eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
983 دنبال‌کننده
135 عکس
28 ویدیو
7 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
(سلام‌اللّه‌علیها) سحر چون پیک غم از در درآید شرار از سینه، آه از دل برآید ندای کاروانی از وطن دور به گوش جان، ز دیوار و در آید گمانم کاروان اهل‌بیت است که سوی کعبه‌ی دل، با سر آید گلاب از چشم هر آلاله، جاری است که عطر عترت پیغمبر آید پس از یک اربعین اندوه و هجران به دیدار برادر، خواهر آید همان خواهر که غوغا کرده در شام همان ریحانه‌ی پیغمبر آید همان خواهر که با سِحر بیانش به هر جا آفریده محشر، آید همان خواهر که کس نشناسد او را به باغ لاله‌های پرپر آید همان خواهر، ولی خاطر پریشان سیه‌پوش و بنفشه‌پیکر آید اگر از کربلا، غمگین سفر کرد کنون از گَرد ره، غمگین‌تر آید نوای «وای‌وای» از جان زهرا صدای «های‌های» حیدر آید از این دیدار طاقت‌سوز ما را همه خون دل از چشم تر آید غم‌آهنگی به استقبال یک فوج کبوترهای بی‌بال و پر آید بیا با این کبوترها بخوانیم سرودی را که شام غم سرآید: «شمیم جان‌فزای کوی بابم مرا اندر مشام جان برآید» «گمانم کربلا شد، عمّه! نزدیک که بوی مُشک ناب و عنبر آید» «به گوشم، عمّه! از گهواره‌ی گور در این صحرا، صدای اصغر آید» «در این صحرا مکن منزل، که ترسم دوباره شمر دون با خنجر آید» (شفق) ابیات داخل گیومه، تضمین ابیات «مرحوم جودی خراسانی» است.
بحش یکم بعد از بارگذاری متن «یک نکته از این معنی» - که درباره یک ترانه/ نوحه(؟) اربعینی نوشتم- بازخوردهای فراوانی از طرف موافقان متن و نیز چندی از مخالفان مشاهده کردم‌. نکته جالب توجه اینکه، در خلال این تعامل و تقابل فکری، یک فایل تصویری از اجرای «ملاباسم کربلایی» بدستم رسید که درباره موضوع اربعین بود. با تماشای آن فایل با خود گفتم: «شاهد از غیب رسید!» تقریباً هر آنچه را که در نوحه‌های اربعینی امسال به دنبال آن می‌گشتم، در این اجرا دیدم. به خلاف بسیاری از نوحه‌پردازان امروز، نه گرفتار سبک نوحه و جاذبهٔ موسیقایی آن هستم و نه فریقته مهارت نوحه‌خوان در اجرا... هزاران بار خدا را شکر! آنچه در نوحه به دنبال آنم، ارائه مفاهیم ارزشی در ساختار شعر است و به عبارت دیگر، پیوند هنری محتوا و فرم‌. گمشده من در نوحه، «محاکات» است؛ که یک مصداق بارز آن، بازسازی یک عبارت خاص - برگرفته از زبان و بیان مردمی - است، تا حکمت‌های عمیق و بظاهر عامیانه را بازپرداخت و زبانزد کند. امروزه مسئولیت مهم نوحه، «فرهنگ‌سازی» است و «تذکار» آیین‌ها و شعائر شیعی است و توجه این اصل مهم، در این نوحه «ملا باسم» بعینه مشاهده می‌شود. ادامه دارد... @smahdihoseinir
بحش دوم و پایانی از نوحه‌پردازان و نوحه‌خوانان امروز همواره انتظار می‌رود که شعائر شیعی را در نوحه‌هایشان «بازخوانی» کنند که با عنصر «تکرار»، در جامعه «زبانزد» شود. «تکرارِ شعارهای شیعی در نوحه، باعث می‌شود مفاهیم به‌مرور در ذهن مخاطب تسّری یابد و در جامعه، در قالب یک مفهوم شکل گیرد. با دریغ باید گفت، بسیاری از نوحه‌خوانان ما با فاصله گرفتن از نوحه مبتنی بر «تکرار» این فرصت‌سازی را از دست داده‌اند. اما این «بازخوانی» و «تکرار» هدفمند، در نوحه مورد بحث وجود دارد. حداقل بیست مضمون والا در این نوحه بیست و چند دقیقه‌ای به زبان و بیانی ساده، اما عمیق بازخوانی می‌شود، که مهم‌ترین آنها به قرار زیر است: * دعوت به ادای فرایض شیعی و تأکید بر آن؛ * اشاره به حضور اصحاب و بنی‌هاشم در موکب‌ها * وجود مقدس حضرت عباس (سلام الله علیه) اسامی زائران‌ را ثبت می‌کند؛ * زائران و خادمان به میزان خستگی درجه می‌گیرند؛ * خرج کن و مزد بگیر! * ضرورت تکریم زائر و موکب‌دار؛ * اشاره به فرهنگ عظیم موکب‌داری؛ ‌* سنت شیعیان عراق در تکریم زائر و عذرخواهی از او؛ * معرفی امت واحده و نشانه‌های تحقق آن؛ * وصف رفتارهای کریمانه خدام موکب‌ها (پیر، جوان، کودک، دختران و پسران)؛ * فرصت‌شناسی؛ * شناخت دشمن و فتنه‌های او؛ * ترویج فرهنگ اهل بیت و التزام به آن‌ * دعوت به نماز اول وقت و پرهیز از تسویف و کاهل‌نمازی؛ * همت و عزم برای پیکار‌؛ * حرکت در مشایه در حکم پیکار با دشمنان است؛ * در مشایه، همراه با زینب (سلام الله علیها) در حرکتی؛ *شیعه، شمشیر به دست است، با شعار یا لیتنا کنا معک؛ *شیعیان تشنگانی هستند که به سمت آب در حرکتند؛ *از فریب دشمن بپرهیز و بر حذر باش! * در مشایه پای بر زخم‌ها بنه! این مسیر، شیرمرد می‌طلبد! * فروشنده مباش، خریدار باش! * این شعائر آسان به دست ما نرسیده، به قیمت قطع‌شدن دستان عباس است! * برائت از دشمن و پرهیز از دشمنی با دوست‌؛ * معرفی شعائرِ پرورش‌یافتگان مکتب حضرت عباس (سلام الله علیه) با درنگ و تأمل در بند ترجیع این نوحه - که مخاطب هر بار آن را تکرار می‌کند - در می‌یابیم که در کنار توجه به اصل مهم «بازخوانی مضامین والای شیعی»، به شگرد و تکنیک «تکرار» نیز به شکل هدفمند و هوشمندانه‌ای توجه شده است. پ.ن: نقطه مقابل این نوحه را در برخی نوحه‌های عراقی نیز دیده‌ام که بسیار افراطی‌تر از نوحه‌های امروز کشور ماست؛ بویژه موسیقی و ریتم آن‌ها. امیدوارم همه هنرمندان عاشق و حسینی‌مرام، اصل پیوند فرم و محتوای هنری و دیگر شئون نوحه‌پردازی (بویژه بازخوانی با محوریت تکرار) را بشناسند و بر آن درنگ و تأمل داشته باشند. @smahdihoseinir لینک دریافت و مشاهده فایل تصویری نوحه و اجرای ملاباسم👇 https://eitaa.com/majalesemandegar
تکمله یادداشت شاعر ارجمند جناب آقای حسن بیاتانی درباره این نوحه را نیز بخوانید. امروز تصمیم داشتم نوحه «باسم کربلایی» را برای شما بفرستم، به خاطر نکات فراوان کارگاهی که در این نوحه هست. خوشبختانه دیدم که در موردش یادداشت نوشتید. نکته دیگری که برای بنده جالب بود، این است که در این سالها متأسفانه نوحه‌های عراقی تأثیرات منفی زیادی از نوحه‌های فارسی گرفته‌اند و من هر سال در سفر اربعین با مصادیق زیادی از این مسئله مواجه می‌شوم؛ اما در این نوحه، یک اتفاق جالب افتاده و آن اینکه، این نوحه از نظر اتفاقات شاعرانه، نوع خیال و حتی قالب، بیشتر از شعر عرب، به شعر فارسی شباهت دارد و این کار مصداق بسیار خوبی از تعامل سازندهٔ نوحه ایرانی و عراقی است. معمولاً در شعر عربی، اتفاقات لفظی و سخنورانه بر خیال، فرم و زاویه نگاه و... غلبه دارند؛ اما در این نوحه، این قضیه برعکس است. شاعر این نوحه همان شاعر نوحه ماندگار «تزورونی» است، که شاعری است بسیار متبحر. در واقع، فرهنگ غنی شیعی و عراقی در این نوحه با ظرفیت‌های شعر فارسی تلفیق شده و اتفاق مبارک و تازه‌ای را رقم زده است،
هدایت شده از الی الحبیب
30.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏷اختصاصی کانال 🔰فایل شماره‌ی ۱۴ 🔺معیارهای سرایش یا انتخاب شعرِ مناسب‌اجرا در هیأت: 🔸 استاد سید‌مهدی‌حسینی‌رکن‌آبادی 🔖 مباحث مطرح شده در این درس: 📖 مقدمه یکم ضرورت آسیب‌شناسی اشعار ولایی 📖 مقدمه دوم روش‌های انتقال تاریخ در شعر مناسب اجرا در هیئت: 👈 گزارش محض و منظوم 👈وصف (جزئی‌نگری و جزئی‌نگاری) 👈 ارائه تصاویر خیالی و شاعرانه 👈 موضع‌گیری، تحلیل و قضاوت شاعرانه در برابر اتفاقات تاریخی 📖 خوانش چند شعر عاشورایی و بررسی مراثی آن 👈 ضرورت تبیین مفهوم «ارباً اربا» از نظر تاریخی و لغوی 👈چند و چونی در باره نحوه ارائه مراثی 👈ارزش والای پیوند مرثیه و مدح 👈«زبان حال»، همان «زبان قال» است که ثبت نشده است 👈ضرورت پرهیز از «تصورسازی تاریخی» 📌در صورت سوال در خصوص این محتوا می‌توانید از طریق آی‌دی @smahdihoseinir با استاد ارتباط برقرار نمایید | | 🆔 @elalhabib_ir
هدایت شده از حلقه شعر ولایی فرات
22.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️فضا سازی در شعر ▪️بیان نمادین ▪️پردازش هنری ▪️تداعی شاعرانه ▫️نقد و بررسی غزلی از خانم در رثای ▫️ توسط استاد جلسه ۲۴۵ ▫️سه شنبه ۲۳ مرداد۱۴۰۳ بخش اول 🔸حلقه شعر ولایی فرات @foratpoem
هدایت شده از الی الحبیب
22.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏷اختصاصی کانال 🔰فایل شماره‌ی ۱۵ 🔺معیارهای سرایش یا انتخاب شعرِ مناسب‌اجرا در هیأت: 🔸 استاد سید‌مهدی‌حسینی‌رکن‌آبادی 🔖 مباحث مطرح شده در این درس: 📖 مبحث یکم: ❇️ اشعار ولایی و ابعاد مختلف آن: 👈 رسالت محور 👈بیان شاعرانه 👈ارائه مراثی با بیان غیرمستقیم 📖 مبحث دوم ❇️راهکارهای پرهیز از خطاها و لغزش‌های محتوایی و فنی در شعر ولایی: 👈توجه به نظرات مخاطبان خاص و شعرشناس 👈رعایت تناسب زبان حال‌های ارائه‌شده با شخصیت امام و اولیای الهی 👈پرهیز از تصورسازی در نقل تاریخ 👈تمایز میان تحلیل‌های تاریخی و استحسان‌های ذوقی و شخصی 📖 مبحث سوم ❇️طرح چند سؤال مهم: 👈مراثی را در چه سطحی باید ارائه کنیم؟ (محتوا) 👈چگونه مراثی را ارائه کنیم؟ ( شیوه بیان هنری) 📌در صورت سوال در خصوص این محتوا می‌توانید از طریق آی‌دی @smahdihoseinir با استاد ارتباط برقرار نمایید | | 🆔 @elalhabib_ir
هدایت شده از حلقه شعر ولایی فرات
23.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️فضا سازی در شعر ▪️بیان نمادین ▪️پردازش هنری ▪️تداعی شاعرانه ▫️نقد و بررسی غزلی از خانم در رثای ▫️ توسط استاد جلسه ۲۴۵ ▫️سه شنبه ۲۳ مرداد۱۴۰۳ بخش دوم 🔸حلقه شعر ولایی فرات @foratpoem
این روزها شاهد کوچ و مهاجرت محمدعلی بهمنی از این دیار هستیم. محمدعلی بهمنی را از اواسط دهه ۶۰ می‌شناسم. دقیق یادم نیست چه سالی بود  آقای برقعی که آن روزها مشغول تألیف  «تذکره سخنوران قم» بود، از من خواست تاریخچهٔ زندگانی قیصر امین‌پور و یکی دو شاعر دیگر را از خود شاعران بگیرم و به ایشان بدهم. دقیق یادم هست، در انجمن ادبی محیط در محضر استاد فرزانه، محمدعلی مجاهدی بودیم. در یکی از جمعه شب‌ها که ذکر خیر آقای محمدعلی بهمنی شد... جاودان‌یاد برقعی گفت: «این آقای بهمنی چه صداقت و صمیمیتی در کلامش هست‌؛ شاید کسی دیگر بود با این صداقت نمی‌گفت و نمی‌نوشت که من در هنگام سفر والدین و در قطار به دنیا آمده‌ام!». بعدها این صمیمیت را بارها  در لابلای شعر او دیده‌ام و همیشه از آن حظ و بهره فراوان برده‌ام. شاید اولین شعری که از  محمد علی بهمنی خوانده‌ام، این کوتاهه است: «مردی که سال‌هاست در انتظار آمدن مرد دیگری است، گاهی دلش برای خودش تنگ می‌شود!» این مضمون را یکی دو بار دیگر در اشعارش آورده است؛ از جمله: «دلم برای خودم تنگ می‌شود آری، دلم خوش است که در قربت وطن بودم» از آن روز که با محمدعلی بهمنی آشنا شدم و با شعرش، نگرش من به حقیقت شعر و زبان صمیمی و مصادیق صمیمیت زبان شکل گرفت و کم‌کم کامل شد. امروزه هر کسی در باره تغییر زبان و فرار از تکلف  زبانی از من راهکاری طلب کند،  از او می‌خواهم با شعر بهمنی زندگی کند تا به تعبیر سهیل محمودی، بهمنی‌وارترین شاعر شود. در کلاس‌هایم بارها و بارها به رهی معیری و محمدعلی بهمنی استناد کرده‌ام که اینان از نوجوانی با شعرشان ثابت کرده‌اند ذاتاً شاعرند؛ بی‌آنکه آموزش دیده باشند. فقط کسی که ذاتاً شاعر است و هویت هنری خود را شناخته، می‌تواند فقط خودش باشد و خودش، و نه مقلد دیگران... محمدعلی بهمنی در همان آغاز راهش در شعر، ثابت کرده همان شاعر صمیمی است که باید باشد و تا پایان عمر هم همان بود. همیشه ذهنم درگیر این موضوع  و این سؤال بود که محمدعلی بهمنی عزیز - این نور چشم ادبیات و آبروی غزل معاصر - چرا شعر مذهبی/ شیعی/ آیینی/ ولایی  ندارد؟ تا اینکه غزل رضوی او منتشر شد با آن خاطره شگفتش، که حتماً در رسانه‌ها آن را خوانده‌اید... شاید محمدعلی بهمنی ده‌ها شعر مذهبی و آیینی دیگر داشته (شبیه آنچه حسین منزوی داشت و عرضه کرد) اما او شاید بر این باور بود که باید جامعه ادبی، فقط یک تصویر،  آن هم تصویری  شفاف از شعر او داشته باشد. محمد علی بهمنی حقیقتاً شاعر بود و همواره شاعرانه زندگی کرد؛ به خلاف بسیاری از ما، که مدعی شعریم و شاعر نیستیم! و فقط سر سفره شاعران نشسته‌ایم  و آن را تبدیل کرده‌ایم به خوان یغما! ‌ هم‌نسلان من با شعر حسین منزوی‌ها، محمدعلی بهمنی‌ها و قیصر امین‌پورها نفس کشیده و تربیت شده‌اند و من و امثال من، بهتر از نسل امروز می‌فهمیم که شعر این دیار، چه پشتوانه‌‌ای را از دست داده‌ است... ای کاش شاعرانی که واقعاً شاعرند، به تأسی از محمدعلی بهمنی‌ها تلاش کنند تا همیشه خودشان باشند؛ تا قیصر امین‌پور،  سیدحسن حسینی و محمدعلی بهمنی و حسین منزوی و دیگران و دیگران برای آیندگان شوند؛ تا به مسئولیت عظیم خود در برابر تاریخ، ادبیات و فرهنگ شیعی عمل کرده باشند. خدا کند آیندگان، برای این مصراع محمدعلی بهمنی، مصداقی نیابند: «عرصه خالی است، چنان شامگه بعد از کوچ»... @smahdihoseinir
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹جادۀ توحید🔹 کنار پنجره‌فولاد، گریه مغتنم است در این حریم برای تو گریه محترم است جهان سادۀ من: گریۀ وصال و فراق تمامی دو جهان، گوشۀ همین حرم است شروع مرگ، زمان جدا شدن از تو به پایِ عشق تو مردن، حیاتِ دم به دم است چه دورم از تو... خدایا چه دیر فهمیدم! تو در کنار من و سرنوشت من عدم است تو را در آینه‌هایم نشد نشان بدهم چقدر ساحت این شعر کوچک است و کم است برای جستن دُرّ حدیث سلسله‌تان زمان به حال رکوع است و پشت عرش، خم است حدیث گفتی، حقا چه اتفاق افتاد به حکم «اِلّا»‌یت، پرده از نفاق افتاد.. نفاق و کفر به حکم تو راهشان سد شد مسیر کوی ولا غرق رفت و آمد شد سرودی «اَشهَدُ اَن‌ لا ‌اِلهَ اِلّا ‌الله» ولایت تو نشان داد راه را از چاه به«لا اله»، اذان را دوباره جان دادی برائت از همۀ کفر را نشان دادی «بشرطها»‌ی شما راه را به ما فهماند حضور منتشر ماه را به ما فهماند به«لا اله» رسیدیم و نفی غیر شما به بارگاه ولا، حصن محکم «الا» به حصن محکم خود راه داده‌ای ما را به زیر پرچم خود راه داده‌ای ما را حدیث گفتی و از حکمتت جهان پر شد کنار دریایت، هرصدف پر از دُر شد حدیث سلسله، تفسیر ناب توحید است تجلیات ولایت به قاب خورشید است به سمت جادۀ توحید می‌برد ما را به سوی خانۀ خورشید می‌برد ما را کلیم‌وار به طور تبسم آمده‌ایم به شوق «و رضی‌الله عنهم» آمده‌ایم زیارت تو شبیه عروج تا عرش است حریم تو ملکوت است؟ فرش یا عرش است؟ عروج عرش‌نشینان، هبوط در حرمت مقام سلطانی، خوشه‌چینی از کرمت به لطف نور تو هر ظلمتی سحر گردد گناه‌کار بیاید فرشته برگردد به اشتیاق نگاه تو زائرت شده‌ام همین بسم که بگویی که شاعرت شده‌ام تو قول داده‌ای ای مهربان- که هم‌نفسی- سه‌جا به داد دل شیعیان خود برسی سه‌جا؟ نه در همه‌جا لطف تو کنار من است تو آن امام رئوفی که بی‌قرار من است... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5763@ShereHeyat
سال ١۴٠٠ بود یا ١۴٠١ (و احتمالاً پساکرونا)، دقیق یادم نیست، با تعدادی از شاعران اهل بیت قرار گذاشتیم که در آستانه غدیر، پای درس تاریخ بنشینیم و از محضر حجت‌الاسلام میرزامحمدی بهره ببریم. دو سه بار این جلسه برگزار شد؛ حیف که دوام نیافت... اما همان جلسه، برکات بسیاری داشت؛ بخصوص دریافت یک نکته مهم، که از رهگذر بیتی از غزل آقای مجتبی خرسندی و تحلیل آقای میرزامحمدی نصیبمان شد: «به این سؤال فقط «عَمروْ» می‌دهد پاسخ که در مبارزه غیر از تو پهلوانی نیست هزارویک شب اگر «لیلةُالمَبیت» شوند، کسی به‌جز تو مهیای جان‌فشانی نیست» شاهد بحث، بیت دوم است که بظاهر، اغراق ساده‌ای دارد؛ اما در حقیقت، برگرفته از یک مضمون بلند و یک حقیقت تاریخی است، که تا آن لحظه از آن بی‌خبر و غافل بودم. حجت‌الاسلام میرزامحمدی از آقای خرسندی پرسید: «شاعر! این بیت هزار و یک شب خفتن در بستر پیامبر را دانسته و آگاهانه به کار بردی؟» پاسخ او منفی بود و شاید پاسخ جمع به این سوال همین بود! بیت، راز شگفتی داشت و احتمالاً همه آن جمع چون من از آن بی‌خبر بودند. هرچند اکثر آن جمع می‌دانستند که پیش از شب اول ربیع‌الاول، حضرت مولا امیرالمؤمنین (صلوات اللّه علیه) به تدبیر پدر بزرگوارشان حضرت ابوطالب (سلام اللّه علیه) در تمام سه سال زندگی در حصار «شعب ابی‌طالب» هر شب با هدف حفظ جان حضرت پیامبر ( صلی اللّه علیه و آله و سلّم) در بستر ایشان خفته است‌؛ اما در آن لحظه، با یک حساب سرانگشتی و با نگاهی تحلیل‌محور به این نکته مهم رسیدیم و متوجه شدیم که «لیلة‌المبیت‌» نه یک شب، که بیش از هزار شب بوده است. این خاطره مختصر و بظاهر کوچک و کم‌اهمیت در ذهن من حاوی درنگ‌ها و نهایتاً درس‌های فراوانی بوده است. نکته اول، ضرورت ثبت تجربیات، و سپس به ودیعت نهادن آن برای آیندگان است. نگارش تاریخ شفاهی، نتایج و برکات فراوانی دارد، از جمله: ثبت و ماندگاری خاطرات، مستند کردن تاریخ، ارائه گزارش به آیندگان بر اساس یک مسئولیت فرهنگی، با هدف برجسته‌سازی ضعف‌ها و قوت‌ها، تبیین فرصت‌ها و عبرت‌ها، و... نکته دوم اینکه، با همان یک بیت و تذکار کارشناس تاریخ، اکثر شاعران حاضر در جلسه به این باور رسیدند که اولاًّ، شناخته دقیقی از تاریخ ندارند، و ضرورت دارد ضمن واکاوی زوایای مختلف تاریخ اسلام، پای مکتب تحلیل تاریخ، زانو بزنند؛ و ثانیاً اینکه، درست است که طبق الطاف رحیمانه الهی، الهام شاعرانه در شعر شاعران موضوعیت دارد و شاعران اهل بیت، اکثراً مؤیّد به روح القدسند - همان‌گونه که آن بیت مجتبی خرسندی مصداق عنایت بود - اما چقدر خوب است که شاعر در کنار الهام‌های رحمانی، از بهره‌های معرفتی نیز همواره پُرنصیب باشد و در شعر خود همواره آن را متجلی سازد و انعکاس دهد. جناب حجت‌الاسلام میرزا‌محمدی یک سؤال بیشتر مطرح نکرد، اما اگر اهل درنگ و دقت باشیم می‌توانیم در پاسخ به همین سؤال، عرصه‌ها و میدان‌های دیگری را دَرنوَردیم و افق‌های فکری دیگری کشف کنیم. آنچه نوشته آمد، حاصل درنگ‌های صاحب این قلم بود و امیدوارم دیگران نیز بر نکات معرفتی و حتی فنی پیرامون شعر، درنگ‌ داشته باشند و با ثبت رویدادها و خاطرات و تحلیل‌ها، تصویری واقعی و شفاف از حقیقت شعر امروز برای تاریخ و آیندگان ترسیم کنند. شعر شاعران و نیز ثبت خاطرات شفاهی‌شان در حکم دو بال برای سیر در مسیر شناخت شعر هر دوره است. بی‌گمان از این طریق است که آیندگان و شعرپژوهان می‌توانند تصور کنند که شعر آیینی و ولایی عصر ما در کدام نقطه از زمانه خود ایستاده بوده و تا فتح قله‌ها فاصله‌ای داشته است یا خیر؟ امیدوارم تاریخ، درباره شاعران ولایی‌سرا، همواره قضاوت خوبی داشته باشد. @smahdihoseinir
هدایت شده از الی الحبیب
26.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏷اختصاصی کانال 🔰فایل شماره‌ی ۱۶ 🔺معیارهای سرایش یا انتخاب شعرِ مناسب‌اجرا در هیأت: 🔸 استاد سید‌مهدی‌حسینی‌رکن‌آبادی 🔖 مباحث مطرح شده در این درس: 📖 مبحث یکم: ❇️ ضرورت توجه به نکات فنی و علمی در کنار نکات معنوی در شعر 👈نقل یک ماجرای تاریخی و اثبات ضرورت نگاه فنی در شعر 👈ضرورت توجه به اصل «شناخت علوم ادبی» و «تجربه کافی» برای آفرینش شعر ولایی و مرثیه 👈ضرورت شناخت شئون کلمه و کلام در شعر 📖 مبحث دوم: ❇️خوانش ابیات مرثیه‌محور 👈نمونه شعر گزارش‌محور 👈 نمونه شعر وصف‌محور 👈 نمونه شعر تداعی‌محور 📌در صورت سوال در خصوص این محتوا می‌توانید از طریق آی‌دی @smahdihoseinir با استاد ارتباط برقرار نمایید | | 🆔 @elalhabib_ir