eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
972 دنبال‌کننده
127 عکس
28 ویدیو
6 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
انجمن شعر ولایی فرات برای خشکی لبِ تو آب گریه می‌کند کویر، سینه می‌زند سراب گریه می‌کند قنوتِ مادرِ تو بی‌جواب ماند و بعد از آن برایش آسمانِ مستجاب گریه می‌کند همینکه از اسارتش دو قطره روضه می‌چکد بحالِ دستِ مادرت طناب گریه می‌کند رباب سوخت، از حرارت و به زیر سایه‌اش نشسته از خجالت آفتاب گریه می‌کند در آسمانِ روضه‌ات دوباره خیس شد لهوف فراتِ چشمِ ماست، یا کتاب گریه می‌کند ؟!
کجا یعقوب دیده، خوابِ هجرانی که من دیدم کجا یوسف شنیده، وصفِ زندانی که من دیدم زمین در روزگارِ نوح، شد سیراب از باران ولی دریایی از خون شد به طوفانی که من دیدم هم اسماعیل‌ها سر را به تیغ امتحان دادند هم ابراهیم‌ها، در عیدِ قربانی که من دیدم زمین از خونِ خاتم‌بخشی‌اش شد تربتِ اعلا عقیقِ سرخ شد خاکِ سلیمانی که من دیدم سرِ خورشید بر نِی، شمعِ بزمِ ماتمِ خود بود قیامت چیست؟ جز شامِ غریبانی که من دیدم تمام آیه‌ها شد "کاف و ها و یا و عین و صاد" میان قاریان شد پخش، قرآنی که من دیدم برادر، جای من شمشیر خورد و من غمِ ناموس هزاران ارباًاربا داشت میدانی که من دیدم نگاهِ حرمله هر بار پُر بود از هزاران تیر عموجانم ندیده تیربارانی که من دیدم مسلمان نشنود کافر نبیند خوابِ این غم را سر و تشت و شراب و چوب و دندانی که من دیدم و پرچم‌ها از آن روزی که باد از نیزه‌اش رد شد پریشانند، از زلف پریشانی که من دیدم...
روضه‌خوان ( استغفرالله) از عذاب‌َالنّار گفت از بهشتی که در آتش سوخت، از اَسرار گفت واژه‌ها از روضه‌ها گفتند جای روضه‌خوان تا "زبانم لالِ" او از عجز در گفتار گفت باغ را آتش زدم، باید بسوزم تا ابد (هیزم از شرمِ نمک‌نشناسی‌اش هر بار گفت) من سپر بودم که نامردی به بختم زد لگد (در، به خون آغشته، زیرِ چکمه‌ی کفار گفت) گِل شدم با اشک‌هایش، تا مبادا صورتش ... باز خِشتم شعله خورد و سنگ شد...، (دیوار گفت) کاشکی سرنیزه‌ای بودم کنارِ ذوالفقار تا سلاحِ قاتلانِ همسرش...، (مسمار گفت) مردِ خیبر دست بسته! کار دنیا را ببین (یک جهود از روزگارِ حیدر کرار گفت) کاش می‌کوبیدم آن را روی تابوت خودم یا که بی‌مسمار، در می‌ساختم...، (نجّار گفت) آن‌طرف همسایه‌ها گفتند کمتر گریه کن مادر اما این طرف «اَلجار ثُمَّ الدّار» گفت... (سلام‌الله‌علیها)