eitaa logo
اما بعد... | یادداشت‌های محمدجواد میری
144 دنبال‌کننده
14 عکس
4 ویدیو
2 فایل
درباره‌ی دین، دوران و ‌دور و بر محمدجواد میری ارسال پیام @smj_miry آدرس کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🔻«اما بعد...» نوشته‌های محمدجواد میری درباره‌ی دین، دوران و دور و بر در پیام‌رسان ، بله و تلگرام: @smjmiry
به بهانه همسایگی روز بزرگداشت فردوسی (۲۵ اردیبهشت) و یوم النکبه (۲۴ اردیبهشت) و تقارنشان با رویدادهای امروز فلسطین مظلوم 🔵 فردوسی و فتح رازآلود قدس محمدجواد میری ۱. شاید کمتر کسی از ایرانیان شنیده باشد که در جغرافیای شاهنامه، از «بیت‌المقدس» نیز نامی به میان آمده است. آن جا که سپاه ایران به پرچمداری کاوه، برای نبرد با ضحاک از آب می‌گذرد و به شهری می‌رسدد که در زبان پهلوی «کَنگ‌دژهودج» (یا دژهوخت گـَنگ) نام دارد: به خشکی رسیدند سر کینه‌جوی به «بیت‌المقدّس» نهادند روی که بر پهلوانی زبان راندند همی «کنگ‌دژهودج‌»ش خواندند... ۲. با همه تلاش‌ها برای تطبیق عینی جغرافیای شاهنامه، نباید فراموش کرد که زبان شاهنامه زبانی رمزی است. او خود درباره هر آن چه در اثر خود ظاهراً با عقل سازگار نمی‌آید، تاکید کرده است: تو این را دروغ و فسانه مدان به رنگ فسون و بهانه مدان ازو هر چه اندر خورد با خرد؛ دگر، بر ره رمز معنی برد. فردوسی در شاهنامه کوشیده است معانی آرمانی یا اندیشه‌های حِکمی خود را در قالب داستان‌های تمثیلی بازگو کند. و این گونه است که هر نام و جای را در این کتاب می‌توان به دیده‌ای مثالی و رمزی نگریست.  ۳. داستان پر فراز و فرود ضحاک یکی از مهمترین داستان‌های نمادین شاهنامه است. برخلاف تصور عامیانه‌ای که این داستان را داستانی نژادی و ضدعربی می‌شناسد، ماجرا چیز دیگری می‌گوید. داستان، از معرفی دو فرمانروای پیش از ضحاک و فریدون آغاز می‌شود. یعنی مرداس، پادشاه تازی و پدر ضحاک، که مردی است اهل عدل و جود (که مرداس نام گرانمایه بود/ به داد و دهش برترین پایه بود) و دیگری جمشید، پادشاه ایرانی که با تمام فضایل پیشین خود، گرفتار خودبینی (بخوانید استکبار) شد و ادعای خدایی کرد. در واقع استکبارورزی جمشید که فرمانروای دادگر ایرانیان (بخوانید امت وسط و الگو در شاهنامه) بوده است، زمینه سلطه طاغوتی ضحاک را بر ایران فراهم می‌کند و داستان تا آن جا پیش می‌رود که خوراک ضحاک، مغز (بخوانید ذهن) جوانان ایرانی می‌شود. ضحاک حتی برای مشروعیت‌بخشی به سلطه طاغوتی خود، به بازی تبلیغاتی جدیدی روی می‌آورد و برای اثبات مشروعیت خود به ساختن گواهی (بخوانید جعل رسانه‌ای) دست می‌یازد. ۴. سپاه مخالف ضحاک اما اندک اندک و از گوشه و کنار فراهم می‌آیند. ارمایل و گرمایل از درون کاخ، جوانان این سپاه را از بند خوراک شدن برای ضحاک آزاد می‌کنند، کاوه از میان مردمی که از سلطه ضحاک به ستوه آمده‌اند پرچم مخالفت بلند می‌کند و فریدون از نسب (بخوانید هویت تاریخی) خویش آگاه می‌شود و کمر به مبارزه می‌بندد. کاوه گرز و درفش (بخوانید ترکیب قدرت نظامی و رسانه‌ای) به دست می‌گیرد و نشدنی را شدنی می‌کند. و سرانجام سپاه ایران برای بازپس گرفتن میراث پادشاهان نیکوسرشت (بخوانید اولیا) از چنگ ضحاک (بخوانید اشغالگر) به سرزمینی آن سوی رودها می‌روند؛ «بیت‌المقدس». ۵. نمی‌گویم فردوسی در این باره پیش‌گویی کرده است. چه این که ما هم در این باره فقط پیش‌گویی نمی‌کنیم. فردوسی حکیمی است سخت دین‌باور. آن چه ما از نقل و عقل در این باره می‌فهمیم، در اختیار او نیز بوده است. او قرآن و روایات آخرالزمان را می‌شناخته و چه بسا با حکمت خویش نیز دریافته که همیشه‌ی تاریخ، شامات و بویژه فلسطین نه تنها محل تلاقی ادیان، بلکه محل نبرد تمدن‌ها و تقابل شرق و غرب نیز بوده است. ۶. چند سال پیش در ضمن شبه‌منظومه‌ای، با الهام از آیات قرآن در وصف امت پیامبر از قول تورات و انجیل (فتح، ۲۹)، و نیز روایت اسطوره‌ای شاهنامه، چنین تصویری از آینده نزدیک را تصور کرده بودم: سپاه کاوه به میعاد جنگ راهی شد به جنگ ارتش دِژهوخت‌گَنگ راهی شد سر از شریعت و انذار موسوی سرشار دل از طریقت و تبشیر عیسوی سرشار به چهره، بر اثر بندگی، نشانۀشان شگفت سخت‌شده مایۀ جوانۀشان طلسم سلطۀ ضحاک ماردوش شکست بلور حیلۀ دجال دلق‌پوش شکست... ۷. در روایت شاهنامه البته ضحاک کشته نمی‌شود، بلکه به بند کشیده می‌شود. این سرنوشت ضحاک در روایت‌های اسطوره‌ای دیگر نیز هست‌. و شاید حکیم فردوسی به این زودی‌ها امید به نابودی مطلق طاغوت هم نداشته و نخواسته از خلاقیت‌های متمایز خود برای دخل و تصرف‌های هوشمندانه‌اش در روایات اسطوره‌ای، این سرنوشت مشهور را تغییر دهد. در حکایت امروز ما اما، رژیم اشغالگر قدس -نه بسیار دور، که به‌زودی- نه فقط تبعید و زندانی، که نابود می‌شود. زود است که امت وسط بر نظام سلطه چیرگی یابد و قدس برای همیشه آزاد گردد. آمین ۲۵ اردیبهشت ۹۷ ⭕️ کانال «اما بعد...»، یادداشت‌های ، در پیام‌رسان‌های داخلی: @smjmiry
هدایت شده از جهان آرا
✅ جوان امروز از امام خمینی (ره) چه می داند؟ 💠 با حضور سید محمدجواد میری سردبیر روزنامه قدس و صادق شهبازی 🔺 دوشنبه ۱۴ خرداد ساعت ۲۲/ تکرار روز بعد ساعت ۱۵:۳۰ 🆔 @jahanaraofoghtv 🆔 @ofogh_tv
🔵 ! 🔻هر سال فطریه‌ام را به شکلی پرداخت می‌کرده‌ام. اما در پی پویش ضدانقلابی (و البته مضحک‌تر از آن، پویش !)، اصرار دارم امسال فطریه و کفاره را از طریق کمیته امداد به دست نیازمندان برسانم. 🔻البته نیازمند با نیازمند فرق ندارد، اما این‌گونه، من اعتمادم را به کمیته‌ای که برکت نام همچنان در آن جاری است، نشان می‌دهم. 🔻به‌آسانی می‌شود با ورود مستقیم به لینک زیر، نوع فطریه و کفاره را تعیین و آن را پرداخت کرد: www.emdad.ir راه دیگر هم شماره‌گیری این کد با گوشی همراه است: *۸۸۷۷*۱# 🔻از شما هم دعوت می‌کنم چنین کنید و دیگران را نیز به این همدلی در عید بندگی دعوت کنید. 🆔 @smjmiry
یادداشت امروز روزنامه قدس 🔸مرامنامه شیوای انقلابی‌گری؛ از پنجره و از حنجره 🔻محمدجواد میری ▫️شعرخوانی در نماز عید فطر رویدادی است هم ادبی و هم سیاسی و هم معنوی. ▫️ادبی است، اما نه از قبیل شب‌شعرهای خنثای سازمانی یا انجمن‌های خسته و تشریفاتی. شعرش میراث‌دار شجاعت دِعبلان دار بر دوش علیه ضحّاکان مار بر دوش است. عصاره حقطلبی ناصرخسروهاست و امتداد دادخواهی و دشمن‌ستیزی شاعران انقلاب. شعری «ایرانی» است چون به فن و بیان بسندگی ندارد و رنگ حکمت و حماسه دارد. ▫️سیاسی است، اما نه از جنس سیاسیون اهل بده بستان یا رسانه‌های محافظه‌کار ملی و جناحی. سیاسی است، اما سفارشی نه. همه قوا را نقد می‌کند و همه اهالی را مخاطب «نصیحت» دینی و انقلابی خود قرار می‌دهد. سیاسی است چون رسانه‌ بیم‌ها و امیدهای مردم انقلابی است و لسان صدق دلسوزان مستقل. ▫️ است چون پژواک رسای صداهای‌ سانسورشده‌ توسط رسانه‌های دشمن دانا و دوست نادان است. پس عجیب نیست اگر برخی اهالی صف اول، یک سال به آن هجمه ببرند و سال دیگر محتاطانه در برابر آن سکوت کنند، اما رهبر حکیم انقلاب آن را بستایند و نمازگزاران صفوف مرصوص انقلاب، هر سال از آن به وجد بیایند و حتی برایش کف هم بزنند. ▫️و شعرخوانی میثم مطیعی رویدادی معنوی است، اما نه از نوع خلسه‌های بی‌خاصیت اسلام فردی و سکوت عافیت‌جویانه تنزه‌طلبان مقدس‌مآب. معنوی است چون از نماز عید فطر الگویی برای تجمعات و آیین‌های «عبادی سیاسی» می‌سازد. دیانتش عین سیاستش است؛ تذکردهنده رسالت‌ها و ارزش‌هاست و آیینه آرمان‌ها و امیدها. دینی است چون اساساً شعری است آیینی که بر زبان یک مداح اهل بیت (ع) جاری می‌شود. اما از آن‌گونه اشعار آیینی است که نه فقط اهل بیت را می‌ستاید، بلکه اهل بیت نیز آن را ستوده‌اند؛ شعری دشمن‌شکن و دوست‌پرور، ظلم‌ستیز و عدالت‌خواه، طنین توحید و طعن طاغوت. ▫️و ماحصل همه‌ی این‌ها، از شعرخوانی میثم مطیعی رویدادی راهبردی در عرصه فرهنگ عمومی ساخته است. آن چه شاعران شجاع و خوش‌سخن و جوان انقلابی می‌سرایند و میثم مطیعی می‌خواند، چکیده‌ای است هوشمندانه از مهم‌ترین ظرفیت‌ها و ضرورت‌های روز ایران اسلامی. گرچه در اندیشکده‌ها و شوراهای رسمی و مراکز سندنویسی تدوین نشده است، اما سندی راهبردی است و برخلاف همه سندهای راهبردی و بالادستی، بسیار شیوا و شیرین هم هست. و این یعنی مرور مرامنامه و مانیفست به‌روز انقلاب و جوانان مؤمن انقلابی، از پنجره شعر -این زبان ژنتیک ایران اسلامی- و از حنجره میثم مطیعی. کانال قدس در گپ: Gap.im/quds_daily کانال قدس در بله: ble.im/quds_daily 🆔 @smjmiry