🔻نامه پادشاه عربستان به سردار سلیمانی :
اگر ناو ایران راه خود رابه یمن ادامه بدهد،
واگرازخط قرمزماعبورکند، بااولین هواپیما ان راخواهیم زد.
🔺پاسخ سردار سلیمانی به پادشاه عربستان:
ناو ایران راه خود رابه یمن ادامه میدهد، و۱۱روزدیگربه یمن میرسد وبه شرفم قسم کوچکترین تیری ازعربستان به ناو ایرانی برسدطی ۴۸ساعت با اجازه رهبر انقلاب عربستان رابجز مکان های مذهبی با خاک یکسان میکنم وجمعه همان هفته مردمان پارسی نماز جمعه ی خود را در مکه کنار خانه خدا برپا میکنند.
📜 #خاطرات_سرداردلها
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
ماجرای انگشتر حاج قاسم:
شب تاسوعا ورودے بیت _رهبرے داشتم انگشتر میفروختم،بچه ها به حاج_قاسم گفتند:این انگشترای خوبی داره
حاج_قاسم اومد بهم گفت:یه انگشتری به من بده که شهادت نصیبم بشه!
بهش گفتم:این انگشتری که میخوای دارم ولی قیمتش خیلی بالاست!
تبرکِ آقاست...
حاج_قاسم گفت:بده قبول
ولی الان پول ندارم
پولشو میدم به محافظم بهت بده یا بعد از مراسم میدم نگهبان شهرک بهت بده.
به شوخی گفتم : شهادت قسطی نمیشه ولی انگشترو بهت هدیه میدم به شرطیکه هروقت رفتی حضرت_رقیه دعا کنی دختر مرحومم یه شب بیاد به خوابم.
وقتے توفضای مجازی همون انگشتر رو هنگام_شهادت توی دستِ حاج_قاسم دیدم،دبوانه بودم،دیوانه تر شدم
#خاطرات_سرداردلها
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
#خاطره
✍در آزاد سازی تکریت بخاطر اینکه سقوط آن موصل را به خطر میانداخت آمریکایی ها ماشین حاج قاسم را مورد حمله قرار دادند برای همین هم بود که در بیشتر صحنه ها ایشان تلاش میکرد از ماشین و تجمع بچه ها دور شود و تنهایی جابجا شود تا خطر از دیگران هم دفع شود.
آمریکایی ها با زدن ماشین فرماندهی عملیات به ما میخواستند بفهمانند که نباید جلوتر بروید ولی حاجقاسم گوشش بدهکار نبود و کار خودش را میکرد تا تکریت را تصرف کردیم .در سوریه و در نزدیکی تنف که مقر آمریکایی ها بود و هنوز هم آنجا هستند زمانی که ما به سمت این جبهه حرکت کردیم تا عملیات را شروع کنیم هواپیماهای آمریکایی به ما حمله کردند که چند تانک و نفربر و یک بولدوزر منهدم شد و شهید هم دادیم ولی حاج قاسم با تغییر موضع سریع سالم ماند .آمریکایی ها برای آنکه در آن منطقه داعش از موقعیت ما مطلع شود فیلم آن را برای داعش ارسال کردند ما ظهر نماز خواندیم و حاج قاسم امام جماعت شد . چند ساعت بعد داعش یک ماشین انتحاری فرستاد برای به شهادت رساندن حاجی ولی ما تغییر مکان داده بودیم و عده ای از رزمندگان شهید شدند .
در هر صورت آمریکایی ها سال ها تلاش میکردند حاج قاسم را شهید کنند چون تمام برنامه های آن ها را با شکست رو به رو کرده بود حاج قاسم طی بیست سال گذشته آن چه را از جهان فردایش برای تدارک ظهور مولایش در مخیله ش داشت با تمام توان روحی و جسمی اش پی گرفت و محقق کرد .آرایش کنونی آسیای غربی مرهون دوندگی هفده هجده ساعتهی حاج قاسم در شبانه روز و خواب های ما آرامش در هواپیما و ماشین و قرارگاه های موقت در کشور است . چیزی شبیه این ؛ نماز صبح را در دمشق می خواند ، نماز ظهر را در حلب ، نماز مغرب را در بغداد و چند ساعت خواب و نماز شب در تهران روزی اش می شد ...
📚روایت سردار اصغر صبوری به عنوان شاهد عینی
#خاطرات_سرداردلها
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
خاطره فرزند شهید سلیمانی از توجه "حاج قاسم" به حقوق مردم
نرجس سلیمانی در مراسم رونمایی از نامگذاری سالن شرکت توسعه سرمایهگذاری توسعه ملی به ذکر خاطرهای از شهید سلیمانی پرداخت.
نرجس سلیمانی:
به خاطر دارم ۳سال پیش در آخرین جنگهای سوریه و پایان داعش، بعد از عملیات به منزل آمدند و ما همواره جمعهها در کنار یکدیگر جمع میشدیم.
ایشان موضوعی را در جمع ما فرمودند مبنی بر اینکه کسی با این شماره با شما تماس خواهد گرفت، با ایشان بسیار با محبت برخورد کنید.
حاج قاسم شماره تلفن منزل خود را در خانهای قرار داده و در نامهای نوشته بود که اگر صاحبخانه آن را دید، متوجه شود و در صورت نیاز با منزل ایشان تماس بگیرد.
ایشان در نامه نوشته بودند که اگر از سوی من و یا نیروهای من به منزل شما خسارتی وارد آمده با منزل من تماس بگیرید تا در اسرع وقت آن موضوع را مرتفع کنند.
یکی از مهمترین ابعاد شخصیتی حاج قاسم، رعایت حقوق مردم و بیتالمال بود و امیدواریم همه در این امر کوشا باشیم.
#خاطرات_سرداردلها
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
ماجرای انگشتر حاج قاسم:
شب تاسوعا ورودے بیت _رهبرے داشتم انگشتر میفروختم،بچه ها به حاج_قاسم گفتند:این انگشترای خوبی داره
حاج_قاسم اومد بهم گفت:یه انگشتری به من بده که شهادت نصیبم بشه!
بهش گفتم:این انگشتری که میخوای دارم ولی قیمتش خیلی بالاست!
تبرکِ آقاست...
حاج_قاسم گفت:بده قبول
ولی الان پول ندارم
پولشو میدم به محافظم بهت بده یا بعد از مراسم میدم نگهبان شهرک بهت بده.
به شوخی گفتم : شهادت قسطی نمیشه ولی انگشترو بهت هدیه میدم به شرطیکه هروقت رفتی حضرت_رقیه دعا کنی دختر مرحومم یه شب بیاد به خوابم.
وقتے توفضای مجازی همون انگشتر رو هنگام_شهادت توی دستِ حاج_قاسم دیدم،دبوانه بودم،دیوانه تر شدم
#خاطرات_سرداردلها
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
16.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 انتشار اولین بار
روایتی از خستگی حاج قاسم و دراز کشیدن در جلسه و مقایسه آن با مسئولین ليبرال که حقوق نجومی میگیرد و به خاطر کرونا از خانه خود بیرون نمی آمد .
#خاطرات_سرداردلها
………‹🌹🍃࿐›………
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
| علت حضور تاریخی حاج قاسم در کنگره شهدای گیلان چه بود؟
🔺سردار عبداللهپور، فرمانده سپاه قدس گیلان در جمع حاضران در کارگاه آموزشی برگزاری کنگره سههزار شهید ایلامی:
🔸در خصوص دعوت از شهید سلیمانی به کنگره شهدای استان گیلان، خیلیها میگفتند حاج قاسم اهل سخنرانی نیست و وقتش نیز اجازه نمیدهد به کنگره بیاید، اما در نهایت پیشنهاد شد که از طریق مادران شهدا به حاج قاسم متوسل شویم، در نهایت تعدادی از مادران شهدا نامه نوشتند و از حاج قاسم خواستند که به مراسم پسرشان بیاید، بعد از اینکه حاج قاسم از این ماجرا مطلع شد با تماسی که با بنده داشتند و هماهنگیهایی که انجام گرفت و با اینکه در آن روز هم جلسات مهم کاری داشتند، به خاطر مادران شهدا آمدند.
🔸حاج قاسم در کنگره شهدای استان گیلان بیان کرد: "شرط شهید شدن، شهید بودن است" این جمله تاریخی، حاضران در کنگره شهدای گیلان را متحول کرد و علمای بزرگ و صاحب کتاب و نظر که در مراسم بودند به من گفتند؛ صحبتهای حاج قاسم را پیاده کن و به ما بده، این صحبتها، صحبت بشر نبود.
#خاطرات_سرداردلها
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
قیمت پنج دقیقه از عمر حاج قاسم❤️
چهار روز قبل از شهادتش به یک عالم بزرگ گفت: از خدا خواستهام پنج سال از عمر مرا بگیرد به شما بدهد.
آن عالم گفت: هفتاد و پنج سال است برای مکتب اهلبیت کتاب نوشتهام، صدها شاگرد تربیت کردهام، همه اینها را حاضرم فدای پنج دقیقه مناجات شما با خدا و خدمات شما به مردم بکنم.
#خاطرات_سرداردلها
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
با سردار در ماشین بودیم ارتش عراق یکسره بر سر ما آتش میریخت ؛ آتشی که زمین را تکان میداد، رانندگی در آن شرایط دشوار بود راننده دست پاچه شده بود و ماشین را در چاله چوله ها میانداخت، در همین شرایط حاج قاسم یهو گفت وایستا ، برگرد عقب
راننده پرسید : چرا ؟
حاج قاسم با لبخند گفت چون اون یه چاله رو یادت رفت...😁
#خاطرات_سرداردلها
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
کمردردشدیدیداشت.
بعدازفیزیوتراپیودرمان،
رفتبیتالزهرا.
میهمانهاکهمیآمدند،
مدتزیادیسرپامیایستاد.
جلویپایمیهمانهاتمامقدمیایستاد
وبههمهخوشآمدمیگفت!
گفتم:
باوضعیتیکهشمادارید،
صلاحنیستاینقدرسرپابایستید
وهرکسیکهواردمیشود،
ازرویصندلیبلندشوید.
گفت:
همهکسانیکه میآینداینجا،
میهمانمادرهستند.
مگرمیشودبرایمیهمانمادر
ازجایمبلندنشوم؟!
یکپسربچهیچهارسالهواردشد؛
جلویپایاوهمبلندشد،
ایستادوخوشآمدگفت.
گفتم:حاجآقا،
اینبچهکهمتوجهاحترامشمانمیشود.
ایستادنجلویاو
کهضرورتندارد!
گفت:
اگراینبچهاحتراممنراببیند،
همیشهبهاینجامیآید
وروضهخوانمادرمخواهدشد . . .!
#خاطرات_سرداردلها
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
یه شب سه نفر مهمان ویژه بودن ؛
آدمای بزرگی هم بودن هماهنگ کردم بیان خونه حاج قاسم ،
حاجی گفت خودتم بیا !
رفتیم ،
حاجی یه مهمانخانه داره (سالنخانه)
این مهمانخانه رو میشه گفت نمایشگاه عکس!
نصف این خونه عکس شهدا ،
و عکس شهید مغنیه ،
که این پیراهن لحظه شهادت حاج عماد تن ایشان بود ؛
حدود چهل ترکش داخل این پیراهن بود!
اینو قاب کرده بود داخل اتاقش :)
.
خلاصه نشستیم ،
پذیرایی تو خونه چی باشه!؟
چای ؛ پرتقال ، خرما :)
.
حاجی کم میخورد ، کم میخوابید ، زیاد کار میکرد!
#خاطرات_سرداردلها
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
🌷خاطرهای زیبا از ابراز محبت سردار سلیمانی به یک راننده و مادر پنج شهید
🔺سردار "حمید کمالی" از همرزمان شهید سلیمانی در سوریه:
🔸پس از سیل خوزستان، با رزمندگان به شوش رفتیم، حاج قاسم پس از ورود به منطقه، با مردم صحبت کرد. زمانی که قرار بود سوار بالگرد شود، راننده او به سوی سردار دوید و دست حاج قاسم را بوسید که سردار یکدفعه برگشت، او را در آغوش گرفت و به صورت و دستش بوسه زد. راننده که اختلاف درجه سازمانی زیادی با سردار داشت، از این اقدام حاج قاسم شوکه شده بود به حدی که از فرط خوشحالی نمیتوانست رانندگی کند و مدام بر دست خود بوسه میزد و میگفت سردار دست مرا بوسیده است.
🔸در آن سفر پس از شوش عازم دزفول شد، به دیدار مادر پنج شهید در این شهر رفت و بر پای مادر شهدا بوسه زد. او سپس برای ادامه سرکشی به مناطق سیلزده رفت و به نیروهای حشدالشعبی، سپاه، ارتش و... گفت: الان دفاع حرم برای ما خوزستان است، همه نیروها با شنیدن سخن او از خود بیخود شدند و با اشتیاق همانند جبهههای جنگ به مناطق سیلزده رفتند تا مردمی گرفتار سیل را نجات دهند./ ایرنا.
#سیل_خوزستان
#خاطرات_سرداردلها
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🥀🕊🌷━━━┓
@smmdjk
┗━━━🌷🕊🥀━━━┛