🏳️🏴🏳️🏴🏳️🏴🏳️🏴🏳️
🏴
⭕️ #حضرت_اباالفضل علیه السلام؛ نفحهای از رحمت های الهی
🔶روز #تاسوعا متعلق است به علمدار رشید کربلا #حضرتاباالفضلالعباس (ع)، مردی که الگوی واقعی برای وفاداری، شجاعت، غیرت، ادب، مردانگی و... می باشد؛ و با وجود ایشان در همه این زمینه ها، واقعه عاشورا حرف برای گفتن دارد. القابی خاص به حضرت اختصاص دارد که در اینجا به بخشی از آنها می پردازیم.
💠قمر بنی هاشم
🔷 #حضرت_اباالفضل (ع)، بواسطه بهره وافری که از زیبایی و جمال برده بود، به #قمر_بنی_هاشم، معروف گردید. به راستی وی همچنانکه برای خانوادهی علوی خویش، به مثابه ماهی فروزان بود، در جهان اسلام نیز همانند ماه درخشید، و مسیر شهادت را برای تمام رهروان راه شهادت روشن نمود.
💠سقا
🔷 #سقا از برترین القاب حضرت میباشد، و خود ایشان نیز این لقب را بسیار دوست میداشت؛ اما دلیل این لقب گذاری، نقش بسیار مهم حضرت در سیراب نمودن تشنگان آل بیت رسول الله (ص) بود؛ زمانی که ابن مرجانه آب را بر اهل بیت علیهم السلام بست و خواست که آنان را از پای درآورد، پهلوان اسلام، #حضرت_اباالفضل (ع) بارها به سمت نهر فرات حمله ور شد، آب فراهم کرد، و اهل بیت (ع) و اصحاب را سیراب نمود.
💠بطل العلقمی
🔷به معنای #پهلوان_علقمه می باشد، علقمه نام نهری است که #حضرت_عباس (ع) بر کرانه های آن به شهادت رسید. در روز واقعه، این نهر به محاصره نیروهای ابن مرجانه درآمده بود، تا مانع رسیدن آب به فرزند رسول خدا و زنان و کودکان همراهش شوند. #حضرت_اباالفضل (ع) بارها به سوی نهر علقمه هجوم برده، و پس از آنکه افراد دشمن را مجبور به فرار نمود، از نهر آب برداشته و به اردوی #امام_حسین (ع) رساند. در آخرین باری که ایشان قصد نهر علقمه کرد، به دست مزدوران این مرجانه به شهادت رسید؛ بر این اساس به پهلوان علقمه ملقب گردید.
💠علمدار
🔷از القاب مشهور حضرت اباالفضل(ع) #علمدار می باشد که از بین اهل بیت (ع) و اصحاب، به ایشان تعلق گرفت. علمداری سپاه در زمانهای قدیم از مهمترین مناصب، در لشکر به حساب می آمد، #حضرت_عباس (ع) بیرق امام حسین (ع) را از زمانی که از یثرب (مدینه) خارج شد، تا زمانی که به کربلا رسید، برافراشته نگاه داشت، تا آن زمان که دستان مبارکش از بدن جدا شدند و در کنار نهر علقمه به شهادت رسید.
💠کبش الکتیبة
🔷به معنی #قلب_لشکر، از القابی است که به فرمانده کل لشکر الطاق می شود، و از این جهت این لقب به ایشان داده شد، که در روز #عاشورا نهایت شجاعت را در راه دفع خطر و دفاع از اردوی #امام_حسین (ع) بکار گرفت، و در این مورد، همچون بازویی پرتوان بود که چون صاعقه بر لشکر دشمن وارد می شد و آنان را در هم می کوبید.
💠عمید
🔷به معنای #سردار_لشکر، و از القاب و درجات ارزشمند در لشکر می باشد که به فرماندهان عالیرتبه اطلاق می شود.
💠حامی الظعینة
🔷به معنای #پشتیبان_خانواده، و از القاب مشهور #حضرت_عباس (ع) است. از این جهت ایشان به این لقب، ملقب شد که در طول حرکت زنان و دختران حرم از مدینه به سمت کربلا، ملازم ایشان بوده و نهایت تلاش خویش را در حمایت، پشتیبانی و خدمت به زنان حرم مبذول داشته، تا آنجا که او زنان حرم را، از کجاوه سوار و پیاده می نموده است.
🔷سید جعفر حلی در وصف حضرت (ع) چنین می سراید: «حامی الظعینة این منه ربیعة ام این من علیا ابیه مكرم؛ به این معنا که ای پشتیبان خانواده، کجا ربیعه به پای تو می رسد و کجا مکرم، پدر ربیعه به پای پدرت علی (ع) می رسد». لازم به ذکر است لقب #حامی_الظعینة به یکی از پهلوانان عرب بنام ربیعة بن مكرم اطلاق می شده که در حمایت از خانواده اش بسیار موفق و سربلند بوده است.
💠باب الحوائج
🔷این لقب از رایجترین القاب #حضرت_اباالفضل (ع) است، بطوری که مردم عقیده دارند اگر حاجتمندی با نیت خالص، و با توسل به #حضرت_عباس (ع) برآورده شدن حاجتش را بخواهد، خداوند حاجتش را روا می نماید، و هیچ آشفته حالی، رو به او نمی نماید، مگر آنکه خداوند مشکلش را برطرف می نماید. آری #حضرت_اباالفضل_العباس(ع) نفحه ای از رحمتهای الهی، دری از درهای او و وسیلهای از وسایل تقرب به خداوند است. او تمام این #مقامات را در نتیجهی #مجاهدتهایش در راه #نصرت_اسلام و کمک در راه نیل به اهداف آن، و حفظ بنیان دین و نهایتا #شهادت در این مسیر بدست آورده است.
منابع:
اختران تابناک، ج۲، ص ۱۶۹؛ رجال شیخ طوسی؛ امالی و کمال الدین شیخ صدوق؛ فهرست نجاشی، ص ۱۴۵؛ سردار کربلا، ترجمه العباس مقرم؛ جنه الماوی، محدث نوری
نویسنده: داریوش عشقی
منبع: تبیان
#حضرت_اباالفضل
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
🔸مقتل حضرت عباس علیه السلام
وقتی كه ابالفضل تنهایی برادر را ديد آمد خدمت حضرت امام حسین(علیه السلام) و گفت: يا أخاه! آيا رخصت جهاد به من میدهى؟
فَبَكى الحُسَين ع بَكاء شَديدا
امام حسين(عليه السلام) گريه شديدى كرد
ثم قال يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي
بعد فرمود: اى برادر! تو پرچمدار منى، اگر تو شهيد بشی لشكر من از هم می پاشد
فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ.
عباس_علیه السلام_عرضه داشت: آقا سينه ام تنگ شده و از زندگى خسته شده ام. ميخواهم از اين منافقین خونخواهى كنم.
فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
امام حسين (عليه السلام) فرمود: مقدارى آب از براى اين كودكان طلب كن.
فَذَهب العَباس وَ وَعظهُم وَ حَذَرهُم فَلَم ينفعهُم
ابوالفضل رفت و آن مردم گمراه را موعظه نمود و از اين جنايت بر حذر داشت، ولى اثرى نكرد.
فَرَجع إلى أخيهِ فَأخبَرهُ
عباس به سوى امام حسين مراجعت و آن حضرت را آگاه نمود.
فَسَمع الأطفال يُنادونِ اَلْعَطَش اَلْعَطَش
ناگاه شنيد كه كودكان فرياد ميزنند العطش! العطش!
فَرَكب فرسهُ وَ أخذ رمحه وَ القُربَة وَ قَصد نَحْوِ الْفُرات
حضرت عباس_عليه السلام_بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه فرات گردید.
فَأَحاطَ بِه أربعة آلاف مِمَن كانوا مُوَكِلين بِالْفُرات
تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند آن بزرگوار را محاصره كردند.
وَ رموه بِالنبال فَكشفهُم
او را تير باران می کردند ولى او لشكر را شكافت
وَ قَتَلَ مِنهُم عَلى ما روي ثَمانين رَجُلا حَتى دَخل الماء.
و بنا به آنچه كه روايت شده تعداد هشتاد نفر از دشمن را كشت تا بر سر آب رسيد.
فَلَما أرادَ أن يُشرِب غرفة مِن الماء ذكر عَطَش الْحُسَين وَ أهلِ بَيتهُ فَرمى الماء
وقتى خواست مشتى آب بياشامد بياد تشنگى امام حسين و اهل بيت آن حضرت افتاد و آب را ريخت.
وَ ملأ القُربة وَ حَملها عَلى كتفه الأيمن و تَوجه نَحو الخيمة
پس از اينكه مشك را پر از آب كرد و بدوش راست خود انداخت متوجه خيمه ها گرديد.
فَقطَعوا عَليه الطَريق وَ أحاطوا بِه مِن كُلِ جانب
دشمنان بر سر راه آن حضرت گرفتند و از هر طرفى او را محاصره نمودند.
فَحاربهُم حَتى ضَربه نوفل الأزرق عَلى يَدهُ اليَمنى فَقْطعها
حضرت عباس_عليه السلام_با آنان جنگید تا اينكه نوفل بن ازرق دست راست آن حضرت را قطع كرد.
فَحمَل القُربة عَلى كتفهُ الأيسر فَضربه نوفل فَقْطَع يَدهُ اليسرى من الزند
آن بزرگوار مشك را بدوش چپ انداخت و نوفل دست چپ وى را هم از بند جدا كرد.
فَحمل القُربة بِأسنانه
حضرت عباس_عليه السلام_بناچار مشك را به دندان گرفت.
فَجاءهُ سهم فَأصاب القُربة وَ أريق ماؤها
ناگاه تيرى به طرف آن بزرگوار آمد و به مشك آب اصابت نموده آب روى زمين ريخت
ثُمَ جاءهُ سهم آخر فَأصاب صدره
سپس تير ديگرى آمد و بر سينه مباركش جاى گرفت!
فَانقلب عَن فرسهُ
پس از اين جريان بود كه از بالاى اسب خود به زمين سقوط كرد
وَ صاح إلى أخيهِ الْحُسَين أدرِكني
و فرياد زد: ای برادر مرادریاب.
فَلَما أتاُه رآه صريعا فَبَكىٰ
وقتى امام حسين(عليه السلام)آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است گريان شد.
و قال الحسين ع الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي.
امام حسين(علیه السلام)فرمود: الان پشتم شكست و راه چاره ام قليل و اندك شد .
ــــــــــــــــــــ🌘🍁ــــــــــــــــــــ
بحار الأنوار، ج45، ص: 41
#محرم
#شب_نهم
#تاسوعا
#حضرت_ابوالفضل
#قمر_بنی_هاشم