و تو هم بمیریم و این چنین روزی را نبینیم. روزی که امام شهید شده و مردم عزادارند، نماینده دولت مانند یزید بن معاویه شراب بنوشد و تظاهر و بی عفتی کند؟». ⚡️وی در قسمتی دیگر به نقل از آیت الله انگجی آورده است:«... من نمی توانم ببینم که یک فرمانده لشکر و یک حاکم که حافظ ناموس و حیثیت عمومی است، شرابخواری کند... من حاضرم که این خانه بر سرم فرود آید و آناً بمیرم به شرطی که پای رضا شاه از ایران کنده شود». ع 📚گلشن ابرار آذربایجان، جلد اول، صفحه ۱۳۳-۱۳۴. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama