🔴 #داستان_تربیتی
💠 در مراسم عروسی، #پیرمردی در گوشهی سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و گفت: سلام استاد آیا منو میشناسید؟ معلّم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط میدانم #مهمان دعوتی از طرف داماد هستم. داماد گفت: چطور آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟! یادتان هست سالها قبل، #ساعت گران قیمت یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همهی دانشآموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را میبرید، ولی شما #ساعت را از جیبم بیرون آوردید و تفتیش جیب بقیهی دانشآموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سالهای بعد در اون مدرسه هیچ کس موضوع #دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد. استاد گفت: باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست. چون من موقع تفتیش جیب دانشآموزان #چشمهایم را بسته بودم.
💠 تربیت و حکمت معلّم، دانشآموز را بزرگ مینماید!
@skeled_b
🌷 از خصوصیات #آیت_الله_گلپایگانی این بود که #دائم_الذکر بودند.
👌 در اوقات فراغت ، حتی در راه رفتن و قبل از #خواب ، #تسبیح به دست مبارک شان بود و ذکر می گفتند، ولی با صدای آهسته که مفهوم نبود.
میل داشتم بدانم که #حضرت_آقا به چه ذکری مشغول هستند، هر چه دقت می کردم متوجه نمی شدم.
یک روز از ایشان پرسیدم :
🌿 #آقا ممکن است بفرمایید چه ذکری را انتخاب کرده اید و به آن ممارست و مداومت دارید؟
فرمودند:
☘ ذکری را بلندتر و نافع تر از #صلوات نیافتم. من همیشه صلوات بر #محمد_ و_آل_محمد می فرستم.
🌱 #دکتر به من سفارش کرده، روزی یک #ساعت راه بروم و روزی هزار قدم #پیاده_روی داشته باشم من روز اول این مقدار را با #ذکر_صلوات تنظیم کردم و حساب کردم این مسافت، با چند صلوات انجام می شود، که در پیاده روی، همان تعداد صلوات می فرستم.
@skeled_b