﷽؛
#امام_صادق (علیه السلام) فرمود :
" هنگامى كه شخص مؤمن را در قبرش مى گذارند ، درى به رويش گشوده مى شود و جايگاه خود را در بهشت مى بيند .
و يَخْرُجُ من ذلِكَ رَجُلٌ لَمْ تَرَعَيْناهُ شَيْئاً قَطُّ اَحْسَنَ مِنْهُ، فَيَقُولُ: يا عَبْدَاللَّهِ ما رَأيتُ شَيئاً قَطُّ اَحْسَنَ مِنْكَ! فَيَقُولُ: اَناَ رَأيُكَ الْحَسَنَ و الّذى كُنْتَ عَلَيهِ و عَمَلُكَ الصَّالِحُ كُنْتَ تَعْمَلُهُ.
و از آن درى كه از عالم غيب به روى او گشوده شده ، مردى زيبا روى كه تاكنون مانند او را نديده است ، وارد مى شود .
مؤمن به او مى گويد :
« تو كيستى كه زيباتر از تو نديده ام؟ »
زيبا روى در پاسخ مى گويد :
« من نيّت نيك تو هستم كه در دنيا بر آن بودى ، و رفتار نيكوى تو هستم كه انجام داده اى ».
و در همان #روايت فرمود :
" هنگامى كه كافر را در قبر مى گذارند ، درى از عالم غيب به روى او گشوده مى شود و جايگاه خود را در آتش دوزخ مى بيند .
ثُمَّ يَخْرجُ مِنْهُ رَجُلٌ اَقْبَحُ من رَأى قَطُّ. فَيَقُولُ: يا عَبْدَاللَّهِ من اَنْتَ؟ ما رَأيتُ شَيئاً اَقْبَحُ مِنْكَ. قال: فَيَقُولُ: أنَا عَمَلُكَ السَّىّ ءُ الَّذى كُنْتَ تَعْملُ و رَأيُكَ الْخَبِيثُ.
آن گاه از همان درى كه به روى او گشوده شده ، مردى زشت روى كه چون او را تا آن هنگام نديده است ، وارد مى شود .
كافر به او مى گويد :
« اى بنده خدا ، تو كيستى ؟ زشت روتر از تو نديده ام؟ »
در پاسخ مى گويد :
« من ، رفتار ناشايسته تو هستم كه در دنيا انجام مى دادى ، و نيّت ناپاك و انديشه بد تواَم كه بر آن بودى ».
#الكافى_جلد3صفحه242
@skeled_b
#روایت
#همنشین
#دوست
#لقمان_حکیم
🔻يَا بُنَيَّ إِنِّي نَقَلْتُ الْحِجَارَةَ وَ الْحَدِيدَ فَلَمْ أَجِدْ شَيْئاً أَثْقَلَ مِنْ قَرِينِ السَّوْءِ
ای فرزندم! من سنگ و آهن را جابه جا کرده ام ؛ولی چیزی را سنگین تر از همنشین بد نیافتم
🔻يَا بُنَيَّ إِنَّهُ مَنْ يَصْحَبْ قَرِينَ السَّوْءِ لَا يَسْلَم
پسرم! هرکس با همنشین بدی مصاحبت کند سالم نمی ماند
📘شیخ مفيد (ره) الإختصاص، ص: 337
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃انسان را به یاد آیه ی 28 سوره ی فرقان میاندازد🥺
یَا وَیلَتَی لَیتَنی لَم اَتَخِذ فُلانََا خَلیلا ای وای کاش فلانی را دوست خود نمی گرفتم
@skeled_b
#روایت
#همنشین
#دوست
#لقمان_حکیم
🔻يَا بُنَيَّ إِنِّي نَقَلْتُ الْحِجَارَةَ وَ الْحَدِيدَ فَلَمْ أَجِدْ شَيْئاً أَثْقَلَ مِنْ قَرِينِ السَّوْءِ
ای فرزندم! من سنگ و آهن را جابه جا کرده ام ؛ولی چیزی را سنگین تر از همنشین بد نیافتم
🔻يَا بُنَيَّ إِنَّهُ مَنْ يَصْحَبْ قَرِينَ السَّوْءِ لَا يَسْلَم
پسرم! هرکس با همنشین بدی مصاحبت کند سالم نمی ماند
📘شیخ مفيد (ره) الإختصاص، ص: 337
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
#روایت
داود رقّی میگوید:
من محضر امام صادق(ع) مشرف بودم. حضرت، آب طلب کردند و همین که آب را نوشیدند، دیدم امام منقلب شد و حالت گریه پیدا کرد و دو چشم مبارکش پُر از اشک شد!
سپس به من فرمودند:
ای داوود! خدا لعنت کند قاتلِ حسین را.
بندهای نیست که آب بنوشد و حسین(ع) را یاد کند و قاتلش را لعنت کند، مگر اینکه خدا صد هزار حسنه برایش مینویسد و صد هزار گناه از سیئات او را پاک میکند و او را صد هزار درجه معنوی بالا میبرد.
با این عمل، گویی او صد هزار بَرده را آزاد کرده و خدای متعال روز قیامت او را با دلی شاد و آرام (در آن محشرِ سوزان با دلی بسیار خُنَک و نه جگری تَفدیده) محشور میکند.🍃
▪️منبع
#اللهمعجللولیکالفرج
🚩 روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد ...😭
@skeled_b
📝 #روایت | متن خانواده شهید زاهدی خطاب به حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
🔰 رهبر عزیز
قربانی دادیم که بغض گلوگیرتان نشود.بأبی أنت و أمی و نفسی و أهلی و مالی
زن و فرزندانم و جانم هزاران بار فدای شما. آقاجان تمام تلاش شهیدمان این بود که غم به چهره شما ننشیند. بغض شما ما را کشت.
@skeled_b😭
📢#روایت | بخوان... بخوان سرود #ای_ایران را...
✍روایتی از مراسم عزاداری شب عاشورا در حسینیه امام خمینی با حضور رهبر معظم انقلاب
▪️دوازده شب گذشت؛ دوازده شبِ پر شراره، شبهایی که آسمانِ وطن، با فریاد موشکها و نعرهی ضدهوایی میلرزید. دشمن آمده بود تا امید را خاموش کند، تا ستونهای ایمان را بلرزاند، اما در دل تاریکیها، یک دلتنگی بزرگتر از صدای آژیرها بود: نبودن او... نبودن آن قامتِ آشنا در حسینیهی خاموش اما زنده به نورِ عشق حسین.
▪️مردم میآمدند، مینشستند، عزاداری میکردند، میگریستند، اما چشمشان مدام به در بود؛ چشم به راه سایهی آن عبای خاکخورده، آن دست بالا رفته برای سلام، آن نگاه که بیشتر از هزار خطبه، قوت قلب بود.
▪️اما او نیامده بود… نه به خاطر خستگی، که خستگی در قاموسش معنا ندارد؛ نه به خاطر ترس، که ترس در فرهنگ مردان الهی بیمعناست. او نبود، چون جنگ بود؛ چون خطر بود؛ چون دشمن، دقیقاً میدانست کجا باید بزند تا دلها بلرزد.
▪️و حال... شب عاشوراست. شبی که کربلا زنده میشود، شبی که اشک از چشم نمیریزد، که از دل میجوشد. حسینیه امام پر است، اما هنوز یک چیز کم است...
تا آنکه در باز میشود...
▪️ناگاه سکوت، صدای گامهای آشنا را میشنود. بغضها میترکند، اشکهای شوق اما بیاجازه جاری میشوند. او آمده... در میان شعلهی تهدید، با اقتدار آمده...
▪️رهبر آمده است. ساکت، محجوب، اما با نوری که تا عمق قلبها میتابد. حسینیه، نفس نمیکشد. همه ایستادهاند؛ اشکها جاری است، عشق و اندوه در هم تنیده. او نگاهی به مداح میاندازد و با صدایی که سالهاست ستون امید این ملت است، آرام میگوید:
📢 بخوان... بخوان سرود ای ایران را...
▪️و صدای مداح، لرزان اما محکم، میخواند:
در روح و جان من میمانی ای وطن...
▪️و همه باهم با فرمانده کل قوا میخوانند؛
ای ایران ایران دور از دامان پاکت دست دگران، بد گهران...
▪️حسینیه دیگر فقط جای سوگ نیست؛ شدهاست حریم افتخار، حریم دلتنگیهایی که حالا با اشکِ شوق شسته میشوند. اشکِ حسین، با اشکِ وطن، یکی میشود. صدای گریه، صدای ایمان است، صدای دلدادگی به مردی که در میانهی آتش، با لبخند آمده تا به ما بگوید:
من کنار شمایم، تا آخرین نفس.
✍ پرویز کرمی
🇮🇷🏴@skeled_b🖤✌️🏻