eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
985 دنبال‌کننده
130 عکس
28 ویدیو
7 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
در این بیت دو ضمیر ، ظاهرا کارکردی متفاوت دارند و به عکس مثال قبل عمل می کنند! در ظاهر برای نشان دادن تعالی و بلندی آسمان(طارم فیروزه) شاعر باید می گفت: زیر آن طارم فیروزه... اما برای نشان دادن برتری نرگس مستانه(چشم یار) ضمیر را به اقتضای حال، جابجا کرده است و ما بعد از کلنجاری دل نشین متوجه می شویم از نظر حافظ ، «نرگس مستانه» بر «طارم فیروزه» برتری دارد؛ بی آن که مستقیم گویی کند. این هنجار شکنی و آشنایی زدایی در سخن او با کاربرد هوشمندانه ضمیر اشاره (به اقتضای حال) رقم خورده است...
حافظ با ارائه این الگوی بیانی به ما می آموزد حتی با کاربرد یک ضمیر ساده و در نهایت ایجاز یعنی با کمترین امکان زبانی اما متناسب با اقتضای حال، می توانیم حس مدح و ستایش یا حس ذم و نفرت در شعر ایجاد کنیم بی آن که به صراحت سخن بگوئیم. این نکته در میان بسیاری از شاعران ولایی سرا متاسفانه مغفول مانده است و چندان بدان توجهی نمی شود.
معرفی_جلسات_اینجانب (جلسات_نقد_شعرولایی) یک صدو سی و ششمین محفل ادبی فرات ویژه برادران دوشنبه سی و یکم تیرماه ۹۸ ساعت ۱۸ الی ۲۰ تهران خیابان وحدت اسلامی کوچه خندان حسینیه سادات
(جلسات_نقد_شعرولایی) حلقه ادبی طوبی نقد شعر ولایی ویژه بانوان جلسه چهل و دوم دوشنبه سی و یکم تیر ماه از ساعت ۱۵:۳۰ تهران خیابان سمیه تقاطع خیابان نجات اللهی پلاک ۲۴۱ ساختمان مجامع @majmasheran
جلسه هفتگی مشکات نقد تخصصی شعر ولایی ویژه برادران امروز سه شنبه یکم مردادماه98 ساعت 18:30 همراه با اقامه نماز مغرب و عشا مکان: قم. میدان پلیس دل آذر 9 پلاک 25 در سمت چپ
سلام علیکم جلسه مشکات (نقد تخصصی مداحی) جمعه این هفته( 4مردادماه98) تعطیل است.
جلسه هفتگی مشکات نقد تخصصی شعر ولایی ویژه برادران سه شنبه هشتم مردادماه98 ساعت 18:30 همراه با اقامه نماز مغرب و عشا مکان: قم. میدان پلیس دل آذر 9 پلاک 25 در سمت چپ
جلسه هفتگی مشکات ( نقد تخصصی مداحی) زمان: جمعه 11مردادماه 98 ساعت 10ونیم صبح مکان: قم. میدان پلیس دل آذر 9 پلاک 25 در سمت چپ
بسم‌الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض تسلیت شهادت امام محمدتقی(ع) چند نکته در باره تقدیم می شود.
نکته اول: معیارهای آفرینش مدایح و مراثی اهل بیت(ع) با محوریت سخنان رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با مداحان توجه به فنون و دانش شعری در کنار اخلاص (بهمن67) کنارگذاشتن شعر ضعیف هرچند خالصانه باشد (فروردین 67) ضرورت سخت‌گیری نسبت به شعر و به نقد گذاشتن آن (دی ماه 68) سعی در نقد و تصحیح اشعار و تشویق ناقدان (دی ماه 68) پايبندی به اصول شعر (فروردین 69) توجه كنيد، چيزى را بخوانيد كه معقول باشد. البته، نه اينكه انسان هرچه معقول است، از خودش بسازد و بخواند! نه، آن را به اصول و واقعيت هايى متكى كنيد. (دی ماه 1369) شعر شما بايد خوب، محكم، قوى، خوشمضمون و قانعكننده باشد (مهرماه 1377) ما در نوحهخوانى، مصيبتخوانى و مرثيهخوانى، اگر يك مقدار همت و سليقه به خرج بدهيم، مىتوانيم مفاهيم عالى را بگنجانيم. (مردادماه 1383) تأمل و نگاه عيبجويانه و انتقادی به شعر خود (شهریور 1388) پايبندی به صدق واقعه در مرثيهخوانى. (خرداد1389) هدف از مرثیه پردازی: آميختن اين دلِ اشكآلود به معارف زلال؛ البته با هنرنمائى (خرداد1389) پرهیز از روضة مکشوف و اشاره به هنر قدما در این باره (خرداد1389) آموزندگی مضمون محتوا در مدح و حتی مرثیه (فروردین1393)
نکته دوم: مرور اشعاری با محوریت مرثیه امام جواد(ع) مهدی رحیمی وقتی که اُمِّ رذل تأسّی به جعده کرد در فکر او علاقه به سم می شود زیاد حالا مسیر روضه به جایی رسیده که؛ پیش امام چار قدم می شود زیاد @hosenih گودال نیست حجره اش اما به پیکرش از ضرب تیر و نیزه وَرَم می شود زیاد ای حامل امام به قدش نظاره کن پایش کشیده شد به زمین، فکر چاره کن @hosenih تا بام، قبلِ هر قدمی احتیاط کن در بین راه پله کمی احتیاط کن دیگر حیا کن و برو از روی پشت بام او را رها کن و برو از روی پشت بام @hosenih تا بام می شود سر سالم تری رسید با شرط این که این لبه در امان دهد اسباب رقص و شادی زن ها شدی چرا صورت به پیش همسر خود بر زمین مکش شکر خدا که نیست تماشا کند رضا گوید دو دیده ی تر خود بر زمین مکش در کربلا پدر به پسر التماس کرد برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش @hosenih بس کن حسین آبروی خویش را مبر زانو کنار اکبر خود بر زمین مکش از پا گرفته و بدنش می کشند...وای تا پشتِ بام ریخته گُلهایِ پرپرش خون گریه می کند لبه یِ تخته سنگ ها از بَس که خورد بر لبه یِ پله ها سرش دوباره زهرِ جفا نذرِ سفرۀ افطار و باز هلهله و دست و پا زدن، تنها چه فرق میکند، انگار حُجره شد گودال چه فرق میکند اصلاً، مدینه با اینجا نبود نیزه ولی خندۀ تمسخُر بود هجومِ کوفه نَه، رقصِ کنیزکان اما… کنیزکانِ جفا جویِ هرزۀ بدگوی که بَدترند ز أنبوهِ لشگرِ اعدا سری نشد ز تن اینجا جدا ولیکن شد… سرِ امامِ جواد از بدن به پلّه رها ز پلّه تا سرِ بامش به احترام آمد؟ و یا تنَش به لگدمال، میرود بالا؟ ای یاکریم بال و پَرَت را زمین مزن آه ای جوانِ خانه سرت را زمین مزن .... بُردند نیمه جان بدنت را به پُشت‌ِبام از پا کشانده‌اند تنت را به پشت‌ِبام می‌رفت پیکرت به روی پله‌های تیز می‌خورد هِی سَرَت به روی پله‌های تیز از سنگها برای تو اَبرو نماده است آقا چرا برای تو پهلو نمانده است مثل امام مجتبی چیزی نگفتم پاره جگر این زهر را تفسیر کرده سر روی پای خواهری باشد چه خوب است خواهر ندارم تا بگویم دیر کرده من آبرودارم دراین خانه نرقصید این سوت و کِل خیلی مرا تحقیر کرده فریاد من شد العطش، با خنده هایش فریاد من را سخت بی تأثیر کرده می کشد جسم تو را تا بام خانه، پیکرت... ... می خورد بر کنج پله، بی هوا از یک طرف @hosenih ز صدرِ زین نه، ولی بر زمین بصورت خورد بروی چهره ی او مثل پنجه، جا افتاد همینکه زهر اثر کرد زانویش خم شد میان حجره ی دربسته بی صدا افتاد بروی بام، تنش را کشان کشان بردند و بارها سرش از ‌پِلّه، بی هوا افتاد رنگ سرخ ناله هایت از ستم بی رنگ شد پاسخ نی نامه ی خون رنگ تو نیرنگ شد @hosenih پرشده از نقشه ی جان کندنت این خاک ها بس که در هر جای حجره رد و پای چنگ شد قلب هر سنگی از آهت آب شد با این وجود گوش این سنگین دلان سنگین تر از هر سنگ شد کاسه آبی چند گامی آن طرف دشمن گذاشت هر قدر خود را کشیدی فاصله فرسنگ شد عاقبت وقتی رسیدی ریخت دشمن آب را تشنه کشتن اینچنین از کربلا فرهنگ شد @hosenih دست و پا از بس زدی گودال گویا کنده ای چون حسین بن علی در مقتلت جا تنگ شد