eitaa logo
کانال سید محمد مجیدی
213 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
ما بر سر عهدی که بستیم ماندیم اما تو ... ارتباط با ما @moheb_v لینک گروه فرزندان مکتب حاج قاسم https://eitaa.com/joinchat/469565635C2de1852c38
مشاهده در ایتا
دانلود
هله عاشقان بکوشید که چو جسم و جان نماند دلتان به چرخ پَرَّد چو بدن گران نماند دل و جان به آب حکمت ز غبارها بشویید هله تا دو چشم حسرت سوی خاکدان نماند نه که هر چه در جهانست نه که عشق جان آنست جز عشق هر چه بینی همه جاودان نماند عدم تو همچو مشرق اجل تو همچو مغرب سوی آسمان دیگر که به آسمان نماند ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند تو مبین جهان ز بیرون که جهان درون دیده‌ست چو دو دیده را ببستی ز جهان جهان نماند دل تو مثال بامست و حواس ناودان‌ها تو ز بام آب می‌خور که چو ناودان نماند تو ز لوح دل فروخوان به تمامی این غزل را منگر تو در زبانم که لب و زبان نماند تن آدمی کمان و نفس و سخن چو تیرش چو برفت تیر و ترکش عمل کمان نماند 📲 @smajidi_ir
خواهم که روم زین جا پایم بگرفتستی دل را بربودستی در دل بنشستستی سر سخره سودا شد دل بی‌سر و بی‌پا شد زان مه که نمودستی زان راز که گفتستی برپر به پر روزه زین گنبد پیروزه ای آنک در این سودا بس شب که نخفتستی چون دید که می‌سوزم گفتا که قلاوزم راهیت بیاموزم کان راه نرفتستی من پیش توام حاضر گرچه پس دیواری من خویش توام گرچه با جور تو جفتستی ای طالب خوش جمله من راست کنم جمله هر خواب که دیدستی هر دیگ که پختستی آن یار که گم کردی عمری است کز او فردی بیرونش بجستستی در خانه نجستستی این طرفه که آن دلبر با توست در این جستن دست تو گرفته‌ست او هر جا که بگشتستی در جستن او با او همره شده و می‌جو ای دوست ز پیدایی گویی که نهفتستی https://eitaa.com/smajidi_ir
شعر زیبایی است بخوانید پس فقیر آن شیخ را احوال گفت عذر را با آن غرامت کرد جفت مر سؤال شیخ را داد او جواب چون جوابات خضر خوب و صواب آن جوابات سؤالات کلیم کش خضر بنمود از رب علیم گشت مشکلهاش حل وافزون ز یاد از پی هر مشکلش مفتاح داد از خضر درویش هم میراث داشت در جواب شیخ همت بر گماشت گفت راه اوسط ارچه حکمتست لیک اوسط نیز هم با نسبتست آب جو نسبت باشتر هست کم لیک باشد موش را آن همچو یم هر که را باشد وظیفه چار نان دو خورد یا سه خورد هست اوسط آن ور خورد هر چار دور از اوسط است او اسیر حرص مانند بط است هر که او را اشتها ده نان بود شش خورد می‌دان که اوسط آن بود چون مرا پنجاه نان هست اشتها مر تو را شش گرده هم‌دستیم نی تو به ده رکعت نماز آیی ملول من به پانصد در نیایم در نحول آن یکی تا کعبه حافی می‌رود وین یکی تا مسجد از خود می‌شود آن یکی در پاک‌بازی جان بداد وین یکی جان کند تا یک نان بداد این وسط در با نهایت می‌رود که مر آن را اول و آخر بود اول و آخر بباید تا در آن در تصور گنجد اوسط یا میان بی‌نهایت چون ندارد دو طرف کی بود او را میانه منصرف اول و آخر نشانش کس نداد گفت لو کان له البحر مداد هفت دریا گر شود کلی مداد نیست مر پایان شدن را هیچ امید باغ و بیشه گر بود یکسر قلم زین سخن هرگز نگردد هیچ کم آن همه حبر و قلم فانی شود وین حدیث بی‌عدد باقی بود حالت من خواب را ماند گهی خواب پندارد مر آن را گم‌رهی چشم من خفته دلم بیدار دان شکل بی‌کار مرا بر کار دان گفت پیغامبر که عینای تنام لا ینام قلبی عن رب الانام چشم تو بیدار و دل خفته بخواب چشم من خفته دلم در فتح باب مر دلم را پنج حس دیگرست حس دل را هر دو عالم منظرست تو ز ضعف خود مکن در من نگاه بر تو شب بر من همان شب چاشتگاه بر تو زندان بر من آن زندان چو باغ عین مشغولی مرا گشته فراغ پای تو در گِل، مرا گِل گشته گُل مر تو را ماتم مرا سور و دهل در زمینم با تو ساکن در محل می‌دوم بر چرخ هفتم چون زحل همنشینت من نیم سایهٔ من است برتر از اندیشه‌ها پایهٔ من است زانک من ز اندیشه‌ها بگذشته‌ام خارج اندیشه پویان گشته‌ام حاکم اندیشه‌ام محکوم نی زانک بنّا حاکم آمد بر بنا جمله خلقان سخرهٔ اندیشه‌اند زان سبب خسته دل و غم‌پیشه‌اند قاصدا خود را به اندیشه دهم چون بخواهم از میانشان بر جهم من چو مرغ اوجم اندیشه مگس کی بود بر من مگس را دست‌رس قاصدا زیر آیم از اوج بلند تا شکسته‌پایگان بر من تنند چون ملالم گیرد از سفلی صفات بر پرم همچون طیور الصافات پر من رستست هم از ذات خویش بر نچفسانم دو پر من با سریش جعفر طیار را پر جاریه‌ست جعفر طرار را پر عاریه‌ست نزد آنک لم یذق دعویست این نزد سکان افق معنیست این لاف و دعوی باشد این پیش غراب دیگ تی و پر یکی پیش ذباب چونک در تو می‌شود لقمه گهر تن مزن چندانک بتوانی بخور شیخ روزی بهر دفع سؤ ظن در لگن قی کرد پر دُر شد لگن گوهر معقول را محسوس کرد پیر بینا بهر کم‌عقلی مرد چونک در معده شود پاکت پلید قفل نه بر حلق و پنهان کن کلید هر که در وی لقمه شد نور جلال هر چه خواهد تا خورد او را حلال @smajidi_ir