.
...او معتقد است که در این سفر آدم بیدردی را به درد فروخت و داستان فرزندان آدم فرایادآوردن دوباره آن دردِ نخستین است.
📚 هبوط
#دکتر_علی_شریعتی
#نشر_سپیده_باوران
@skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
. ...او معتقد است که در این سفر آدم بیدردی را به درد فروخت و داستان فرزندان آدم فرایادآوردن دوبار
.
بله... در این انبوه آدمها و چهرهها و نگاهها و حرفها که در تاریخ دور هم نشستهاند و من در جمع آن همه، ناگهان چشمم افتاد به دو سه تا آشنا! مخاطب آشنا!
حیف که این کلمه را پوک و پوچ کردهاند و نمیتوانم به کمک آن برسانم که چه میخواهم بگویم: حیف!
آشنایی... آنچه خدا نیز میخواست و میخواهد.
نمیخواست در کویر عدم تنها نفس بکشد؛ در پس پرده غیب، برای ابد، مجهول ماند. نیاز همیشه زاده نقص نیست، زادهٔ فقرنیست. نیازهایی هست که زاده کمال است و اقتضای غنی. آنکه زیبایی دارد در جست و جوی نگاه آشنایی است که بدان عشق ورزد. آنکه غنی است نیازمند یافتن نیازمندی است که ببخشد. نیرومند نیازمند حریفی است تا در همش شکند و نه دفتر، کتاب چشم به راه خوانندهای خاموش نشسته است. نه ویرانه، گنج در انتظار دست آشنایی است که از زیر آوار بیگانگی بیرونش کشد و دلی که حرف دارد مشتاق یافتن مخاطبی است تا زندانیان معانی را که در درون طغیان میکنند و از خاموش مُردن به وحشت افتادهاند آزاد کند.
📚 هبوط
#دکتر_علی_شریعتی
@skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
. ...تنهایی زاییده عشق است و بیگانگی... 📚 علی #دکتر_علی_شریعتی #نشر_سپیده_باوران @skybook
.
یکی از عواملی که انسان را در جامعهاش تنها میگذارد، بیگانه بودن اوست با آنچه که مردم همه میشناسند. تشنه ماندن اوست در کنار جویبارهایی که مردم از آن میآشامند و لذت میبرند. گرسنه ماندن اوست بر سر سفرهای که همه خوب میخورند و سیر میشوند. روح به میزانی که تکامل مییابد و به آن انسان
متعالیای که قرآن از آن به نام قصۀ آدم یاد میکند میرسد، تنهاتر میشود.
چه کسی تنها نیست؟ کسی که با همه یعنی در سطح همه است؛ کسی که رنگ زمان به خود میگیرد؛ رنگ همه را به خود میگیرد و با همگان تفاهم دارد و در سطح موجودات و با وضع موجود به هر شکلش و هر بعدش، منطبق است. این آدم، احساس تنهایی و احساس تک بودن و مجهول بودن نمیکند، چرا که از جنس همگان است. او در جمع است با جمع میخورد و میپوشد و میسازد و لذت میبرد. احساس خلاء مربوط به روحی است که آنچه در این جامعه و زمان و در این ابتذال روزمرگی وجود دارد نمیتواند سیرش کند.
احساس گریز احساس تنهایی در جامعه و در روی زمین و احساس عشق که عکس العمل این گریز است او را به طرف آن کسی که می پرستدش و با او تفاهم دارد میکشاند، به آن جایی که جای شایسته اوست و متناسب با شخصیت او. احساس تنهایی و احساس عشق در یک روح به میزانی که این روح رشد میکند. قویتر و شدیدتر و رنج آورتر میشود. درد انسان، درد انسان متعالی، تنهایی و عشق است.
📚 علی
#دکتر_علی_شریعتی
@skybook