eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
987 دنبال‌کننده
129 عکس
28 ویدیو
7 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسه یکصدو هشتاد و نهم (اولین جلسه سال١۴٠١) دوشنبه ١٩ اردی بهشت ماه ساعت ١٨الی ٢٠ تهران خیابان وحدت اسلامی کوچه خندان حسینیه سادات
جلسه ۱۹۰ ویژه ایام برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران زمان: چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ الی ۱۸:۳۰ محل برگزاری: مصلی بزرگ امام خمینی/ حیاط یاس/ مرکز رویدادها
گاهی یک اثر، بی این که به‌ظاهر چندان با موازین هنر و قوانین اهل فن تطابق داشته باشد، نگاه‌ عموم مردم را به خود خیره می‌کند و مدعیان هنر و ادب و ایضا منتقدان را به این کلنجار وا می‌دارد که: چرا میان آن‌چه جار می زنند و آن‌چه ‌ذائقه مردم می‌طلبد و می‌پسندد، فاصله است؟ و باطن‌داران در این عرصه، به جای عیب‌یابی ازآن اثر مردم‌پسند، به خود می‌آیند و سعی می‌کنند با تراز نیاز مردم، دانش و هنر خود را به‌روز‌رسانی کنند. «» هیچ ارزش هنری نداشته باشد این هنر را داشته که فاصله‌ میان مردم و برخی هنرمندان را نشان بدهد... خدا کند«» ما شاعران و منتقدان مدعی را نیز برانگیزاند.... و خدا کند این فرصت به‌روزرسانی را قدر بدانیم.
شعر خوب به هم هدیه دهیم تقدیم به شهید سرافراز قدم قدم همه‌جا آمدم به دنبالت نبوده‌ام نفسی بی‌خبر از احوالت جهان نبود برای تو عرصۀ پرواز چه آسمان بلندی‌ست وسعت بالت چه سال‌ها که شب قدر در پی‌ام بودی و مستجاب شد آخر دعای امسالت به خون سرخ تو روشن شده‌ست طالع تو درود بر بختت... مرحبا به اقبالت منم؛ شهادت! سودای هر شبت برخیز بیا بیا که منم قبله‌گاه آمالت منم؛ شهادت! رؤیای هر شبت... برخیز بیا بیا که خودم آمدم به دنبالت
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
#یک_نکته_ازین_معنی گاهی یک اثر، بی این که به‌ظاهر چندان با موازین هنر و قوانین اهل فن تطابق داشته ب
(۲) ، یک سرود ساده و مردمی است؛ اما نباید آن را دست کم گرفت؛ هرچند ایرادهای فنی دارد.. در نوشته پیشین، از برخی شاعران و منتقدان گله داشتم؛ که چرا به جای توجه به اقبال عمومی و مردمی، ذره‌بین به دست گرفته، به سراغ عیب‌یابی از آن رفته‌اند... و از آن عزیزان و گرامیان خواستم به دنبال پاسخ به این سؤال باشند که: چرا آثار ما مدعیان شاعری، تناسبی با نیاز مردم ندارد؟ و چرا این اثر، چنین با اقبال عمومی مواجه شده است؟ به نظر می رسد، مهم‌ترین دلیل این اقبال عمومی، ارائه پیام‌هایی است که تاکنون در اشعار مهدوی کم‌تر بدان پرداخته شده است... مضامینی چون: * ادب گفتار در محضر امام، * سنت عهد بستن با امام؛ ( براین سنت در متون ادعیه شیعی، از جمله دعای عهد و زیارت دوم امام حسین علیه‌السلام تأکید شده است.) * حرکت به سمت امام‌؛ * اظهار وفاداری با وجود سن کوچک‌‌؛ * اعلام آمادگی برای یاری از امام؛ * شناخت اسوه‌های مقاومت و شهادت، مثل: میرزا کوچک‌خان و شهید قاسم سلیمانی و الگوگیری از آنان... واقعیت این است که جامعه ما تشنه پیام‌های ناب شیعی و بویژه مهدوی است و بازتاب آن در اشعار ولایی؛ اما بسیاری از شاعران هنوز نتوانسته‌اند این پیام‌ها را در شعر‌شان به زبان و بیانی شاعرانه و مردمی، بازآفرینی کنند. امیدست، شاعران و سرودپردازان به این مهم، بیش از همیشه توجه و عنایت داشته باشند.
(٣) سرود سلام فرمانده و چندنکته پایانی نکته یکم در دو نوشته پیشین، سعی داشتم با احترام به اقبال عمومی و نیز رعایت انصاف، از سرود دفاع کنم. اما این نظرات به مفهوم چشم‌پوشی بر ضعف‌ها و یا نادیده‌گرفتن یا توجیه نقایص آن‌ نیست. لازم است، آثار مقبول عام را با هدف تعالی آن، سخت‌گیرانه و در زمان مناسب، نقد کرد. نکته دوم لازم بود عوامل تهیه این سرود، با نخبگان اجتماعی، فرهنگی و ادبی مشورت می‌کردند؛ تا قبل از فراگیرشدن آن، ضعف‌های ادبی و محتوایی آن شناسایی و رفع گردد. به عنوان مثال، ایراد قافیه در این سرود، اصلا پذیرفتنی نیست. نکته سوم اصولا زیاد دیده‌شدن و تأیید عموم، به معنی برتری اثر و ضرورت انعکاس بیش‌تر آن نیست. اقبال عمومی، نباید اهل هنر و ادب را وسوسه کند و باعث شود آهنگ معرفی و تبلیغ اثرشان، شتابناک گردد. متأسفانه این اثر به این دام و خطرگاه، افتاده است. اجرای سرود در ورزشگاه آزادی، و نیز خبرِ(درست/نادرست؟) وادار‌کردن دانش‌آموزان در خوانش این سرود در مدارس، از دیگر نکات تامل‌برانگیز است؛ که با فروکش‌کردن غلیان احساس عام، می توان به‌راحتی درباره آن گفت‌وگو داشت. نکته چهارم در نقد این سرود، افراط و تفریط‌های فراوانی صورت گرفت؛ از اعتراض به وادار‌کردن بچه‌ها به پلیس‌بازی(!) تا گیردادن به چراییِ کاربرد نام میرزا کوچک‌خان و بهجت و قاسم سلیمانی.. از مقایسه این سرود با سرودهای غربی، تا قیاس آن با ترانه‌های مبتذلی که امروز در ترکیه و جاهای دیگر اجرا می شود،.. منتسب‌کردن سرود به دستگاه حکومتی و اتهام استفاده از رانت پخش همیشگی از صدا و سیما، از دیگر نقدهای محل تأمل و حتی خنده‌دار بود... نکات فوق، از عدم دقت برخی ناقدان در پیام اصلی این سرود خبر می‌داد و غفلت از موازین نقد واقعی... نکته پنجم تکریم این سرود و دفاع از آن نیز با حاشیه‌های فرهنگی همراه بود! دفاع احساسی و خشن برخی علاقه‌مندان در مواجهه با ناقدان و مخالفان(نه دشمنان) بُعد دیگر مواجهه با این سرود بود. گفتنی است، تولید این اثر ملی- آیینی، که حاوی شعارهای حماسی و ولایی بود، بسیاری از ولایت‌مداران را ذوق زده کرد که این، فی‌نفسه قابل دفاع است؛ اما لازم به ذکر است، در دفاع از اثر مورد علاقه باید جوانب مختلف اخلاق و انصاف علمی را در نظر گرفت... نکته‌ای که برخی از آن غفلت داشتند.
جلسه١٩١ با حضور شاعران ولایی سرای قم و تهران دوشنبه ٩ خرداد ماه ١۴٠١ ساعت ١٨الی ٢٠ تهران خیابان وحدت اسلامی کوچه خندان حسینیه سادات در این جلسه در کنار نقد آثار ولایی، بخش دوم سلسله مباحث «شیوه های آفرینش بیان غیر مستقیم و شاعرانه» تقدیم خواهد شد.
به هم دهیم برای داغ شب آمد شب ماتم دیگری سراغ من آمد غم دیگری تلنبار شد در دل تنگ من غم دیگری ماتم دیگری میندازم ای موج چون صخره ها به دامان نامحرم دیگری بزن سیلی آبداری به من بزن سیلی محکم دیگری مرا زیرو رو کردی و ساختی از آوار هایم بم دیگری لگد کوب غم کن مرا و بساز ز من چشمه زمزم دیگری من از عالم دیگری آمدم بنا می کنم عالم دیگری.... برگرفته از سایت عقیق
یادی از شاعران ولایی- انقلابی دهه شصت مباد آسمان بي تو خالي بماند واين چشمه دور از زلالي بماند مبادا پس از دست‌هايش دهِ ما گرفتار افسرده‌حالي بماند يقين دارم اين را كه خواهيم ماندن اگر كاسه هامان سفالي بماند ولي بيم‌ناكم از آن‌گونه روزي كه با ما فقط بي‌خيالي بماند چه ننگى‌است مردان ده را كه فردا نماند ده و خشكسالي بماند درختان ما سبز گردد بپوسد و زنبيل همسايه خالي بماند مباد آسمان بي تو آرى بماند گرفتار افسرده حالي بماند محمدکاظم کاظمی (ره)
یادی از شاعران ولایی- انقلابی دهه شصت خوشا که خط عبور تو را ادامه دهیم شعاع چشم تو را تا خدا ادامه دهیم دوباره خواب شب شوم را بیاشوبیم به رغم خوف و خطر جاده را ادامه دهیم بیا به سنّت پیشینیان کمر بندیم که یا ز پای در آییم؛ یا ادامه دهیم شکست کشتی دریادلان اگر در موج از آن کرانه که ماندند؛ ما ادامه دهیم اگر ز مرز زمین و زمان فرا رفتی تو را در آن سوی جغرافیا ادامه دهیم اگرچه عکس تو در قاب تنگ دیده شکست تو را به وسعت آئینه ها ادامه دهیم تو آن قصیده شیوای ناتمامی، کاش به شیوه ای که بشاید؛ تو را ادامه دهیم... زنده‌یاد دکتر قیصر امین‌پور (ره)
هنوز نام تو در شهر آسمان، ماه است و با قیام تو شهری ستاره همراه است هنوز از تو سرودن به لحن قمری‌ها شکوه‌مند‌ترین لحظۀ سحرگاه است چنان به عشق خداوند دست یافته‌ای که در حلاوت نامت طنین «الله» است هزار کوه، اگر نردبان شود بی شک برای درک تو دست زمانه کوتاه است عبای سادۀ تو جانماز خورشید است همان عبا که شمیمش هنوز با ما هست علی گلی حسین‌آبادی
السلام علیک یا علی‌بن‌موسی‌الرضا کنار پنجره‌فولاد، گریه مغتنم است در این حریم برای تو گریه محترم است جهان ساده من: گریه وصال و فراق تمامی دو جهان، گوشه همین حرم است شروع مرگ، زمان جداشدن از تو به پای عشق تو مردن، حیات دم به دم است چه دورم از تو... خدایا چه دیر فهمیدم! تو در کنار من و سرنوشت من عدم است تو را در آینه‌هایم نشد نشان بدهم چقدر ساحت این شعر کوچک است و کم است... برای جستن دُرّ حدیث سلسله‌تان زمان به حال رکوع است و پشت عرش، خم است... حدیت گفتی، حقا چه اتفاق افتاد به حکم «الا»‌یت، پرده از نفاق افتاد نفاق و کفر به حکم تو راه‌شان سد شد مسیر کوی ولا غرق رفت و آمد شد سرودی «اشهد ان‌لا‌اله‌الله» ولایت تو نشان داد راه را از چاه به«لا اله»، اذان را دوباره جان دادی برائت از همه‌ی کفر را نشان دادی «بشرطها»‌ی شما راه را به ما فهماند حضور منتشر ماه را به ما فهماند به«لا اله» رسیدیم و نفی غیر شما به بارگاه ولا، حصن محکم «الا» به حصن محکم خود راه داده‌ای ما را به زیر پرچم خود راه داده‌ای ما را حدیث گفتی و از حکمتت جهان پر شد کنار دریایت، هرصدف پر از دُر شد حدیث سلسله، تفسیر ناب توحید است تجلیات ولایت به قاب خورشید است به سمت جاده توحید می‌برد ما را به سوی خانه خورشید می‌برد ما را کلیم‌وار به طور تبسم آمده‌ایم به شوق «و رضی‌الله عنهم» آمده‌ایم زیارت تو شبیه عروج تا عرش است حریم تو ملکوت است؟ فرش یا عرش است؟ عروج عرش‌نشینان، هبوط در حرمت مقام سلطانی، خوشه‌چینی از کرمت به لطف نور تو هر ظلمتی سحر گردد گناه‌کار بیاید فرشته برگردد به اشتیاق نگاه تو زائرت شده‌ام همین بسم که بگویی که شاعرت شده‌ام تو قول داده‌ای ای مهربان- که هم‌نفسی- سه‌جا به داد دل شیعیان خود برسی سه‌جا؟ نه در همه‌جا لطف تو کنار من است تو آن امام رئوفی که بی‌قرار من است... قیامتی است حضور تو در کنار من و... به احتضار منی شمع بی‌قرار من و...