eitaa logo
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
9.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
34 فایل
فروشگاه صنایع دستی و سوغات سیستان 🔸با هدف ایجاد اشتغال و فروش محصولات خانواده های کم برخوردار روستاهای منطقه سیستان 📲آیدی جهت سفارش: @sistan 📦ارسال رایگان به تمام نقاط کشور📦 🔹زیر مجموعه مرکز نیکوکاری امام رضا(ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
شبتون مهدوی🌙⭐️ 🌷و به امید فردایی بهتر🌷 بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💟 ♪همہ دم ♪همہ جا زنم صدایٺ ✨بہ امیدآنڪه دستم برسد بہ دستهایٺ ✨تو تمام آرزوے دلِ دردمند مایے ✨تو نهایٺِ امیدے همہ جان مافدایٺ 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
⛔️فتنۀ تغذیه از فتنه های فراگیر آخرالزّمان ⬅️محصولات غذایی عصر ما با مدیریّت فعّال نظام سلطه و ثروت، یا حرام اند و یا آلوده.. يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً.. 📡 #لطفا_نشر_دهید بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
🔴باید از انقلاب دفاع کنیم 📝حجت الا سلام شهبازیان :می دانیم که در کشور ما ، گرانی ، بیکاری و فساد اقتصادی وجود دارد . اما فراموش نکنیم که این مشکلات در گذشته هم بوده است افزون اینکه عدم استقلال و توسری خور بودن را نیز باید اضافه کرد . ⬅️همیشه افتخار داشته ایم که بعد از انقلاب عزت ما حفظ شده است و امروز قلدرهایی مانند آمریکا و اروپا تلاش برای گفتگو با ما دارند نه تحکم و زور گویی . 📌من لذت برده ام وقتی که افسران انگلیسی را به جرم ورود به آب هایمان بازداشت کرده و انگلیس مجبور به عذر خواهی می شود . 📝لذت می برم وقتی که نویسنده ی معروف عرب حسنین هیکل می گویدایران پس از انقلاب پیشرفت کرده است و ماهواره به فضا می فرستد اما اعراب تنها افتخارشان این است که تنباکوی میوه ای تولید می کنند ! 📌قطعا انقلاب نقاط مثبت فراوانی داشته که باید فردا در برابر دشمن قد علم کنیم . و نمایش اقتدار برگزار نماییم . 📝هر چند که معتقدم مشکلات و ضعف های ما از مسئولینی است که نگرش انقلابی ندارند و به جای پیروی از ساده زیستی مورد نظر امام خمینی (ره) ، انقلاب را سفره ای برای مطامع و زیاده خواهی های خود کرده اند . 📌باید آنقدر از انقلاب دفاع کرد تا بتوانیم انقلابی در انقلاب اسلامی پدید آوریم و مسئولان پایبند به ارزش های انقلاب را در راس کار ببینیم . ⬅️تفاوتی هم ندارد که این مسئول خدمت گزار از کدام دسته و حزب باشد . 📡لطفا نشر دهید بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 های و علیهما السلام: ⚠️امام زمان (عج) فرزند امام حسین(علیه السلام) است و مهم تر این که واقعی او می باشد. نخستین کلامش یاد امام حسین(علیه السلام) است. ⚠️در «ثارالله» «وترالموتور» «طرید الشرید» هر دو شریکند.(ابن بابویه، کمال الدین،ج1 ص318) ⚠️هر دو امام در مشترکند. (علیه السلام) می فرماید: هنگامی که قائم قیام کند، هر آینه باطل را از بین می برد.(کلینی، اصول کافی، ج8، ص278) و هدف امام حسین(علیه السلام) نیز در زیارت اربعین آمده است: خون خود را تقدیم تو کرد تا انسان ها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد.(شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت اربعین) ⚠️زمانه آن دو در فکری، فساد اجتماعی، رواج بی دینی و بدعت در سطح جهانی مشابه یکدیگرند. یاران هر دو از و نسبت به امام خود برخوردارند.( مجلسی، بحار الانوار، ج52، ص308و 386) منابع : نشریه : موعود نامه،انتشارات مشهور، ص 478 مقاله : یزدی حائری، شیخ علی، الزام الناصب، ج2، ص282   ✨الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج✨ بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
8.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیبا ترین پسر با امروزی که مدافع حرم شد😍👌 بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
#بیت_الحمد.. همانا صاحب اين امر (فرج) را خانه اى است كه بدان «خانۀ حمد» گويند؛... بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
📙 #رمان_پناه #قسمت_پنجاه_و_هفتم ✍🏻در را باز می کنم و از دیدن شهاب آن هم این وقت شب تعجب می کنم!خدار
📙 ◀️ ✍🏻سه روز از رفتن شهاب می گذرد و من همچنان چشم به راه آمدنش نشسته ام!خودم هم نمی دانم که دلیل انتظارم پرسش هاییست که با خواندن سه کتابی که از او و فرشته گرفته ام برایم پیش آمده یا نه...اینها بهانه ی دیدن اوست. فرشته این روزها در شور و حال مقدمات مراسم عقدش هست و من تمام کلاس هایم را کنسل کرده ام!تنها چیزی که برایم نیست همین دانشگاه است و بس... بعد از آخرین باری که با پدر و پوریا حرف زده ام دلم بی تاب دیدنشان شده.هیچ وقت انقدر از هم دور نبوده ایم که حالا! دیشب کلی با لاله درددل کردم و حالا حرف هایش توی سرم رژه می رفت "ببین پناه یه وقتایی اتفاق هایی میفته که هرچند بنظر خود آدم جالب نیست اما عواقب خوبی داره،انگار پیش درآمد یه اوضاع توپ و خوبه،مثل خونه ای که دم عید تا می تونی بهمش می ریزی ولی می دونی که مجبوری تا شب عید همه چیز رو اوکی کنی و بهرحال روز عید که بشه همه چی نو و تمییز شده جلوی چشمته بعد از چند وقت. الانم که اوج بهم ریختگی زندگی تو شده شاید حکمتی داره عزیزم،شاید یه زمان مقرری خدا برات گذاشته که نو بشی و زندگیت اتفاقا سر و سامون بگیره...با این چیزایی که از تو شنیدم دور نیست اومدن چنین روزی.فقط کافیه به خدای بالای سرت اعتماد داشته باشی و توکل کنی...کی بهتر از اون می تونه دلسوز و حامیت باشه آخه؟بسپار به خودش باور کن انقدر خوشحالم از چیزایی که نشستی و با گریه برام تعریف می کنی که نگو! دختر دایی جان،فکر کردی همه ی آدمایی که سر دوراهی وایمیستن کسی مثل خانواده حاج رضا به پستشون می خوره که دستش رو بگیرن؟نه بابا،خواست خدا و دعای پدرت بوده که کج نرفتی... منم می دونم نباید فضولی می کردم تو کارات ولی برام مهم بود که خونه ی کی رفتی و چیکار می کنی! همین که صدای زهرا خانوم رو شنیدم و خیالم رو راحت کرد،انگار آب رو آتیش بود برام. خیال کردی براشون راحت بوده توی ببخشید،اما بدحجاب رو چند وقت تحمل کنن تو خونه ای که پسر دارن؟نه پناه خانوم،اینجور خانواده ها حریم و چهارچوب خودشون رو دارن؛منتها زهرا خانوم از ترسی می گفت که توی چشمات دیده وقتی داشتی می رفتی شب اول. قرارم نبوده انقدر نگهت دارن ولی نمی دونم چرا موندگار شدی.بالاخره زهرا خانوم زنی نیست که بدون برنامه کاری کنه و از هر چیزی هم حرفی بزنه! یه کلوم دیگه میگم و تمام،پاشو دستتو بزن به زانوت و کاسه کوزه رو جمع کن و بیشتر از این اذیتشون نکن،هم اونا رو هم خانوادت رو...اینجا خیلیا منتظر برگشتنت هستن.اگرم بخوای درس بخونی خودم هستم باهم یجوری تست می زنیم که همین مشهد خودمون زیر سایه ی امام رضا ادامه بدی...نه کنج یه شهر غریب و با اینهمه اتفاق! فکر باباتم باش که از خودت لجبازتره و دلتنگ دختریه که چند ماهه ندیدش. دلم روشنه که همه چی خیر پیش میره.از من می شنوی دست دست نکن برای اومدن که همین حالاشم دیره..." و من حالا پر از تردیدم و چه کنم هایی که در ذهنم نقش بسته. به رفتن اشتیاق دارم اما با گره ای که دلم را به این خانه محکم کرده چه کنم؟ شاید نبودن شهاب هم در این شرایط همان حکمتی باشد که لاله می گفت! شاید دوباره مقابل شدنم با او پای رفتنم را سست کند. بلند می شوم و از پشت پنجره به کارگرانی نگاه می کنم که حیاط را ریسه می بندند.صورتم را می چسبانم به شیشه ی خنک پنجره و با اشک زمزمه می کنم: "ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش..." 📝نویسنده: الهام تیموری ⏪ .... بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
وقتی شب میشه یه دنیا خاطره✨ یه دنیا خیال میاد تو دل آدم من آرزو میکنم امشب دلتون✨ آروم باشه و رویاهاتون شیرین #شبتون_مهدوی🌙 در پناه خدای مهربان🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا