eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
976 دنبال‌کننده
127 عکس
28 ویدیو
6 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا بخش دوم در بخش نخست گفتیم، شعری که امروزه در برخی هیئت ها ارایه می شود با پریشانی و ناهنجاری های فنی و محتوایی بسیاری مواجه است. این پریشانی ریشه در نگرش سرایندگان دارد؛ زیرا از یک سو شعر را تا سطح نیاز عوامانه مداح پایین می آورند و با این کار سلیقه ای خاص را به جلسات تحمیل کنند. از سوی دیگر اثر را از نشانه های شعری و وسواس شاعرانه تهی میسازند *** ضمن ادای احترام به مقام معنوی همه شاعران و ذاکران اهل بیت بی آن که به نام سراینده یا مداحی که شعر را خوانده، کاری داشته باشیم بر این سخن تاکید داریم که: غرض از طرح بحث آشناشدن با وضعیت شعر امروز در هیئت است.
پیش از ادامه بحث، ذکر دو نکته ضروری است: 1. در این نوشته در پی نقد یک اثر هستیم و بس! قرار نیست در باره شاعر شعر به قضاوت بپردازیم هرچند تاکید داریم محتوای شعر، بیانگر نوع نگاه و میزان عمق نگرش شاعر است. اگر کسی بخواهد درباره سبک و میزان موفقیت شاعر سخن بگوید شرط انصاف در نقد این است که حداقل 4شعر دیگر از همین شاعر را بررسی کند تا در باره میزان موفقیت او در عرصه ولایی به جمع بندی واقعی برسد. 2. این شعر، مشت نمونه خروار از وضعیت شعر مورد توجه و اجرا در برخی ازهیئات است و نمیتوان در برابر ضعف ها و قوتهای آثار مورد اجرا در هیئت بی تفاوت بود. بی توجهی اهل فن به جریانات نادرست در شعر امروز باعث بروز انحراف بیشتری در شعر خواهد شد و به قولی"علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد"... ***
مرور دیگر ابیات شعر مورد بحث: لشگری دید تو را و سپر انداخت زمین صف مژگان تو لشگر شکنی بس قَدَر است تیغ ابرو که چنین آخته ای یعنی که جان عشاق علی در همه جا در خطر است این ابیات هم در حکم مدح مولاست همچنین ابیات بعدی. اما بر خی سوالات ما را رها نمی کند... سوال: صف مژگان مولا؟ لشگرشکن است؟ درست خواندیم؟ شعر عاشقانه است؟ مگر وصف ظواهر مولا مدح ایشان است؟ و آیا این نوع مدح شناخت و معرفتی ایجاد می کند؟ واقعا درمدح مولاست؟
سوال بعد: لشگری در برابر مژگان، سپر انداخت؟ پس آن همه رزم مولا و دهها زخم بر بدن ایشان و ... را نادیده بگیریم و باور کنیم همه در میدان مثل عمروعاص با دیدن مولا فرار کرده اند؟ این مدح کاملی از مولاست؟ به نظر شما این نوع نگاه، اسطوره سازی کاذب و ترسیم چهره ای دوردست و افسانه ای ازحقیقت مولا نیست؟
سوال سوم در بیت تیغ ابرو که چنین آخته ای یعنی که جان عشاق علی در همه جا در خطر است مدح مولاست؟ کمی خالی از تعصب نگاه کنیم: جان همه از ابروی مولا در خطرست... بیت کمی رعب برانگیز نیست؟ با بیت قبل اندکی تناقض ندارد؟
ادامه ابیات: روسپید است اگر دُر نجف در حرمت هر عقیقی ز غم دوری تو خونجگر است بیت قابل تحسینی است همراه با حسن تعلیلی جذاب... این ابیات نیز _با اغماض نسبت به برخی مشکلات زبانی و بیانی_ قابل توجه و دلچسب است: «پله پله به ملاقات خدا می آید» قدمی که طرف شهر نجف در سفر است بس که ازعشق به تو دل شده سرریز ببین صدف دیده چطور از غم تو پر گوهر است گرچه می سوخت ولی باز مقاوم استاد گفت جانم به خدا بهر امام سپر است. خواست تا خستگی اش همره جان در بشود همه دیدند لبش روی لبان پدر است
جمع بندی: غفلت از اصل در شعر، اثر را به چند آفت بزرگ دچار می کند: 1. پریشان گویی: الف در محتوا ب سفارشی سرایی و اشاره به چند موضوع غیرمرتبط در شعر ج عدم هنری در انتخاب کلمه یا کلام د مشکل ابیات و مضامین ابیات آغازین وپایانی شعر را با هم بسنجید. چه ارتباط محتوایی با هم دارند؟ ابیات نشان می دهند طبق یک قانون نانوشته اما مرسوم، شاعران موظفند در پایان هر اثر _مثل سنت مداحی_ از مدح به مرثیه گریز بزنند. این روش ممکن است کار مداح را ساده و هموار کند، امابه خدشه وارد میکند. یکی از ابعاد "پریشان گویی" در برخی اشعار مورد اجرا در هیئت، همین چسباندن قطعات تاریخی آن هم با معیارهای ذوقی است. مثلا نقطه مورد اتکای شاعر برای گریز به مرثیه در این شعر ، این بیتهاست: رفتی و از لحدت می رسد آه تو هنوز یاد آن آتش و هیزم کفنت شعله ور است(؟) این ملجم زد و اما همه می دانستند قاتل اصلی تو ضربه ی دیوار در است ابیات بعدی کلا مرثیه حضرت زهراست و ربطی به اصل شعر ندارد و از نظر فنی کاملا قابل حذف است.... اما به اقتضای کار مداح و یا جلسه سروده شده است. این خود نشانه پریشان گویی و عدم انسجام است. و: هر که در آل علی آینه فاطمه شد بیشتر از همه کس چشم ترش خون جگر است مثل آن دختر ویرانه که بر پیکر او یادگاراز سر هر بام و سر هر گذر است درباره این ابیات هم می توان همان قضاوت بالا را داشت.... کافی است آن را با ابیات آغازین شعر مقایسه کنیم....
2. بحران (نادیده گرفتن وظیفه اصلی در شاعری) الف بروز ب به جای مدح ج ارائه حرفها و استنباطهای تکراری: رفتی و از لحدت می رسد آه تو هنوز یاد آن آتش و هیزم، کفنت شعله ور است! یا سطحی: سر بابا که در آغوش گرفت او، گفتند این سه ساله چقدر از پدرش پیرتر است!
3. افول و بروز خطاهای زبانی این اثر نیز خالی از مشکلات زبانی نیست و به جهت پرهیز از اطاله کلام به آن نپرداختیم. نمونه گیرافتاد عزیز تو میان آتش پر پروانه و آتش به خدا دردسر است(؟) این ملجم زد و(حشو) اما همه می دانستند قاتل اصلی تو ضربه ی دیوار در است
4. ( خالی شدن شعر از شگردهای بیانی) مثلا این بیت میتوانست مناسبی داشته باشد: یا علی چشم تو نازم که بهشت دگر است گرد و خاک ره تو اختر و شمس و قمر است.
سلام علیکم ضمن تبریک عید سعید فطر و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در ماه مبارک رمضان به اطلاع می رسد: جلسه نقد تخصصی مداحی فردا جمعه 17خردادماه برگزار نمی شود.
🔊🔊🔊 امروز دوشنبه (۲۰ خرداد ۹۸) صدوسی‌وسومین حلقه‌ی ادبی با حضور . 🔷ساعت ۱۸ تا ۲۰. 💠تهران خ وحدت اسللامی کوچه خندان حسینیه‌ی سادات. 〰اطّلاع‌رسانی کنید〰 💙تعجیل فرج، صلوات
جلسه هفتگی مشکات نقد تخصصی شعر ولایی ویژه برادران سه شنبه 21 خرداد98 ساعت 18 تا 20 مکان: قم. میدان پلیس دل آذر 9 پلاک 25 در سمت چپ
سلام علیکم به اطلاع عزیران ذاکر و شاعر می رسد: جلسه مشکات ( نقد تخصصی مداحی) طبق برنامه هفتگی برگزار می شود. زمان: جمعه 24خرداد 98 ساعت 10ونیم صبح مکان: قم. میدان پلیس دل آذر 9 پلاک 25 در سمت چپ
سلام علیکم جلسه مشکات(نقدتخصصی مداحی) این هفته تعطیل می باشد.
(جلسات_نقد_شعرولایی) حلقه ادبی طوبی نقد شعر ولایی ویژه بانوان جلسه چهلم دوشنبه ۳ تیر ماه از ساعت ۱۵:۳۰ خیابان سمیه تقاطع خیابان نجات اللهی پلاک ۲۴۱ ساختمان مجامع @majmasheran
(جلسات_نقد_شعرولایی) یک صدو سی و چهارمین محفل ادبی فرات فردا دوشنبه سوم تیرماه ۹۸ ساعت ۱۸ الی ۲۰ تهران خیابان وحدت اسلامی کوچه خندان حسینیه سادات.
جلسه هفتگی مشکات نقد تخصصی شعر ولایی ویژه برادران سه شنبه 4تیرماه98 ساعت 18:30 همراه با اقامه نماز مغرب و عشا مکان: قم. میدان پلیس دل آذر 9 پلاک 25 در سمت چپ
به نام خدا از سنت های ارزشمند میان شاعران پیشین در انجمن های ادبی، انتخاب اشعار خاص و ارائه مطروحه بر اساس آن بوده است؛ با اهداف زیر: 1. طبع آزمایی شاعران 2. ایجاد حس رقابت 3. مقایسه قوت طبع ها 4. تفنن و تمرین های زبانی 5. آشنایی غیرمستقیم با شگردها و سبک های مختلف 6. تحریک شاعران به مطالعه آثار شاخص شاعران پیشین. و....
به نام خدا از سنت های ارزشمند میان شاعران پیشین در انجمن های ادبی، انتخاب اشعار خاص و ارائه مطروحه بر اساس آن بوده است؛ با اهداف زیر: 1. طبع آزمایی شاعران 2. ایجاد حس رقابت 3. مقایسه قوت طبع ها 4. تفنن و تمرین های زبانی 5. آشنایی غیرمستقیم با شگردها و سبک های مختلف 6. تحریک شاعران به مطالعه آثار شاخص شاعران پیشین. و....
یکی از نمونه مطروحه های شاعران، سرودن شعر با ردیف "هنوز" است. نمونه های معروف اشعار موفق با این ردیف خاص زیاد است؛ تا جایی که حافظه ام یاری میکند این نمونه ها قابل ذکر است: ابتدا این بیت از غزل حافظ که فوق العاده زیباست: نام من رفته ست روزی بر لب جانان به سهو اهل دل را بوی جان می آید از نامم هنوز با مطلع: برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز بر امید جام لعلت دردی آشامم هنوز به نظر شما فعل مصراع اول نباید چنین باشد؟ "برنیامده است از تمنای ..." احتمالا ویژگی زبانی آن دوره است؛ چون عبید زاکانی هم همین نوع کاربرد را داشته است: با ما نکرد(ه است) آن بت سرکش وفا هنوز آخر نشد(ه است) میانه ما ماجرا هنوز. و اوحدی مرغه ای نیز: کام دلم نشد(ه) ز دهانت روا هنوز وان درد را که بود نکرد(ه ا) م دوا هنوز
نمونه ابیات دیگر: جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسید دل به جان آمد و او بر سر ناز است هنوز عماد خراسانی و رفتی از چشمم و دل، محو تماشاست هنوز عکس روی تو در این آینه پیداست هنوز ابوالحسن ورزی و غزلهای خوب و دلچسب دیگر با همین ردیف خاص که میتوانید آن را در جنگ ها و مجموعه ها _مثلا سفینه غزل_رصد کنید؛ از جامی و امیر خسرو دهلوی و صائب و سلمان ساوجی و عاشق اصفهانی و هلالی جغتایی تا شاعران معاصر مثل رهی معیری و امیری فیروز کوهی.
پایان بندی شعر با ردیف قیدی "هنوز" با رعایت "اسلوب زبان" و "شیوه بلاغی" کار ساده ای نیست. کافی است شاعر، کمی از "نحو زبان مردم" خارج شود تا شعر او دچار تکلف و تصنع گردد یا حتی دچار خطای دستوری شود: جان برخی تو کرده و شرمنده ایم ازآنک نزلی محقرست و بود بی بها هنوز ظاهرا مصراع دوم باید اینگونه آغاز شود: (هنوز هم) نزلی محقرست و... زاهد کجا رسد به مشام تو بوی عشق؟ تا آید از نماز تو بوی ریا هنوز(حشو) ظاهرا شکل درست آن چنین است: می آید از نماز تو بوی ریا هنوز. پیشنهاد می کنم دوستان شاعر حتما در کاربرد این نوع ردیف طبع آزمایی کنند تا میزان قوت طبع و توان فنی خود را بسنجند و نیز به میزان حساسیت معنایی این ردیف و دشواری کاربرد آن بیشتر از همیشه پی ببرند
شعر زیر از نمونه آثاری است که با ردیف"هنوز" سروده شده است؛ البته با یک زیرکی خاص تا "زبان" شعر و "زمان بندی" آن دچار مشکل نشود. این شعر از کانال حسینیه انتخاب شده است: ، همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز دهه آخر ماه اول راه سحر است بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز @hosenih عیب چشم است اگر اشک ندارد، ور نه سر این سفره ی تو حال و هوا مانده هنوز کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز گوئیا سفره ی او دست نخورده مانده است او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز گریه ام صرف تهی بودن اشکم نیست دستم از دامن محبوب جدا مانده هنوز (مصراع اول از نظر وزنی مخدوش است. ظاهرا در ارائه شعر شاعر، امانت داری نشده یا شاعر در هنگام سرایش، غفلت ورزیده است) وای بر من که ببینم همه فرصت ها رفت باز در نامه ی من جرم و خطا مانده هنوز یک نفر بار زمین مانده ی ما را ببرد کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز هر قدر این فتنه گری رنگ عوض کرد ولی دل ما مست علی، شکر خدا مانده هنوز @hosenih تا که در خوف و رجائیم توسل باقی است رفت امروز ولی روز جزا مانده هنوز هر چه را خواسته بودیم، به احسان علی همه را داد، ولی کرب وبلا مانده هنوز
توضیح ضروری؛ طبق یادداشتی که آقای لطیفیان برای من ارسال کرده اند لازم به ذکر است: ابیات 1 ، 2، 4 و آخر این غزل سروده ایشان است.