🔸 وقتی حالت خوب شد میخواهی با این حال خوب چهکار کنی؟
📌 #حال_خوب-ج۱۵
➖ انسانها یک مشکلی دارند؛ اینکه تا حالشان خوب شد، کارهایی میکنند که در نتیجهاش دوباره حالشان بد میشود؛ یعنی از این حال خوب، سوءاستفاده کرده و حال خود را خراب میکنند، مثلاً دچار عُجب، غرور و تکبر میشوند.
➖ خداوند میفرماید: «إِنَّ الْانسَانَ لَيَطْغَى أَن رَّءَاهُ اسْتَغْنى» کسی که حالش خوب است، جلوهای از استغنا دارد و انسان وقتی به استغنا میرسد معمولاً طغیان میکند و در اثر طغیان، دوباره حالش بد میشود.
➖ وقتی خدا به انسان نعمتی داد یا گرفتاری او را برطرف کرد، او که قبلاً ناله میزد و از خدا کمک میخواست، حالا میگوید «این هنر خودم بود!» و باز خدا را فراموش میکند «فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتيتُهُ عَلى عِلْمٍ» (زمر،۴۹)
➖ دین به انسان کمک میکند که حالش خوب بشود، بعد میگوید: حالا این حال خوبت را خراب نکن، از آن به عنوان سرمایه استفاده کن برای بهتر شدن، به مقدارِ کم از حال خوب قانع نباش،
🔑@skeled_b
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
11.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حال_خوب
بسم الله
هنگامي كه حضرت موسي عليه السلام از طرف خداوند، براي رفتن به سوي فرعون و دعوت او به خداپرستي مأمور گرديد، موسي عليه السلام كه احساس خطر مي كرد به فكر خانواده و بچه هاي خود افتاد. و به خدا عرض كرد: پروردگارا!
چه كسي از خانواده و بچه هاي من، سرپرستي مي كند؟!.
خداوند به موسي عليه السلام فرمان داد: عصاي خود را بر سنگ بزن.
موسي عليه السلام عصايش را بر سنگ زد، آن سنگ شكست و در درون آن سنگ
ديگر نمايان شد، با عصاي خود يك ضربه ديگر بر آن سنگ زد، آن نيز شكسته شد و
در درونش سنگ ديگر پيدا گرديد. موسي عليه السلام ضربه ديگر باعصاي خود بر
سنگ سوم زد و آن سنگ نيز شكسته شد، او در درون آن سنگ، كرمي را ديد كه
چيزي به دهان گرفته و آن را مي خورد.
پرده هاي حجاب از گوش موسي عليه السلام به كنار رفت و شنيد آن كرم
مي گويد:
«سُبْحانَ مَنْ يَسْمَعُ كَلامِي وَ يَعْرِفُ مَكانِي وَ يَذْكُرُني وَ لايَنْسانِي؛ پاك و منزه است
آن خداوندي كه مرا مي بيند، و سخن مرا مي شنود، و به جايگاه من آگاه است، و
بياد من هست، و مرا فراموش نمي كند.»(1)
به اين ترتيب، موسي عليه السلام دريافت، كه خداوند عهده دار رزق و روزي بندگان
است و با توكل بر او، كارها سامان مي يابد.(2)
منبع : 1) تفسير روح البيان، ج 4، ص 96 و 97.
2) داستان دوستان، جلد 4، حكايت
@skeled_b🌱