هدایت شده از کلید بهشت
23_aqayi_tahdir_momenon_.mp3
2.47M
🔥عاقبت توهین و تمسخر🔥
سرهنگی در حمام به مرحوم آیة الله شاه آبادی استاد امام خمینی "ره" با لحن تندی گفته بود:مرتیکه! زود باش!!!
💥آن زمان حمام ها تاریک بودند. چراغ نداشتند. مرحوم آیة الله شاه آبادی هم پیرمرد بودند چون می خواست از سطح حمام بگذرد،خیلی احتیاط می کرد که آب های کثیف به بدنشان نریزد. آن سرهنگ وقتی این دقت را می بیند شروع می کند به توهین.
آیة ا....شاه آبادی از این تمسخر و طعن و توهین او خیلی ناراحت شد،👈ولی نه تنها چیزی نگفت،بلکه به راه خود ادامه دادند و رفتند.
🔴فردای آن روز آیة الله شاه آبادی در حوزه مشغول تدریس بودند که صدای عدّه ای را شنید که جنازه ای را میبردند. پرسید:
چه خبر شده است؟ اطرافیان گفتند
⚠️ آن سرهنگی که دیروز در حمام به شما اهانت کرد، وقتی از حمام بیرون آمد ، در کمتر از ۲۴ ساعت از دنیا رفت😕😥
مرحوم آیت الله شاه آبادی ناراحت و متاثر شده بود و فرمود: اگر چیزی در جواب به او گفته بودم ،
👈او نمی مُرد!!!!👉
✖️مردم! بترسید:
✖️زن دارید جوابتان را نمی دهد،
✖️شوهر دارید جوابتان را نمیدهد.
✖️پدر و مادر دارید،
✖️خواهر و برادر و همسایه دارید،جوابتان را نمی دهند
✖️سر خود را پایین میاندازند و میروند ،
✖️بترسید از خشم خدا!
🔴آنهایی که جواب شما را می دهند،
کم خطر هستند ولی آنهایی که جواب نمیدهند، #خطرناک هستند یک وقت می بینید آهِ او شما را بدبخت می کند.
[الّلهمَّلـَیِّـنْ قَـلبے لِـوَلِـیِّ أَمـرِڪْ]
🔑@skeled_b
✅خاطرهای بسیار زیبا و خواندنی از امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی در سفر به لبنان از قول امیر ناصر آراسته همرزم و معاون ایشان
سال ۱۳۶۴ جناب صیاد به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش در معیت رییس جمهور وقت، عازم لبنان شدند.
من هم در خدمت ایشان بودم.رفتیم سوریه، الجزایر و لیبی ،مذاکرات انجام شد.
بعد از آخرین جلسه، جناب صیاد از رییسجمهور پرسیدند :
آقا من در مذاکرات فردا و پس فردا مسئولیت و کار خاصی دارم؟
ایشان فرمودند : خیر.
ایشان بلافاصله برنامهریزی کرد که به ملاقات ژنرال مصطفی طلاس برود.
صیاد شیرازی به ژنرال طلاس گفت که میخواهد به جنوب لبنان برود.
آقای طلاس گفت : نه آنجا امن نیست.
اسرائیل مرتب به آنجا حمله میکند و دیوار صوتی را میشکند
بالاخره ژنرال طلاس راضی شد و گفت :
نمیگذارم شما به جنوب لبنان بروید، ولی با توجه به اصرار شما میگویم بروید به بعلبک.
یک اردو گاه آموزشی در آنجا هست.
سپاه پاسداران شما در آنجا حضور دارند و در حال آموزش رزمندگان مسلمان هستند.
بروید از آنجا بازدید کنید.یک تیپ ورزیده به عنوان تامین مسیر و یک گروهان هم برای حفاظت ما انتخاب شدند.
یک سرلشکر سوری هم قرار بود همراه ما باشد و راهنمای مسیر باشد.
وقتی میخواستیم حرکت کنیم صیاد شیرازی سرلشکر سوری را خواست و گفت :
طوری برنامهریزی کنید که وقت نماز به منزل یک شهید و یا مسجد برسیم و نماز اول وقت بخوانیم.
راه افتادیم و با هدایت سرلشکر سوری، برای نماز صبح رسیدیم به منزل پیر مردی از شیعیان اطراف بعلبک.
پنج نفر از اعضای خانوادهی این پیر مرد شهید شده بودند.
ایشان استقبال گرمی از ما کردند و بعد از نماز سفرهی صبحانهای از نان، کره و پنیر محلی مهیا نمودند.
هنگام صرف صبحانه، من دیدم توجه این پیر مرد یکسره به صیاد شیرازی است.
من در کنار صیاد نشسته بودم و با نگاههای پیرمرد، خوردن صبحانه برای من هم مشکل شده بود.
چشم از او برنمیداشت.
بعد از صبحانه شهید صیاد به پیرمرد گفت :
چه شده پدر؟ سوالی دارید؟ کاری دارید؟ مشکلی هست؟
ایشان گفت : نه!
صیاد گفت : آخر خیلی حواستان به من است.
پیر مرد لبنانی گفت : فکر میکنم دارم خواب میبینم، چون به شما که نگاه میکنم، امام را میبینم! پیش خود میگویم این امام نیست، این سرهنگ صیاد شیرازی است.
باز پلک میزنم و به شما نگاه میکنم، دوباره تصویر امام را میبینم.
من به جای صیاد شیرازی، امام را دارم میبینم.
حرفی برای گفتن نداشتیم.
وقت خداحافظی پیرمرد دستش را کشید روی پوتین صیاد شیرازی و با خاک آن صورتش را مسح کرد و بعد کف دست خودش را بوسید.
جناب صیاد به شدت منقلب شد و با لحنی لرزان گفت :
چرا این کار را با من می کنید؟
و دست پیر مرد را گرفت و با اصرار آن را بوسید.
بعد هم ادامه داد :
شما خودت پدر پنج شهید هستی. چرا این کار را با من کردی؟
پیر مرد گفت :
من نه میتوانم و نه لایق هستم که بیایم و دست و پای امام را ببوسم.
میخواهم وقتی رفتید ایران ، به امام بگویید گرچه لایق نبودم و نتوانستم بیایم دستبوس شما، ولی پای سربازتان را بوسیدم.
جناب صیاد هم بار دیگر دست ایشان را بوسید و حرکت کردیم.
سفر سختی بود خصوصاً این که جناب صیاد هنوز جراحتهایش کاملاً بهبود نیافته بود و حسابی اذیت میشد.
در محل استقرارمان، من و ایشان در یک سوئیت اسکان داشتیم.
پاسی از شب گذشته وضو گرفتیم و دو رکعت نماز خواندیم و من اجازه گرفتم و سر گذاشتم برای خواب.
اما ایشان ایستاد برای نماز خواندن.
بعد از یک ساعتی که بیدار شدم، دیدم هنوز مشغول نماز است.
ساعت حدود یک بعد نیمه شب بود.
دوباره یک چرتی زدم و بیدار شدم.
دیدم عبادتش ادامه دارد.
مطمئن بودم نماز شب نمیخواند چون جناب صیاد همیشه یک ساعت قبل از اذان صبح بیدار میشد برای نماز شب و هنوز تا آن ساعت خیلی مانده بود.
حدس زدم که موضوعی هست و کنجکاو شدم.
بلند شدم و تا خواستم بپرسم چرا استراحت نکردی؟به سجده رفت.
متوجه شدم که به شدت هم گریه میکند.
گریهاش که تمام شد، سریع رفتم رو به رویش،
پشت به قبله نشستم و گفتم :
جناب سرهنگ!شما هنوز نماز شب را شروع نکردی.
باید برای من بگویی چرا اینقدر سجدهی طولانی داشتی و این قدر گریه میکردی؟
ایشان با حجب خاص خودش گفت :
آقا برو بگیر استراحت کن یا برو نماز بخوان.
دست از سر ما بردار.
اما من به دلم افتاده بود که باید حکمت این حال جناب صیاد را متوجه بشوم.
آن قدر اصرار کردم تا دوباره اشک بر صورتش روان شد و با همان وضع گفت :
آقای آراسته دیدی آن پدر شهید لبنانی با من چه کرد؟
من تا حالا فکر میکردم که فقط در مملکت خودم، مدیون مردم خودم و انقلاب اسلامی هستم.
امروز فهمیدم که من نه تنها مدیون مردم خودم هستم، بلکه هرجایی در این دنیا مظلوم و شیعه و مسلمانی هست، مدیونش هستم.
هرجا کسی علیه ظلم میجنگد من به آن مظلوم مدیونم و باید در آنجا حضور داشته باشم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎 ذکری با ثواب بینهایت 👌👌
🎙 بیان گوهر بار استاد #رفیعی
🎥 حتما ویدیو رو ببینید
و تا جـای امکان نشر بدید🌹
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَ
»»» آیه ی روز :
**************
(ارسال شده توسط برنامه ی «قلم قرآنی هُدی»
دریافت و نصب از https://zenderoid.ir )
أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىَ عَلَىَ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ
زمر - ٥٦
تا [مبادا] كسي بگويد: افسوس بر آنچه در كار خدا كوتاهي كردم؟ و حقّا که من از ريشخند كنندگان بودم.
**************
نکته ها:
«حسرت» به معناى پشیمانى شدید و «تفریط» به معناى كوتاهى كردن و «جَنب» به معناى جهت و ناحیه است.
در روایات مى خوانیم كه: امامان معصوم علیهم السلام «جنب اللّه» هستند و در بیش از ده حدیث آمده كه كوتاهى در جنب اللّه، حمایت نكردن از امیرالمؤمنین علیه السلام است.(65)
امام باقر علیه السلام مى فرماید: شدیدترین حسرت در قیامت براى علمایى است كه به علم خود عمل نكردند.65) تفسیر اطیب البیان.
**************
پیام ها:
- قیامت، روز حسرت است. «یا حسرتى »
- ترك انابه و تسلیم و پیروى از وحى، كوتاهى كردن است. «فَرَّطْتُ»
- از آن چه در كنار خداست باید پیروى كرد. «جنب اللّه» (كتاب خدا، اولیاى خدا، پیامبر خدا)
- نتیجه ى تمسخر حقّ در دنیا، تحقیر خویش در قیامت است. «یا حسرتى - ساخرین»
- قیامت، روز اقرار و اعتراف است. «فرّطت - كنت لمن الساخرین»
- ریشه ى كوتاهى ها، سبك شمردن دستورات الهى و بدتر از آن مسخره كردن آنهاست. «لمن الساخرین»
**************
ارسال شده توسط برنامه ی «قلم قرآنی هُدی»
دریافت و نصب از https://zenderoid.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر معظم انقلاب:
هر حرف حقی را نباید گفت، باید هوشیار باشید.
یک روز حمله دشمن به شورای نگهبان است
یک روز حمله دشمن به سپاه است
یک روز حمله به نیروی انتظامی
یک روز حمله به آیت اله مصباح(ره)
یک روز حمله به پناهیان
یک روز حمله به صدیقی
دشمن بیکارنیست پروژه های متعددی برای
انحراف درتشخیص شناخت جامعه در
دستورکارش دارد
آنچه مهم است:
#بصیرت نیروهای مومن به انقلاب است
#مقتدا
[الّلهمَّلـَیِّـنْ قَـلبے لِـوَلِـیِّ أَمـرِڪْ]
🔑@skeled_b
🌷🌹🌺 صدقه و خیرات شما در ماه شوال به نیت فرج وسلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
در قربانی مشارکتی سهیم شوید
[آیه ٩٢، آلعمران
💫هرگز به ( حقیقت ) نیکوکاری نمی رسید مگر اینکه از آنچه دوست می دارید، ( در راه خدا ) انفاق کنید و آنچه انفاق می کنید، خداوند از آن آگاه است
قربانی مشارکتی ماه مبارک رمضان
به نیت سلامتی وفرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
قربانی مشارکتی ماهانه انجام میشود
خیرات اموات بخصوص پدران ومادران آسمانی
رسالت بنام آیتی
5041721051435692
امشب قراره یکی از بزرگ ترین اتفاقات قبل از ظهور رخ بده...
ان شالله به نزدیکی های زمان ظهور رسیدیم...
برای سربلندی و موفقیت همه رزمندگان اسلام دعا بفرمایید.
💢 این اولین باری هست که به طور مستقیم داره یک حمله گسترده به لانه اصلی فتنه در جهان صورت میگیره...
⭕️ منابع خبری: حمله ایران آغاز شد.
بسم الله الرحمن الرحیم....
#طوفان_الاحرار
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوران بزن درو گذشته! بزنید میخورید