eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
1.2هزار دنبال‌کننده
151 عکس
30 ویدیو
7 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از الی الحبیب
💠 لطافت طبع در روایت مرثیه 🔹از معیارهای بررسی شعر خوب، نوع نگرش (گسترۀ دید، زاویۀ دید، عمق نگاه) و نوع بیان شاعر در مواجهه با موضوع شعر است. این‌که شاعر: ـ از کدام منظر و زاویه دید به موضوع نگاه می‌کند؟ ـ نگاه او گستره یا محدودیت دارد؟ ـ محدوده نگاه از کجا تا به کجاست؟ ـ با چه دقتی؟ آیا عمیق می‌نگرد یا سطحی؟ و در نهایت، دیده‌ها و شنیده‌های خود را چگونه وصف می‌کند؟ جزئی‌نگرانه یا به شیوه مرسوم، کلی‌نگرانه و بی‌تأثیر؟ جزئی‌نگاری در شعر حاصل جزئی‌نگری، گستره نگاه و عمق نگرش شاعر است. همچنین، استفاده از نشانه‌های متنوع در زندگی خبر از ارتباط عمیق شاعر با پدیده‌های هستی دارد. در این غزل، تمام موارد فوق قابل تحلیل و بررسی است. 🔸این شعر از نظر «موضوع و محتوا» و «شیوه بیان»، قابل تفکیک است: ▫️الف) موضوع و محتوا شاعر در بخش اول در موضوع مدح به جزئی‌نگاری مشاهدات خود می‌پردازد: 1️⃣ بخش آغازین: مدح؛ حضور حضرت زهرا(س) در عالم هستی که از زاویه‌های متعدد تحلیل می‌شود: روشنی‌بخشی، زهره فلک بودن، شمس و قمر حقیقی بودن، نگاه آرام‌بخش، سیر دعای نیمه‌شب او و سبک زندگی ساده ایشان، از نمونه‌های این تنوع نگاه و جزئی‌نگری است که به جزئی‌نگاری و تنوع بیان منجر شده است. تو زهرۀ فلَکی، رشک ماه و پروینی که با تو چرخ به شمس و قمر نیاز نداشت مسافری که نگاه تو بود بدرقه‌اش، خدای را، به دعای سفر نیاز نداشت دعای نیمه‌شبت سِیرِ آسمان می‌کرد که این پرستوی عاشق به پر نیاز نداشت بهشت روی زمین، خانۀ گِلین تو بود که ناز فضّه خرید و به زر نیاز نداشت 2️⃣ بخش میانی: تأثیر اندوه حضرت، بر عالم هستی که اندکی حال و هوای مرثیه دارد، با محور بیان عاطفی. این بخش نیز با همان نگرش مطرح شده است: تأثیر بر سبز شدن گل محبت، ارتباط معنوی ابر پاییزی با اشک حضرت یا با گل لاله: حکایت دلِ تنگ تو را توان پرسید، ز لاله‌ای که به خونِ جگر نیاز نداشت برای سبز شدن، گلبُن محبت و عشق به اشک زمزم از این بیشتر نیاز نداشت 3️⃣ بخش پایانی: طرح گزارش‌های شاعرانه از تاریخ با محوریت وصف، اعتراض و تعریض: وجود پاک تو می‌سوخت از شرارۀ غم دگر به شعلۀ قهر و شرر نیاز نداشت... ▫️ب) شیوه بیان نکته قابل ذکر، استفاده بهنجار از تشبیه و ظرفیت‌های آن است که در بیانی خالی از تکلف و با تکیه بر قانون ساده تشبیه (ادعای شباهت) در لایه‌های پنهانی شعر، فضاهایی شاعرانه و تصاویری بدیع خلق نموده است: مدینه با تو به ماهی دگر، نیاز نداشت به روشنایی صبح و سحر نیاز نداشت تو زهرۀ فلَکی، رشک ماه و پروینی که با تو چرخ به شمس و قمر نیاز نداشت (استفاده همزمان از دو تشبیه ساده و برتر، در لایه درونی شعر) دعای نیمه‌شبت سِیرِ آسمان می‌کرد که این پرستوی عاشق به پر نیاز نداشت (تشبیه اسنادی: دعای تو پرستوی عاشق بود) و: بهشت روی زمین، خانۀ گِلین تو بود که ناز فضّه خرید و به زر نیاز نداشت و کاربرد تشبیه بلیغ اضافی در این بیت: وجود پاک تو می‌سوخت از «شرارۀ غم» دگر به «شعلۀ قهر و شرر» نیاز نداشت 🔹نکته پایانی که نباید آن را نادیده انگاشت، روایت مرثیه همراه با طراوت خاص و لطافت طبع، به جای خشونت لفظی یا بصری است. شاعران وارسته و لطیف‌طبع، این نکته مهم را در نظر دارند که شعر، ترجمان عواطف شاعر است و در بیانی لطیف ارائه می‌شود؛ به‌ویژه اگر موضوع مراثی اهل‌بیت باشد. اصولا بجز در عرصه حماسه - که حاصل غلیان عاطفی شاعر و گاه تصویر بازسازی شده از خشم شاعر است- زبان و بیان شعری نباید از طراوت و لطافت دور افتد و این مهم، در این شعر با وجود بیان تعریضی رعایت شده است؛ به عبارت دیگر با وجود محوریت موضوع مرثیه، شعر هرگز از بیان ذاتی و لطیف خود دور نشده است. مرور ابیاتی از این غزل که هریک حاوی مضامین مرثیه است و تداعی‌گر ابعاد مختلف آن، این حقیقت را اثبات می‌کند: شعله‌ور شدن بیت وحی: وجود پاک تو می‌سوخت از شرارۀ غم دگر به شعلۀ قهر و شرر نیاز نداشت اشک‌های فاطمی: گریستن ز تو آموخت ابر پاییزی دگر به خواهش از چشم تر نیاز نداشت برای سبز شدن گلبُن محبت و عشق به اشک زمزم از این بیشتر نیاز نداشت میان چشمۀ اشک تو عکس زینب بود اگر شب تو به قرص قمر نیاز نداشت و بیتی که برگی زرین از دفتر مراثی فاطمی است. در این بیت، دو تصویر همزمان از اندوه حضرت به تصویر کشیده شده است؛ با استفاده از لطیف‌ترین و باطراوت‌ترین شیوه! تصویری مینیاتوری و نرم چون حریر... مثل تابلوی «ذبح اسماعیل» که با وجود خشونت موضوع، در هاله‌ای از طراوت هنر مینیاتور در نهایت ظرافت به تصویر کشیده شده است: حریر دست تو مجروح بود از دستاس به تازیانۀ بیدادگر نیاز نداشت این همان جلوه حقیقی هنر مرثیه‌پردازی است که «آن» هنری یا شاعرانه نام گرفته و بنده طلعت آن باید بود. 📗 (دفتر سوم، ص۴۲) ✍🏻 به قلم استاد 🆔 @elalhabib_ir
هدایت شده از الی الحبیب
💠 انواع نگرش در مدح اهل‌بیت (ع) در بررسی مدح و شیوه‌های مدیحه‌پردازی در اشعار شاعران از گذشته تا امروز، می‌توان به چهار نوع نگرش دست یافت. 1⃣ مدح ویژگی‌های الهی ائمه معصومین؛ مثلاً «عصمت‌الله» یکی از صفات حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) است و مصراع «منم که عصمت‌ا‌للَّه و به ساق عرش، زیورم» مدحی است در معرفی جنبه الهی یا تکوینی ائمه معصومین. بیان این نوع مدح‌ها نشان‌گر تسلط محتوایی شاعر به شخصیت الهی اهل‌بیت است. نمونه‌ها: حدیث قدسی«لولاک» معتبر سندی‌ست که هر چه کرد خدا خلق، از برای تو بود یا: شنیده‌ای که نبی از ملال اوست ملول شنیده‌ای که خدا با رضای اوست رضا شنیده‌ای که برای شفاعت امت رسول، فاطمه را می‌زند به حشر صدا شنیده‌ای که اگر پا به حشر نگذارد برات عفو به دستی نمی‌رسد فردا 2⃣ معرفی و مدح رفتارهای انسانی و الگوبخش اهل‌بیت که قابلیت تکرار و تجربه آن در هر عصر و زمانی وجود دارد. در این نوع اشعار، ضمن روایت رفتار الگوبخش، شاعر به دنبال تحلیل رفتار و نهایتاً معرفت‌افزایی مخاطب است. مثلاً این‌که حضرت زهرای مرضیه(علیهاالسلام) سه شب بی‌قوت و بی‌نان زندگی کردند و به یتیم و فقیر و اسیر طعام بخشیدند. یا موضوع پیراهن‌بخشی حضرت در شب عروسی که به آیه شریفه قرآن کریم عمل فرمودند؛ «لن‌ تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون» یعنی لباس برتر و نوِ خودشان را برای اهدا به فقیر انتخاب کردند نه لباس کهنه‌ای را. اشاره هنری و شاعرانه و حسی به این نمونه رفتارها -که در سیره ائمه اطهار نمونه‌های فراوانی سراغ داریم‌- بسیار به شعر شاعر عیار و ارزش می‌بخشد. نمونه‌ها: چه مادری، که به تفسیر درس عاشورا حریم مدرسه کربلاست دامن او بمیرم آن همه احساس بی‌تعلق را که بار پیرهنی را نمی‌کشد تن او دمی که فاطمه تسبیح گریه بردارد پیام می‌چکد از چلچراغ شیون او و: زهرا كه «اِنَّ اَكرَمَكُم» ترجمان اوست در بندگی به قلّۀ تقوا رسیده است 3⃣ مدح‌های کلی که صبغۀ روشنگری و معرفت‌افزایی در آن کم‌رنگ یا بی‌رنگ است. در این نوع مدیحه‌ها به رسم و سنت شاعران مدیح‌پرداز پیشین به ظواهر شخصیت اهل‌بیت توجه می‌شود: فاطمه دارد رخی که ماه ندارد ماه چو او حسن دل‌بخواه ندارد و یا با دیگر شخصیت‌های الهی و معنوی مقایسه و نهایتاً معرفی می‌شود بی آن‌که رفتارشان جزئی‌نگری و جزئی‌نگاری شود: عیسی بَرَد آرزوی بیماری کاین‌جا به بهانۀ شفا آید یا: موساست عصا به کف شبانت خورشید، گدای آستانت این نوع ابیات، غرورآفرین اما خنثی است و مخاطب را در همان سطح معمولیِ آگاهی نسبی و سطحی نگه می‌دارد. همان‌گونه که ذکر شد، در این نمونه وصف‌ها -‌که نوعی کلی‌گویی و مبهم‌سُرایی است- مخاطب بهره چندانی از معرفت به‌دست نمی‌آورد. 4⃣ مدح ذوقی و استنباطی که بر پایه تحلیل‌های ذوقی (شاعرانه همراه با حُسن تعلیل) و برداشت‌های شخصی شاعر ارائه می‌شود که دو رویۀ سالم و ناسالم همراه با اغراق‌ها یا حتی مبالغه و غلو است! تبیین، تفکیک و ارائه مدیحه‌های سالم و قابل دفاع، از اهداف مهمی است که در گزینش اشعار شاعران پیش‌کسوت در این مجموعه دنبال شده است. برخی نمونه‌های سالم این نمونه اشعار را در این مجموعه خواهید خواند. بهشت روی زمين، خانۀ گِلين تو بود که ناز فضّه خريد و به زر نياز نداشت 📗 (دفتر اول، ص۳۶) ✍🏻 به قلم استاد 🆔 @elalhabib_ir